احمدی نژاد تلاش میکند تا به هر قیمتی در صدر اخبار بماند تا رویای بازگشت مجددش به قدرت را محقق کند. اما وضعیت او در مدت زمان اندک باقی مانده تا برگزاری انتخابات ۱۴۰۰ نشان میدهد که احمدی نژاد بیش از هر زمان دیگری کمترین توجه و اعتماد حاکمیت را نسبت به خود دارد.
زمان به نفع محمود احمدی نژاد پیش نمیرود؛ هرچه به تاریخ برگزاری انتخابات ریاست جمهوری نزدیکتر میشویم این محمود احمدی نژاد است که از رویای رسیدن دوباره به پاستور دورتر میشود. رئیس دولتهای نهم و دهم که از مدتها پیش کمپین بازگشت به قدرت را کلید زده اکنون با چالشهای متفاوتی مواجه شده است و اگر در گذشته تنها شورای نگهبان را سد راه خود میدانست اکنون با شورش یاران موافق مواجه شده است. عملکرد احمدی نژاد و صحه گذاشتن اطرافیانش درباره ماهیت افکار و اعمال متناقض وی موضوعی است که هرچه بیشتر به خروج او از دایره اعتماد نظام منجر میشود.
عبدالرضا داوری علیه احمدی نژاد
طی سالهای گذشته افراد زیادی از حلقه نزدیکان و همینطور حامیان محمود احمدی نژاد از او برائت جستند و از دایره موافقان وی خارج شدند. اما عبدالرضا داوری را میتوان از جمله شاخصترین افرادی دانست که در مدت زمان کمی که تا زمان انتخابات باقی مانده است نه تنها از محمود احمدی نژاد دوری کرده و از او برائت جسته بلکه به یکی از منتقدان رادیکال وی نیز تبدیل شده و اقدام به افشای آنچه در خلوت احمدی نژاد می گذرد کرده است.
عبدالرضا داوری در چند ماه اخیر اما به آرامی از احمدی نژاد دور شد و اخیرا در مصاحبهای اعلام کرد که وظیفه دارد جامعه را از آنچه احمدی نژاد به آن فکر و عمل می کند آگاه سازد چرا که به باور داوری تناقضات بسیاری در این زمینه از سوی رئیس جمهور پیشین وجود دارد. داوری در این مصاحبه با اشاره به اینکه احمدی نژاد معتقد بود جمهوری اسلامی به زودی فرو میپاشد، گفت که وی خود را برای دوران پسا جمهوری اسلامی آماده میکند. به گفته داوری، محمود احمدینژاد از حمله نظامی آمریکا به ایران، شورش و فروپاشی اقتصادی و بورس و آشوبهای اجتماعی حمایت کرده و معتقد بود منجی کشور و ولی خدا بر روی زمین است.
سریال افشاگری عبدالرضا داوری علیه احمدینژاد به همینجا ختم نمیشود، وی در تلاش برای آنچه به گفته خود آگاه سازی جامعه از خطر محمود احمدی نژاد است، رشته توییتهایی را نیز در برملا ساختن ماهیت افراد نزدیک به احمدینژاد همچون بقایی منتشر کرده.
وی درباره بقایی با هشتگ مستندات و مشاهدات نوشت:« مفاسد مالی حمید بقایی، خارج از تراکنشهای رسمی بانکی و در قالب پول نقد، کارت هدیه و... است و برای آنکه مسیر پولهایش لو نرود، نقدینگیش را به نام نوچه های تجاریش در بانکهای مختلف سپرده گذاری کرده و یا در شکل ارز و سکه و اوراق مشارکت بینام، در نقاط امن جاسازی میکند.»
تلاش مستمر احمدی نژاد برای باقی ماندن در صدر اخبار
محمود احمدی نژاد از همان زمانی که کلید پاستور را به حسن روحانی تحویل داد تا به امروز تمام سعی خود را کرد که همانند دوران ریاستش بر قوه مجریه در صدر اخبار باقی بماند. یک روز به باراک اوباما نامه نوشت، روز دیگر در تایید آنجلینا جولی توئیت زد و روز دیگر از تلاشها برای سوء قصد به جانش خبر داد و با رسانه هایی چون رادیو فردا و فاکس نیوز گفتگو کرد.
ماندن در صدر اخبار و بازگشت به قدرت، رویای دور از دسترس احمدی نژاد در هشت سال گذشته بود که وی در ابتدا تلاش کرد از طریق حمایت از کاندیدای مدنظر خود آن را محقق کند و زمانی که به در بسته خورد حالا خود را تنها گزینه اصلح ریاست جمهوری معرفی میکند. او برای جذب قشر متوسط و رو به پایین جامعه به خود، همواره سعی کرد تا خود را در کنار آنها قرار دهد و بر ضد ثروت، قدرت و اشرافیت سخن بگوید و حتی بر علیه مسئولین نظام نیز اتهاماتی وارد صحبت کند، حربهای که در سال ۸۴ و ۸۸ به او کمک کرد تا پیروز انتخابات شود. این در حالی است که احمدی نژاد به دلیل تخلفات خود و نزدیکانش در دوران ۸ ساله ریاست جمهوری، همچنان در مظان اتهام است و معاون اول و مشاور او در زندان هستند.
احمد خورشیدی آذر از نزدیکان محمود احمدی نژاد درحالی از ثبت نام قطعی رئیسجمهور سابق خبر داد که احمدینژاد در سال ۹۶ صراحتا از سوی رهبری برای حضور در انتخابات منع و شورای نگهبان نیز صلاحیت او را تایید نکرد. با این حال، اما نزدیکان او معتقدند ظرفیت هایش باید به منصه ظهور گذاشته شود و از آنجایی که مردم نیز به وی علاقهمند هستند باید در انتخابات مهمی همچون ریاست جمهوری حضور داشته باشد.
غلامعلی حدادعادل نیز چندی قبل در پاسخ به سوال یکی از دانشجویان در خصوص حضور احمدی نژاد در انتخابات گفته بود: «تکیلف روشن است، بنابراین چندان تحت تاثیر موضعگیری و فضای مجازی و بودن و نبودن و برخی حرفزدنها و اظهارنظرها نباشید چرا که چنین اتفاقی رخ نخواهد داد؛ دوره قبلی هم رخ نداد چه برسد به اینکه الان چهار سال هم گذشته و بدتر هم شده است. یعنی به هر دلیلی آن اتفاق نیفتاد این بار دلایل بیشتر است بنابراین درباره این مسئله نباید فکر کرد.»
احمدی نژاد نیز در جواب سخنان حدادعادل با اشاره به اینکه مگر کشور ارث پدرتان است، گفته بود: «آقایی که این حرفها را زده است در سال ۸۴ هم تا لحظه آخر انتخابات، با کمک دوستانش سنگینترین فشارها را به بنده آوردند تا به نفع کاندیدای مورد نظرشان انصراف دهم. در طول ۱۶ سال اخیر یعنی قبل از سال ۱۳۸۴ تا امروز این آقا همیشه مخالف بنده بوده و به شدت علیه اینجانب فعال بوده است.»
نقوی حسینی فعال سیاسی اصولگرا نیز در رابطه با انتخابات ۱۴۰۰ و حضور احمدینژاد گفت: «اگر جمهوری اسلامی ایران به دنبال افزایش مشارکت در انتخابات است باید احمدی نژاد را تایید کند اگر احمدی نژاد تایید شود درصد مشارکت بالا میرود چرا که پایگاه اجتماعی احمدی نژاد بسیار بالاست.»
واکنشها به حضور احمدی نژاد در انتخابات ۱۴۰۰ با شروع زمزمهها برای حضور محمود احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری، بسیاری از مسئولین و صاحبنظران نسبت به این موضوع واکنش نشان دادند.
محسن رفیقدوست در واکنش به احتمال کاندیداتوری احمدی نژاد گفت: «او که اصلا مردود سیاسی است و هیچ جایی در این مملکت ندارد. «من جرب المجرب حلت به الندامه، آزموده را آزمودن خطاست.»
صادق خرازی نیز در واکنش به این اتفاق اعلام کرد که مردم ۸ سال زیر سایه فریب احمدی نژاد بودند. احمدی نژاد همه را فریب داد؛ او بر روی دوش علما نشست و از روی علما عبور کرد؛ به نام دین از روی علما گذشت، به نام علما از روی علما گذشت. به نام مستضعفان از مستضعفان گذشت و من برای او آینده خوبی را نمیبینم.
عباس عبدی نیز در تویئتی از اقدامات فاجعه بار دوران ریاست احمدی نژاد بر کشور گفت و نوشت: متولدین دهه ۶۰ در دوره احمدی نژاد وارد بازار کار شدند ولی دچار عجیبترین فاجعه اقتصادی شدند. با ۸۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی، تعداد شاغلان کشور از ۲۰.۶ میلیون نفر در پایان ۹۱ رسید، یعنی رشد صفر. نسل سوخته یعنی نسل دهه ۶۰. باید حداقل ۵ میلیون شغل ایجاد میشد. احمدی نژاد، اما کاندیداتوری یا عدم کاندیداتوری خود را به زمان انتخابات موکول کرد و اعلام کرد که حرفهای مهم و زیادی برای گفتن دارد.
اما واکنش حاکمیت به کاندیداتوری احتمالی چه خواهد بود و اساسا چه رفتاری در این زمینه باید اتخاذ شود؟ سعید شریعتی فعال سیاسی در گفتگویی به رویداد۲۴ میگوید: به لحاظ اصولی و بنیادی معتقدم هرکسی که صلاحیتهای عمومی را دارد و مورد اقبال مردم است، باید بتواند خودش را در معرض رای مردم بگذارد. احمدی نژاد عقایدی دارد که من صد درصد با آن مخالفت دارم و برای تک تک آنها حاضر هستم با او رقابت گفتمانی داشته باشم و افشاگری کنم و برای مردم و مخاطبین او بگویم که عقاید و برنامههای او تا چه میزان برای جامعه مضر و خطرناک است.
احمدی نژاد ۳ یا ۴ میلیون رای دارد وی ادامه داد: به شخصه از حضور احمدی نژاد در انتخابات نه نگرانم و نه هراسی دارم! معتقدم با موانع حقوقی باید مانع از حضور او در انتخابات شد. اگر احمدینژاد در فضای رقابتی سالم و برابر در انتخابات حضور پیدا کند پایگاه رای چندانی نخواهد داشت و این بزرگ نمایی تبلیغاتی است که میگویند احمدی نژاد رای چند ده میلیونی دارد. احمدی نژاد چه در سال ۸۴ و چه در سال ۸۸ پایگاه اجتماعی وسیع و شناختهای شدهای نداشت و رای او از سازمانهای رایآور بود. رفتارهای پوپولیستی هم در دورهای که خود او صاحب منصب بود، برای جامعه ایران افشا شده و توده مردم ایران دیگر فریب رفتارهای پوپولیستی و خاصه خرجیهایی او از بیتالمال برای وعدههای سرخرمن را باور نمیکنند.
شریعتی با بیان اینکه هیچ ادبیات و گفتمان جدی و منطقی پشت رفتارهای احمدی نژاد وجود ندارد، تشریح کرد: رفتارهای احمدی نژاد همگی رفتارهای سوپرایزی و توجه برانگیز است. رفتارهای توجه برانگیز مانند نامه دادن به بن سلمان، آنجلیناجولی، اوباما و... کاملا توجه برانگیز است، ولی اعتماد ساز نیست. احمدی نژاد و تفکری که از او حمایت میکند، فکر میکنند اگر مدام بر روی صحنه باشند میتوانند اعتماد سازی هم داشته باشند، لذا با رفتارهای سوپرایزی میخواهند خودشان را روی صحنه نگاه دارند.
این فعال سیاسی ادامه داد: آرا در سطح ملی برای ریاست جمهوری توسط ستادهای انتخاباتی جمع آوری میشود. اگر در سال ۸۴ احمدی نژاد رای آورد به این دلیل بود که یک سازمانی بود که برای او رای جمع میکرد، اکنون اگر بار دیگر این سازمانهای رای پشت سر او بیایند و از او حمایت کنند او رای خواهد داشت. در سال ۸۴ سازمانهای بسیج و مساجد و امثالهم برای او رای جمع میکردند، ولی اکنون این کار را انجام نمیدهند، ممکن است چند روستا هم بگویند احمدی نژاد بیا و ما را نجات بده، اما این که پایگاه رای نمیشود. احمدی نژاد تشکیلات ندارد.
وی یادآور شد: اکنون هیچ سازمان سیاسی از احمدی نژاد حمایت نمیکند، اما در میان مردم، قشر متوسط به سمت پایین جامعه از او حمایت خواهند کرد. اگر احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری حضور پیدا کند اقبالی که به او البته بدون سازمان بسیجگر رای میشود چیزی در حدود ۳ یا ۴ میلیون رای خواهد بود و رای شخصی و نه سازمانی او از سال ۸۴ کمتر خواهد بود.
شریعتی با بیان اینکه احزاب اصولگرا هیچ حمایتی از احمدی نژاد نمیکنند، گفت: چند وقت قبل با آقای بیادی هم صحبت میکردم، او میگفت هیچ حمایتی از احمدی نژاد نخواهیم داشت. ممکن بود بخشی از حزب موتلفه بخواهند از او حمایت کنند، اما موتلفه دیگر اعتبار و جایگاه خود را از دست داده است. آن زمان مرحوم عسگر اولادی در راس موتلفه بود و تاثیرگذاری داشت اما بعد از او این جریان به سرعت رو به افول گذاشت و دیگر جایگاه تاثیرگذاری در معادلات جریان راست را ندارد.
نظام برای تایید صلاحیت احمدی نژاد حاضر به پرداخت هزینه نیست وی ادامه داد: حاکمیت برای تایید صلاحیت احمدی نژاد هیچ هزینهای پرداخت نخواهد کرد، نمیدانم حاکمیت چه اطلاعات و آتویی از او دارد که بخواهند او را رد صلاحیت کنند. من از حضور او در انتخابات استقبال میکنم، اما احتمال تایید صلاحیت او را صفر درصد میدانم زیرا اعضای شورای نگهبان نسبت به او موضع دارند. اما من میگویم این موضع هم درست نیست و اگر کسی توانایی حضور دارد و تا زمانی که مدرک و اسناد بینی در دادگاه به اثبات نرسیده و محرومیت قانونی هم وجود ندارد باید بتواند در انتخابات حضور پیدا کند. چگونه است که در دو دوره او را تایید صلاحیت کردند و او را مدیر و مدبر اعلام کردند و بعد از آن صلاحیتش را رد کردند. شورای نگهبان یا برای تایید صلاحیت یا برای رد صلاحیت احمدی نژاد باید از مردم عذرخواهی کند و اگر به دلیل تخلف و نداشتن تدبیر او را رد صلاحیت کردند باید پاسخگو باشند که چرا چنین فردی را ۸ سال به عنوان رئیس جمهور انتخاب کردند