مرد شیشهای در اقدامی جنونآمیز ۸ تن از اعضای خانواده خود و را به قتل رساند و خودکشی کرد. عامل جنایت ابتدا در اهواز پدر، مادر و دو برادر همسر اول خود در اهواز را به قتل رساند و سپس با مراجعه به خانه همسر دوم اقدام به قتل پدر و مادرزن دوم، پسر خود و برادرزن دوم خود میکند. متهم بعد از این جنایتها به زندگی خود نیز خاتمه داد.
این قتلعام دومین جنایت دهشتناک 20روز گذشته است. در پایان سال99 هم مردی به نام عبدالودود به طرز هولناکی دو دخترعموی خود را به نام زهرا و حدیده، مادر بزرگ 75ساله به همراه دخترعموی دیگرش و یک خواستگار 21ساله و 3 مرد دیگر را با سلاح کلاشنیکف به قتل رساند.
داستان چه بود؟ ماجرا از آنجایی آغاز شد که مرد جوانی به نام فائز کربلاوی درحالی که یک قبضه اسلحه کلاشینکف در دست داشت، وارد خانه همسر اولش شده و حدود ۴نفر از اعضای خانواده آنها به نام جعفر کربلاوی ۶۵ساله، جسیمه جمیلی ۶۰ساله، عبدو کربلاوی ۴۵ساله نابینا، ثمین کربلاوی ۳۳ساله را به قتل میرساند.
مرحله دوم جنایت خانوادگی قاتل، پس از قتلعام هولناک اهواز، به سمت شهرستان کارون میرود. او به محض ورود به خانه همسر دوم خود، پدر، مادر و برادرزاده همسر دوم و پسر ۹سالهاش را به گلوله میبندد و سپس دست به خودکشی میزند.
قاتل سابقهدار فائز در سال ۸۸ به اتهام حمل سلاح و در سال ۹۴ به دلیل ضرب و جرح همسر دوم دستگیر شده بود. فائز راننده کامیون و مکانیک ماشین سنگین بود.
او به صورت تنها در یک واحد مسکن مهر زندگی میکرده و طبق شواهد از وضع اقتصادی بدی برخوردار بوده است. چندبار خانواده هر دو همسر را تهدید کرده است.
علت قتلعام خانوادگی بررسیها نشان میدهد این جنایت به دلیل اختلافات شدید خانوادگی رخ داده است.
ماجرای جنایت هولناک کنگان هشت زن و مرد کنگانی تیرباران شدند. قاتل روز بیستوهشتم اسفندماه 99 با اسلحه جنگی کلاشینکف در 4 درگیری 8 نفر را به قتل رساند و متواری شد. این متهم هم سابقهدار بود. عامل این جنایتها پسرعموی کینهجو بود که دخترعموها و پسرعمو و مادربزرگش را به رگبار بست. مردی 50ساله که با فهرست بلندبالایی از افرادی که تصمیم گرفته بود به قتل برساند، جنایتهایش را آغاز کرد. اما پیش از اینکه به زندگی اسامیای که در لیستش قرار داشت پایان دهد، در تله پلیس گرفتار شد. او هدف گلوله تکتیراندازها قرار گرفت و کشته شد.
تحقیقات نشان میداد متهم در سال73 به دلیل اختلافات شخصی یک زن را به قتل رسانده بود و جسدش را مثله و در محلی خلوت رها کرده بود. عبدوالدود خیلی سریع دستگیر شد و به قصاص محکوم شد. خانواده مقتول رضایت دادند و عبدالودود که پسر جوتنی بود، از دار مجازات رهایی یافت.
اما این شروع تبهکاریهای قاتل بود، چراکه او پس از آزادی از زندان شروع به قاچاق موادمخدر کرد. او مواد را از ایران به قطر قاچاق میکرد اما در قطر به جرم حمل موادمخدر به زندان افتاد. او 20سال را در زندان قطر سپری کرد و درنهایت اردیبهشت سال گذشته آزاد شد و به کنگان برگشت.
وقتی به ایران بازگشت، ازدواج کرد. اما لیست بلندبالایی آماده کرد تا دست به انتقام بگیرد. تصمیم گرفت تا آنهایی را که زندگیاش را نابود کردهاند، به قتل برساند.
زندگیاش را مرور کرده بود و تکتک اسم مقتولان را در ذهنش ثبت کرده بود. از دوران کودکیاش اسامی نوشته شده بودند. یکی از قربانیان نقش مهمی در دوران کودکی متهم داشتند که او را کشت. قربانی دیگر کسی بود که قاتل تصور میکرد او مسبب 20سال زندانیاش در قطر است. مرد جنایتکار که بر سر مسائل شخصی با عموزادههایش نیز اختلاف داشت، آنها را هم در فهرست قربانیان خود قرار داده بود و به غیر از آنها، تصمیم داشت قتلهای دیگری هم انجام دهد.
تهدیدهای عبدولودود جدی بود و هر لحظه احتمال میرفت که او دست به جنایت دیگری هم بزند. کارآگاهان جنایی برای جلوگیری از جنایتهای دیگر قربانیان احتمالی لیست متهم را به ستاد پلیس منتقل کردند. نقشه کارآگاهان مو به مو اجرا شد. قاتل سیام اسفندماه با استفاده از تاریکی شب وارد ستاد پلیس شد، اما او در تله پلیس افتاد و سلاحش را به طرف مأموران گرفت اما پیش از آنکه موفق به تیراندازی شود، هدف گلوله تکتیراندازها قرار گرفت و کشته شد.
آخرین حرفهای قاتل کنگانی قبل از مرگاو پیش از اینکه به دام مأموران بیفتد، در صوتهایی که منتشر کرد، انگیزه جنایتهایش را فاش کرد.
اسم من عبدالودود است و این اسمهایی است که من دوست ندارم و فقط برای معرفی آدمهاست که همدیگر را بشناسند.
من یک زندگی عادی و ساده را دوست داشتم. من نه ظالمم و نه دزد و ترسو هستم اما مردم به من ظلم کردند. 27سال از بهترین سالهای زندگیام در زندان گذشت و بعد از این سالها به خاطر مادر و خانواده و دوستان و فامیلها دوست داشتم یک زندگی ساده داشته باشم.
ما در خانهای 300متری زندگی میکنیم و ما خانواده معروفی هستیم .من آدم پولداری هستم و هر جای دنیا دلم بخواهد میتوانم زندگی کنم و هر جایی میتوانم زندگی کنم. صدها خانه دارم و به جز چین و کره هر جای دیگری میروم.
من کوچکترین اهانتی به کسی نکردهام، چون در خانواده باادبی بزرگ شدم و سعی کردم مشکلی ایجاد نکنم، ولی نشد، چون وقتی چیزی ببینی و ساکت بمانی، یعنی آدم ترسویی هستی. برای همین قرار گذاشتم ساکت ننشینم.