محمود احمدینژاد در دیدار با جمعی از مردم استان کرمان که عصر روز سهشنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۰ در تهران برگزار شد، طی سخنانی از مشکلات زیرساختی به عنوان مانعی برای پیشرفت کشور و به ویژه در امر اقتصاد یاد کرد و گفت: هفتاد سال است که در کشور طرحهای مختلف از جمله طرح خروج از رکود و طرح فقرزدایی به اجرا در میآید اما اتفاق مثبتی در زندگی مردم نمیافتد. همه این طرحها بر روی زیرساخت و بستری اجرا میشود که دارای اشکالات اساسی است. بسیاری از حرفها درست است اما وقتی روی این زیرساخت قرار میگیرد، عمل نمیکند و جواب نمیدهد. در این سالها و به خصوص بعد از انقلاب، خیلیها فداکاری کردند تا اوضاع درست شود اما نتیجهای از تلاشهای صورت گرفته حاصل نشده است و امروز نیز همان مشکلاتی فهرست میشود که از ۶۰ یا ۷۰ سال قبل وجود داشته است.
احمدینژاد گفت:
* اولین اصل در مقام اداره کشور این است که باید معلوم باشد در عرصه اقتصاد، سیاست، فرهنگ و اجتماع چه کسی تصمیمگیر است و مسئولیت تصمیمات نیز با کیست؟ و الا تجربه نشان داده است که بهترین طرحها هم از مسیر مجلسی با این کیفیت و این نظام تصمیمگیری، راه به جایی نمیبرد.
* یکی از این اقدامات دولت قبل [دولت احمدینژاد] دادن سهام عدالت به مردم بود که بیشترین مقاومتها را در داخل سیستم به دنبال داشت و مانند یک نبرد سنگین بود!، اما به نظرم از دستشان در رفت زیرا تا مدتها به آن فحش میدادند. این اواخر هم دیدند اوضاع خیلی خراب است، سهام عدالت را دادند تا مردم یک آرامشی پیدا کنند. البته آن را به حساب خودشان گذاشتهاند که از نظر من اشکالی ندارد. ما حاضریم همه چیز را به نام آنها بزنیم و مجسمهشان را هم بسازیم اما فقط اجازه بدهند ملت کار کند.
* در بحث یارانهها، قانونی را تصویب کردند که هر کسی میخواست آن را اجرا کند، هم خودش و هم کشور زمین میخورد زیرا همه راهها را بسته بودند، در حالی که در قانون قبل از آن، دولت از اختیار کامل و مسئولیت اندک برخوردار بود اما مجلس، مسئولیت دولت را صد در صد و اختیاراتش را نزدیک صفر کرد! من به ناچار برای رهبری نوشتم که این مصوبه اجرا شدنی نیست و دولت قادر به اجرای آن نیست.
* آنها میگفتند اگر احمدینژاد یارانهها را اجرا کند، آراء او به شدت افزایش مییابد! بنابراین قانون را به گونهای نوشتند که نشود آن را اجرا کرد، اما رهبری دستور دادند و دوباره وارد مباحثات شدیم و ۱۲ بند حداقلی، برای اجرا آماده شد و ما آن را اجرا کردیم و بعد هم از زمین و زمان بر سر آن ریختند و تخریب کردند. مشکلات تاریخ از حضرت آدم تا الان را به این مبلغ اندک یارانه ارتباط دادهاند اما این موضوع هم مانند مسکن مهر و طرحهای دیگری که به نفع مردم بود، از دستشان در رفت.
* باید معلوم باشد که چه کسی مسئول تصمیمگیری درباره مسائل کشور است. اینگونه نمیشود کشورداری کرد که یکی میگوید من خبر نداشتم! دیگری می گوید من مسئولیت نداشتم یا من مخالف بودم و آن یکی هم بگوید من خواب بودم و صبح فهمیدم! به این شکل حتی نمیشود یک مغازه را اداره کرد.
* مردم صاحبان اصلی این سرزمین هستند و موفقیت یک تصمیم نیز در گرو اطلاع همه مردم از آن است. اما با وجود تجربه.های ناموفق گذشته، بازهم تصمیمات را از مردم پنهان میکنند! این نحوه از تصمیمگیری موفق نبوده است، چرا میخواهند دوباره آن را تجربه کنند؟ در موضوع برجام اگر متن آن را منتشر میکردند و ۴۰ میلیون نفر در باره آن نظر میدادند آیا به چنین افتضاحی منجر میشد؟ الان چه چیزی گیر ملت آمده است؟ هستهای را دادند و یقه آنها هم دست بیگانه است. حالا خدا میداند چه چیزهایی در آن نوشتهاند چون هنوز کسی متن برجام را ندیده است. اینها میگویند تمام ملت به جز عدهای خاص، ضدانقلاب و خراب است! این تفکر طاغوتی است و باید کنار گذاشته شود.
* شما مناسبات جهان را نمیشناسید و نمیدانید که آقای جان کری و اوباما، قبل از اینکه چیزی را با شما بنویسند، صهیونیستها را خبردار میکردند. اینگونه اظهارات توهین به شعور ملت ایران است! وقتی اینگونه رفتار میکنید، آنها هم با هر چیزی که علیه ملت ما باشد مخالفت میکنند و شما این مخالفت را به نشانه درست بودن آن تلقی کرده و امضایش میکنید. پنج سال بعد معلوم میشود چه افتضاحی بوده است. حالا چه کسی باید برود و جبران کند و خسارت آن را چه کسی جز مردم باید بدهد؟
* از جمله مواردی که با دولت قبل مخالفت میکردند، طرح واگذاریها و اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی بود. با آنکه واگذاریها در بورس انجام شده بود، مخالفان میگفتند خصوصیسازی نشده است و باید به افراد خاص داده میشد! آنها واگذاری سهام شرکتهای دولتی به ۵۰ میلیون نفر را خصوصیسازی نمیدانند اما واگذار کردن شرکتها با ۲۰ درصد قیمت به رفقایشان آن هم از محل وامهای بانکی را خصوصیسازی مینامند!
* بیش از ۸۰ درصد انرژی کشور، توسط ۲۹ درصد جامعه استفاده میشود و بیش از ۸۰ درصد مردم کمتر از ۲۰ درصد انرژی را مصرف میکنند. نه فقط انرژی بلکه زمینها، جنگلها، معادن و بقیه ثروتهای طبیعی متعلق به کل ملت است. برخی بر معادن آنچنان چنبره زدهاند که اصلاً ملت از آن خبر ندارد. سنگ معدن را کیلویی ۱۰ تومان میبرند و محصولش را با استفاده از انرژی ارزان به قیمت جهانی به مردم میفروشند. همین کارها باعث میشود مردم فقیر شوند و یک عده به ثروتهای کلان دست پیدا کنند.
* دولت و حکومت باید منطقی بشوند به نحوی که همه دنیا آن را بپذیرد. نقش حکومت، هدایت و نظارت و مراقبت از عدم وقوع ظلم و تجاوز به حقوق مردم است. باید راه را بر همه مردم باز کند و ثروت را به مردم برگرداند، اینجاست که عدالت نمود عینی پیدا می کند.
* حق تعیین سرنوشت متعلق به ملت است. همه پیامبران آمدند تا این حق مردم را احیاء کنند. امام خمینی بارها تصریح کرد که مردم آزادند و حق دارند هر تصمیمی را حتی اگر به زیان خودشان باشد، بگیرند اما عدهای با توسل به یک بهانه کودکانه و دروغین میگویند اگر به مردم آزادی بدهیم، مرتکب اشتباه و فساد میشوند. اصلا اشتباه کنند به شما چه ربطی دارد؟ چطور است که اشتباه نکردند و شماها را بر سر این کارها آوردند؟ خدا به انسانها اختیار داده است تا تصمیم بگیرند اما وقتی این حق از مردم سلب شود، دیگر حق و باطل، راست و دروغ، خوب و بد، ارزش و ضد ارزش، بهشت و جهنم، معنای خود را از دست میدهند. همه اینها زمانی معنا پیدا میکنند که مردم اختیار داشته باشد و بتوانند برای سرنوشت خود تصمیم بگیرند. درطول تاریخ هرجا که ملت تصمیم گرفته، مصالح خودش را در آن دیده است.
* خدا بهترین ثروت و فرهنگ و زمین دنیا را برای ملت ایران قرار داده است، بنابراین جمهوری اسلامی باید پاکترین، سالمترین، منظمترین و پیشرفتهترین کشور جهان باشد و در دنیا بدرخشد. نه اینکه هر کجا آمارگیری میکنند، در خوبیها آخر و در خرابیها اول هستیم! برخی جوری حرف میزنند که انگار نشدنی است و مدعی هستند که دارند کشور را خیلی عالی اداره میکنند و میگویند اگر ما نبودیم قحطی میآمد و وضع خیلی بدتر میشد!
* عجیب است که تمام اختیارات و ثروت کشور در دست شماست اما مردم را مقصر وضع موجود معرفی میکنید!؟ تحقیر و در فقر نگاه داشتن و محدود کردن مردم، کار شیطان است. تکتک مردم باید سرشان را بالا بگیرند و راه بروند، عزیز و محترم شمرده شوند و دستشان هم در جیب خودشان باشد. در عدالت و آزادی است که انسانیت انسانها شکوفا میشود. وقتی اختیارات و ثروت در یک طرف تمرکز داشته باشد ، نتیجهاش فقر و بدبختی در طرف دیگر است.
* اکنون هم همان ایرانیها هستند. تقسیمبندیهای قومی، قبیلهای و مذهبی و به جان هم انداختن مردم هیچ نسبتی با فرهنگ غنی ملت ایران ندارد. همه مردم عاشق کشورشان و عاشق ارزشهای الهی هستند، همه موحدند و دوست دارند ایران بالا برود و عدالت و انسانیت حاکم باشد و ما فقط باید راه مردم را باز کنیم.
* این اشتباه بزرگی است که فکر کردهاید که میتوانید ملت ایران را در این سطح نگه دارید. این فنر به زودی درخواهد رفت. من هم به وقت انتخابات مطالبی دارم که درباره وضعیت موجود کشور عرض خواهم کرد و به فضل الهی از کسی هم نمیترسم. مملکت را به فلاکت کشاندهاند و مردم دارند در فقر دست و پا میزنند و دائم برای مردم ادعا میکنند. قبل از شما بودهاند و بعد از شما هم خواهند آمد، هیچ کس ابدی نیست.
* این منطقه گنج پیدا و پنهان و برخوردار از بهترین مردمان، بهترین فرهنگ و اندیشه و استعدادها و بهترین ظرفیتهای طبیعی است. مردم استان کرمان در طول تاریخ، اهتمام خود را مصروف عزت و عظمت ایران و ارزشهای الهی کردهاند و مردان بزرگ، دانشمندان، سیاستمداران، خادمان، دلسوزان، فنآوران و کارآفرینان این استان، همواره منشاء خدمات بزرگی به ایران عزیز بوده اند.