چهل سال پیش در پانزدهم فروردین ۱۳۶۰ هواپیماهای نیروی هوایی ایران در یک عملیات "پیچیده" به سه پایگاه نیروی هوایی عراق در عمق خاک این کشور حمله کردند. گرچه اهمیت این حمله در بحبوحه حوادث سیاسی بهار و تابستان سال ۱۳۶۰ در ایران فراموش شد ولی حمله به پایگاههای الولید، به نام اچ-۳، نقطه عطفی در مرحله اولیه جنگ هشت ساله ایران و عراق بود.
هنگامی که در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ نیروی هوایی عراق به پایگاههای هوایی ایران حمله کرد، امید طراحان نظامی عراق این بود که با یک ضربه نیروی هوایی ایران از صحنه نبرد حذف کنند. نیرویی که زمانی "برترین" قدرت هوایی منطقه و "همتراز" با نیروی هوایی اسرائیل شناخته میشد و در پی انقلاب اسلامی بهمن ۱۳۵۷، بسیاری از متخصصان، درجهداران، افسران و فرماندهان خود را از دست داده بود.
باور عراقیها این بود که نیروی هوایی ایران دیگر توان بهرهبرداری از تجهیزات پیشرفتهاش را ندارد. از دهها افسر دوره دیده در کالج جنگ ایالات متحده، تنها تعداد کمی از جمله سرهنگ جواد فکوری مانده بودند که با حفظ سمت هم فرمانده نیروی هوایی بود و هم وزیر دفاع ملی. با این وجود واکنش نیروی هوایی ایران در قالب عملیاتهای "انتقام" و "سایه البرز (کمان ۹۹)"در ساعتهای ابتدایی پس از حمله عراق به خاک ایران نشان داد که فرماندهی نیروی هوایی و پرسنلش هنوز میتوانند عملیاتهای گسترده هوایی را به مرحله اجرا بگذارند.
با وجود تلاشهای نیروی هوایی، عملیات این نیرو و همچنین نیروی زمینی در ماههای ابتدای جنگ بیشتر دفاعی و به منظور متوقف کردن پیشرفت ارتش عراق بود. زمانی که ارتش عراق نتوانست از رود کرخه بگذرد و دزفول در نتیجه دفاع خلبانان پایگاه وحدتی در دست نیروهای ایرانی باقی ماند، ارتش عراق به تثبیت مواضعش پرداخت و کوشید شهر آبادان را با یک محاصره طولانی به زانو درآورد. حال، برای طراحان نیروی هوایی ایران زمان آغاز عملیات تهاجمی به منظور تثبیت برتری هوایی به عنوان مقدمه تهاجم های زمینی فرارسیده بود. سرهنگ فریدون ایزدستا، از افسران ارشد وقت در معاونت عملیات نیروی هوایی در یک مصاحبه که در شبکههای اجتماعی منتشر شده، در این باره گفته است که ''ما از عملیات دفاعی به تهاجمی روی آورده بودیم و حالا ذهنیت همه افراد درگیر باید تغییر میکرد. ''
سرهنگ فکوری می خواست به هر قیمت ایران برتری هوایی را به دست بیاورد. یکی از اهداف مورد نظر او و دیگر فرماندهان نیروی هوایی، پایگاه هوایی الولید بود. پایگاههای هوایی الولید عراق، موسوم به اچ-۳، مجموعهای از پایگاههای هوایی مرتبط در استان انبار عراق هستند که در غرب این کشور و در نزدیک مرز اردن قرار دارند. فاصله زیاد این پایگاهها با خاک ایران به این معنی بود که برای حمله به آن جنگندههای ایرانی باید از فراز مرکز عراق و نزدیکی بغداد و پدافند هوایی آن پرواز و در آسمان دشمن سوختگیری میکردند. این عملیات در عمل ممکن نبود و به همین خاطر ارتش عراق بخشی از تجهیزات و هواپیماهای نظامی خود را برای در امان ماندن از حملات ایران به آنجا منتقل کرده بود.
خلبانان ایرانی دو بار تلاش کرده بودند که از طریق مرکز عراق به پایگاه الولید حمله کنند. بار اول به خاطر بدی هوا و بار دوم به علت خطر لو رفتن این عملیات لغو شده بود. اما سرهنگ بهرام هوشیار، فرمانده گروه جنگهای الکترونیک نیروی هوایی و سرهنگ فریدون ایزدستا طرح دیگری داشتند که به اجرا گذاشته شد.
سرهنگ هوشیار و خلبانان گردان یازدهم هوایی در کنار هواپیمای فانتومحمله به اچ-۳ روز عملیات در ۱۵ فروردین ۱۳۶۰ فرا رسید. هشت فروند هواپیمای فانتوم اف-۴ با بارگیری کامل و حداکثر سوخت ممکن به فرماندهی سرگرد فرج الله براتپور، به همراه دو فروند هواپیمای رزرو از پایگاه سوم شکاری نوژه در شهر همدان برخاستند. فرمانده پایگاه، سرهنگ قاسم گلچین با پافشاری در این عملیات شرکت کرد و در کنار لیدر دسته پرواز، سرگرد براتپور پرواز میکرد.
هم زمان با پرواز فانتومها، سه فروند هواپیمای اف - ۵ در یک مانور انحرافی از پایگاه دوم شکاری تبریز برای حمله به تاسیسات عراق در کرکوک به پرواز درآمدند.
برای پشتیبانی هوایی عملیات، دو فروند هواپیمای اف - ۱۴ سری آ تامکت بر فراز مرز ایران و عراق گشتزنی میکردند. یک هواپیمای سی - ۱۳۰ سری اچ نیروی هوایی معروف به "خفاش" که برای جنگهای الکترونیک طراحی شده بود و یک پست فرماندهی عملیات هوایی مستقر در یک هواپیمای بوئینگ ۷۴۷ هم به پرواز درآمدند تا با شنود مکالمات نیروهای عراقی آماده پاسخگویی به دفاع احتمالی دشمن باشند.
فانتومهای نیروی هوایی پس از بلند شدن از همدان، بر فراز دریاچه ارومیه سوختگیری کردند و سپس در نزدیکی مرز ترکیه با پرواز در ارتفاع ۱۵۰ پایی (۵۰ متر) خود را به مرز ایران و عراق رساندند.
سرتیپ دوم بازنشسته منوچهر طوسی، که در آن زمان با درجه سرگردی در دسته اول پروازی می کرد، در مستندی درباره این عملیات میگوید: ''پرواز در آن ارتفاع کم بر فراز کوههای پر برف مثل اسکی بود. '' او اضافه میکند که چقدر نگران انجام سوختگیری دوم بر فراز کردستان عراق بوده است چون حتی معلوم نبوده است که بتوانند در آسمان دشمن هواپیمای سوخترسان را پیدا کنند.
اما فانتومهای ایرانی توانستند بر فراز منطقه مرزی عراق با ترکیه سوختگیری دوم را با موفقیت انجام دهند. آنها سپس با تغییر مسیر به طرف جنوب چرخیدند تا با پرواز بر فراز بیابانهای غرب این کشور خود را به پایگاههای الولید برسانند. ارتش عراق منتظر فانتومهای ایرانی نبود و پدافند هوایی آن غافلگیر شد. هواپیماهای ایرانی پس از بمباران اهداف خود به خاک ایران برگشتند. یک فانتوم ایران که هدف پدافند هوایی عراق قرار گرفته بود، به سوریه رفت و پس از فرود در دمشق به ایران بازگشت.
ستاد مشترک ارتش ایران پس از این عملیات از انهدام ۴۸ فروند هواپیمای عراقی در پایگاههای الولید خبر داد. اما طرف عراقی در پاسخ اعلام کرد که در این پایگاهها هواپیمایی نداشته و تنها یک فروند هواپیما از دست داده است. محققین مستقل بعدها تایید کردند که خلبانان ایرانی چند فروند هواپیمای عراقی را نابود کرده بودند. طراحی دقیق عملیات و مهارت خلبانان شرکت کننده در آن باعث شده که در منابع نظامی از آن به عنوان ''یکی از موفقترین عملیاتهای دوربرد هواپیماهای فانتوم در تاریخ جنگهای هوایی '' نام برده شود.
در پی این عملیات، صدا و سیمای ایران برای اولین بار مارش پیروزی (مارش شهریار در ارتش شاهنشاهی) را همزمان با اعلام خبر حمله به پایگاه الولید پخش کرد. مارشی که در ماههای پس از آن نوید دهنده آزادی بستان، شکستن حصر آبادان و آزادی خرمشهر و دیگر عملیاتهای موفق شد.
سرهنگ جواد فکوری، فرمانده نیروی هوایی و وزیر دفاع در حال مصاحبه پس از عملیات اچ-۳خلبانان و پرسنل شرکت کننده در این عملیات دو روز بعد با آیت الله خمینی دیدار کردند و او از ایشان تقدیر کرد. اما در آن زمان درگیریهای سیاسی گروههای چپ و بنیادگرا به خشونتهای خیابانی و درگیری مسلحانه رسیده بود و تنشهای سیاسی بر موفقیت نیروی هوایی ایران که یادگار دوران محمدرضاشاه پهلوی بود، سایه انداخت. تلویزیون دولتی ایران حتی حاضر به پخش مصاحبه با خلبانان شرکت کننده در این عملیات نشد. سرتیپ دوم بازنشسته ابراهیم پوردان که با درجه ستوان دومی در این عملیات شرکت کرده بود، گفته بود: ''گفتند در اول مصاحبه نگفتهاید بسم الله الرحمن الرحیم و قابل پخش نیست. ''
سرنوشت طراحان حمله چه شد؟ عزل ابولحسن بنی صدر، رئیس جمهور وقت، در خرداد ۱۳۶۰ و فرار او در تابستان همان سال با استفاده از یک هواپیمای نیروی هوایی که توسط سرهنگ بهزاد معزی، خلبان سابق شاه به پرواز درآمد، باعث اعتراضات جدی به سرهنگ جواد فکوری شد. او از فرماندهی نیروی هوایی و وزارت دفاع ملی کنارهگیری کرد و به ستاد مشترک ارتش منتقل شد. سرهنگ فکوری در هفتم مهر ۱۳۶۰ در سانحه هوایی هواپیمای سی - ۱۳۰ در حال بازگشت از منطقه عملیاتی کشته شد.
سرهنگ قاسم گلچین بعد از انتصاب سرهنگ معینپور به فرماندهی نیروی هوایی، از فرماندهی پایگاه سوم شکاری کنار گذاشته شد. او در ماههای بعد به جمع تسویه شدگان پیوست و از نیروی هوایی کنار گذاشته شد. او به فعالیت در بخش خصوصی روی آورد و در نهایت به کشور آلمان مهاجرت کرد.
سرهنگ بهرام هوشیار معاون عملیات نیروی هوایی شد ولی در سالهای بعد از این سمت کنارهگیری کرد. او که مبتلا به سرطان خون بود در ۲۷ مهرماه ۱۳۷۰ درگذشت. امروز تندیسی از او در فرودگاه مهرآباد قرار دارد.
سرگرد فرج الله براتپور به خدمت فعال در سالهای جنگ ادامه داد و تا درجه سرتیپ دومی ارتقا پیدا کرد. او بعد از تکمیل دوره خدمت بازنشسته شد.
از خلبانان شرکت کننده در عملیات حمله به اچ - ۳ بسیاری درگذشتهاند. ستوان یکم محمدرضا آذرفر، سرگرد محمود خضرایی، سروان غلامعباس رضایی خسروی و ستوان یکم محمد علی اکبرپور سرابی در سالهای جنگ جانشان را از دست دادند. در سالهای اخیر هم ابراهیم پوردان و احمد سلیمانی درگذشتند.