ساعت 8:30 دقیقه صبح چهارشنبه 4 فروردین یک کارگر شهرداری هراسان با پلیس تماس گرفت و از کشف جسد زنی ناشناس در فضای سبز کنار بزرگراه آزادگان در مسیر غرب به شرق خبر داد. او به مأموران کلانتری 130 نازی آباد گفت: در حال کار در بوستان بودم که چشمم به نایلون مشکی بزرگی افتاد. فکر کردم داخلش زباله است میخواستم آن را از زمین بردارم که دیدم خیلی سنگین است. از روی کنجکاوی داخل آن را نگاه کردم که با جسد یک زن مواجه شدم.
گزارش کشف جسد به بازپرس محمد وهابی و تیم جنایی اعلام و تحقیقات در این باره آغاز شد. با حضور تیم جنایی در محل، آنها جسد زن جوان را که لباسهای خانه به تن داشت مورد بررسی قرار دادند. متخصصان پزشکی قانونی زمان تقریبی مرگ را حدود 48 ساعت قبل از کشف جسد اعلام کردند.
آثار کبودی روی بدن و گردن زن جوان، حکایت از درگیری و مرگ بر اثر خفگی داشت. به دستور بازپرس جنایی، جسد زن ناشناس برای مشخص شدن هویت و علت اصلی مرگ و شناسایی عامل یا عاملان آن به پزشکی قانونی منتقل شد. در حالی که تحقیقات از سوی تیم جنایی پایتخت برای رازگشایی از قتل زن ناشناس ادامه داشت، مرد جوانی به پلیس استان خوزستان رفت و به قتل همسرش اعتراف کرد. او گفت: روز دوم فروردین، با همسرم بهنام میترا بر سر مهریه و حق طلاق دعوایم شد. ناخواسته مشتی بهصورت او زدم و بعد با دست گردن او را فشار دادم. آن لحظه عصبانی بودم و کنترلی بر رفتارم نداشتم به خودم که آمدم میترا دیگر نفس نمیکشید.
مرد 33 ساله ادامه داد: از ترس جسد را داخل دو پتو قرار داده و بعد جنازه میترا را داخل کیسه نایلونی گذاشتم. جسد را در صندوق عقب خودروی پرایدم گذاشتم و از پاکدشت که محل زندگیام بود به راه افتادم و به تهران آمدم. بعد از آن جسد را در بوستانی کنار بزرگراه آزادگان، بیرون انداختم و به سمت خوزستان حرکت کردم. خانوادهام ساکن خوزستان هستند، میخواستم بچه سه سالهام را به خانوادهام بسپارم و بعد از آن به اداره آگاهی بروم و خودم را معرفی کنم وقتی فرزندم را به خانوادهام سپردم به خاطر عذاب وجدان خودم را معرفی و به قتل اعتراف کردم.
با اعتراف مرد جوان، کارآگاهان اداره آگاهی خوزستان، در استعلام از پلیس پایتخت، به بررسی صحت و سقم ادعای مرد جوان پرداختند. بدین ترتیب هویت و راز قتل زن ناشناس فاش شد. با توجه به اینکه جنایت در شهرستان پاکدشت ورامین رخ داده بود، بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران با قرار عدم صلاحیت، پرونده را به دادسرای محل جنایت فرستاد.