پروژه سقوط رژیم از سال ۲۰۰۸ استارت خورده اما چرا اتفاقی نمیافتد؟

بالاترین: چرا همه چیز به یکباره متوقف شده و انگار که سرنگونی رژیم یک امر فراموش شده است و با وجود فشارهای شدید اقتصادی و سیاسی خارجی و نارضایتی عمیق داخلی اتفاقی نمی افته .
‏سرنگونی جمهوری اسلامی یک استراتژی است نه یک سیاست.شمارش معکوس برای رژیم جمهوری اسلامی در این شکل و قالبش شروع شده است . اگر به صحنه سیاست بین المللی‌ بنگریم میبینیم که پروسه ساقط سازی این حکومت از سال ۲۰۰۸ شروع شده و اکنون در مرحله ماقبل پایانی به سر میبرد اما به این راحتیها به ‏مرحله پایان نخواهیم رسید زیرا که صحنه بازی با ورود یک عنصر اصلی و تاثیرگذار در صحنه جهانی تغییر کرده . این گلوبالیستها بودند که ابتدا به این نتیجه رسیدند که جمهوری اسلامی در این شکل و شمایلش دیگر قابلیت تامین منافع آنهارا ندارد و تصمیم به رژیم چنج گرفتند (مصاحبه ‏شوروش با CNN و اعلام سرنگونی رژیم ) اما در تندباد حوادث بهار عربی ایران موند تا حاکمیت منطقه را در دست بگیرد و در عوض رژیم را بدون سروصداو به آرامی خلع سلاح اتمی کردند .سپس رفتند برای رژیم چنج که به یکباره با انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا ترامپ و ترامپیستها به قدرت رسیدند .

ترامپیستها نیز با رژیم آخوندی مشکل دارند ، پس هر دو گروه علیرغم دشمنی و عدم سازش و رقابت در صحنه بین المللی بر سر نبودن رژیم جمهوری آخوندی شیعه توافق دارند . فقط مشکل سر یک‌ مسئله است ، هر یک از دو‌گروه رقیب ،ایران پس از خامنه ای را برای اهداف خودشون میخواهند در اینجا ‏میگوییم که هریک از این دو گروه ایران آینده را برای چه میخواهند .
گلوبالیستها :گلوبالیستها از دهه ۷۰ قرن قبل در صحنه سیاست و‌اقتصاد بین المللی وارد شدند و با قدرت یافتن تاچر در انگلیس و ریگان در آمریکا عملاً صحنه سیاست و اقتصاد جهانی را به انحصار خودشون درآوردند
‏
سپس یکی یکی کشورهای جهان را به زیر حاکمیت مالی و سیاسی خودشون درآوردند و‌آنچنان کردند که امروزه تقریباً کشوری در جهان وجود نداره که خارج از ماتریکس سیاسی یا اقتصادی گلوبالیستها باشه . در این بین جمهوری اسلامی یکی از بزرگترین و وفادارترین رژیمهای جهان است که ‏بیشترین خدمت را طی ۴۰ سال گذشته به منافع گلوبالیستها در جهان کرده .

در واقع جمهوری اسلامی ژاندارم منطقه غرب آسیا برای حفظ و‌حراست منافع و سیاستهای گلوبالیستها بوده است و اهمیت این حکومت تا بدانجا بوده که از فردای ۲۲ بهمن ۵۷گلوبالیسم جهانی تمام نیروهاشو بسیج کرد برای ‏حفظ این حکومت و این سیاست نیز تا سال ۲۰۰۸ به شدت و‌ حدت دنبال میشد . تا اینکه ایدئولوگهای شیعه زده تصمیم گرفتندکه بروند به دنبال بمب اتم . ساخت بمب اتمی تنها چیزی‌بود که میتوانست شکل بازی‌ را بلکل عوض کنه و ایران اسلامی‌ را از زیر سلطه گلوبالیستها خارج کنه . ایران اسلامی ‏اتمی دیگرکشوری نبودکه به راحتی سیاستهای اقتصادی بانک جهانی‌ و صندوق‌ بین المللی‌ پول‌ را اجرا کنه.در ضمن سوءمدیریت سیاسی و اقتصادی حکومتی در زمان خامنه ای ایران را تبدیل به یک برهوت زیست محیطی و اقتصادی کرد.‌اکنون ایران تبدیل شده به درس عبرتی برای تمام دنیا ‏.

به عنوان نتیجه اجرای سیاستهای لیبرالیستی_گلوبالیستی و از سوی دیگر این ایران برهوت شده نه به درد‌ حضور در صحنه های بین المللی‌ میخوره ، نه دیگه توانی برای برای پیشبرد اهداف گلوبالیستها.پس این نوکر حلقه به گوش نیاز مبرمی به ریکاوری داره تا هم مردم یک نفسی بکشند هم نیاز هست تا ‏اقتصاد کشور یک بازسازی بکنه تا با نیرویی بیشتر در موقعی مناسب وارد میدان بشود .

درمقابل :
ترامپیستها نیز نیاز شدیدی به ایران دارند . آنها به ۲ علت بزرگ ایران را میخواهند .
۱. تبدیل ایران به متحدی برای مقابله باچین و روسیه.
۲. تبدیل ایران به اقتصادی مهم‌ و پیشرفته برای تبدیل
‏
خاورمیانه به منطقه ای اقتصادی به عنوان رقیب منطقه شرق دور‌.اکنون به راحتی متوجه میشویدکه‌ چراآمریکا به راحتی ازبرجام خارج شده واروپاعلیرغم تمام شعارهاباآمریکاهمکاری میکنه . حال در این پازل فقط جای ۲ مهره خالیه .
روسیه
چین
- روسیه : از ابتدا هم هیچ نیازی به ایران نداشتند.آنها به خوبی میدانند که ایران هرگز متحد روسها نمیشود و وجود احمقی در راس حکومت و تعدادی روسوفیل نظامی هم باعث توهم‌ روسها نشد . وجود احمقهای روسوفیل در راس حاکمیت و شورای امنیت ملی کشور تنها باعث این شده که روسها از برگ ایران در چانه زنیهای سیاسی با آمریکا استفاده کنند . در ‏غیر این صورت ایران هیچ منفعتی برای روسها ندارد و روسها بیشتر به چشم یک انگل و نیازمند به ایران نگاه میکنند .
- چین :چین کشوریست که به سمت ابرقدرت شدن حرکت میکنه.اما برای رسیدن به آن قدرت هنوز نیاز به یک دوره ۲۰ تا ۳۰ ساله دارد . بنابراین عملاً توانایی مقابله با آمریکا را ‏بر سرایران ندارد . علاوه بر این ، چین هم ایران را در حد و قواره این نمیبینه که بخاطر یک کشور بدبخت و رو به زوالی به نام ایران ، برای اقتصاد خودش مشکل و تنش ایجاد بکنه . در یک‌ کلام جمهوری اسلامی کاری کرده که مثل مریض طاعون زده همه ازش فرارین.و اینجاست که آمریکا با فشار ‏به حکومت و تحریم اقتصادی سعی میکنه که قدرت سرکوب رژیم را ازش بگیره و سرنوشتش رو به دست مردم ایران بسپاره.و نقطه افتراق و دعوای گلوبالیستها و مرکانتلیستها به رهبری ترامپ از همینجا شروع میشه
گلوبالیستها :از نظر گلوبالیستها ، رژیم جمهوری اسلامی حکومت ایده آل و عالی و بهترین ‏و تنها حکومتیه که میتونه بر ایران حکومت کنه و در عین حال منافع گلوبالیسم را در منطقه خاورمیانه حفظ کنه . گلوبالیستها معتقدن که این رژیم همه چیزش عالیه و تنها و تنها نیاز به یک ریکاوری سیاسی و اقتصادی چند ساله داره و باز میتوان از وجودش در حاکمیت ‏ایران و مداخلاتش در منطقه برای چندین دهه آینده (حداقل ۵۰ سال) استفاده کرد . از نظر آنها خاورمیانه باید به همین وضعی که هست بمونه تا زمانی که بتوان اسرائیل را نابود کرد
اسرائیل را نابود کرد ؟بله،شگفت زده نشوید:مقالات متعددی که بین سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۲ درمجلاتی مانند آتلانتیس ‏و نیویورک تایمز و .... نوشته شد به خوبی موید این مسئله است . بسیاری از معروفترین تئوریسینهای سیاسی گلوبالیسم و لیبرالها ، خصوصاً لیبرالیستهای آمریکائی و هواداران پروپاقرص حزب دموکرات در آن زمان طی همان مقالات مینوشتند که یک ایران اتمی بزرگترین عامل توقف اسرائیل در‌ منطقه ‏است و ایران اتمی باعث میشه که اسرائیل به پای میز مذاکرات صلح بیاد و شرایط طرف مقابل را هم بپذیرد و به این ترتیب میتوان بعد از دهه ها شاهد صلح و ثبات همیشگی خاورمیانه بود ‌. که البته دروغ محضه .

 

اگر این سناریو پیش میرفت و میتونست منجر به اتمی شدن ایران بشه. امروز خاورمیانه ‏زیر غبار اتمی بود و از منطقه خاورمیانه جز تلی خاکستر و میلیونها سنی و یهودی و مسیحی کشته باقی نمیموند . اگر اینگونه نشده بخاطر تلاشها و تهدیدهای نتانیاهو و کار سنگین اطلاعاتی اسرائیل و تلاشهای لابی یهودیان آمریکا بوده و بس اما برای فهم دقیق و نیات پشت پرده سناریوی ایران اتمی ‏به‌ خواستگاه گلوبالیسم دقت کنید ، پاسخ ها دقیق و مشخص میشود . نقشه گلوبالیستها برای رژیم چنج اینه که خامنه ای تازنده است در راس هرم قدرت باقی بماندو پس از مرگ وی است که تئوری جمهوری اسلامی منهای ولایت فقیه را اجرا و رژیم را تنها با تغییر پوسته ای ظاهری تداوم دهندتمام گروههای ‏اپوزسیون درونی رژیم و تمامی کارشناسان و مبارزین صادراتی و کلیه صاحبان مدیای سیاسی و جدیداًتفریحی مانند منوتو فقط و فقط به دنبال جا اندازی همین تئوری گلوبالیستها هستند .‌ از ۱۵ سال پیش اینها کاری نکرده اند مگر جا اندازی و باوراندن این تئوری که ایران تنها و تنها ۱ مشکل داره به ‏به نام خامنه ای که با براندازی وی و جایگاه وی و تغییراتی اندک در قانون اساسی جهت حذف مقام ولایت فقیه ایران تبدیل به آزادترین و دموکرات ترین کشور کل منطقه خاورمیانه میشود .اما دم مارمولک این جماعت در چند نقطه میزنه بیرون . مثل:اینکه هیچیک از این گروه ها و افراد سمپاتی ‏به اسرائیل ندارند و اینها هم مثل خمینی و خامنه ای دشمنی بی دلیل و کینه ای تاریخی بر علیه اسرائیل و قوم یهود دارند . در بهترین حالت اندک شماری از اینها تنها به پذیرش وجود کشوری به نام اسراییل از سر مجبوری معتقدند حتی اینها نیز هیچ اشاره ای به پذیرش و به رسمیت ‏شناختن اسرائیل نمیکنند .
- یکی دیگر از جاهایی که دم مارمولک اینها میزنه بیرون اعتقاد و تعصب این افراد به اقتصاد لیبرالیستی در افراطی ترین شکل آن است . هیچ گروه ، دسته یا فردی در این جماعت صادراتی نیست که کوچکترین پلان و نقشه ای برای اقتصاد ایران پس از رژیم داشته باشه ‏چرا که با وجود نسخه های اقتصادی بانک جهانی و صندوق بین المللی پول نیازی به این کار نیست
ترامپیستها ( مرکانتلیستها) :نگاه ترامپیستها به ایران کاملاً متفاوته . آنها میدانند که رژیم تا خرخره در‌ منجلاب مشکلات خودساخته به سر میبره ، به شدت ناکارآمده و توانایی ‏حل کوچکترین مشکل رو نداره . در نتیجه بهترین موقعیته که ایران را از چنگال گلوبالیسم خارج کنن .چرا که شاه مهره بازی آینده در جهت زدن اتحادیه اروپا و تضعیف چین و روسیه ایرانه . از نظر ترامپیستها ایران توانایی این را دارد که به عنوان الگویی اقتصادی و سیاسی برای کل ‏منطقه ظهور کند.هر چند که از نظر آنها منطقه نفوذ ایرانِ پس از جمهوری اسلامی با آسیای میانه وقفقاز خواهد بود ، نه خاورمیانه . (مراجعه شود به مقاله معروف یِوگینی پریماکوف،استراتژیست معروف روسیه ملقب به کیسینجر روسیه،در ابتدای دهه ۹۰ میلادی با عنوان «مواظب ایران بزرگ باشید»).