مردی ٣٥ ساله ظهر روز دوشنبه پس از قتل دختر ١٢سالهاش آریانا، خود را کشت. ماموران پس از ورود به منزلی در شاهرود با این صحنه مواجه شدند: جسد دختری ۱۲ ساله روی تختخواب، و مردی حلقآویز در اتاق دیگری در خانه.
به گزارش ایلنا به نقل از فرمانده انتظامی شهرستان شاهرود، در زمان وقوع قتل، مادر آریانا در خانه نبوده است.
حوالی ظهر، زنی با رجوع به مأموران پلیس در شهر شاهرود اعلام کرد که حدود دو ساعت قبل برای خرید از منزل خارج شده است و پس از بازگشت، همسر و دخترش پاسخگوی تلفن و آیفون منزل نیستند.
به گفته فرمانده انتظامی شهرستان شاهرود، خودرو شخصی پدر آریانا به نحوی پارک شده بود که مانع از باز شدن در منزل بود. این موضوع بر ظن و شک مأموران افزود و پس از هماهنگیهای لازم، مأموران آتشنشانی و پلیس وارد منزل شدند.
سرهنگ علی کریمی میگوید، با توجه به شواهد موجود در محل و بررسیهای دقیق و نیز دستنوشته پدر آریانا، فرضیه قتل این دختر معصوم بهدست پدرش قوت گرفت.
به گفته او، پدر آریانا که ۳۵ ساله بوده است، ابتدا دخترش را روی تخخواب اتاقش به قتل میرساند و پس از آن خودکشی میکند.
فرمانده انتظامی شهرستان شاهرود در خصوص علت و انگیزه این قتل خانوادگی، گفت که این خانواده به تازگی از تهران به شاهرود نقل مکان کرده بودند. به گفته علی کریمی، برابر تحقیقات اولیه و بررسی سوابق پدر آریانا، هیچ گونه سابقه اعتیاد و مشکلات روانی به چشم نمیخورد و اظهار نظر در این خصوص به بررسیهای بیشتری نیاز دارد.
قتل رومینا دختر ۱۳ ساله اهل تالش به دست پدرش در خرداد ماه سال ۱۳۹۹ هم یکی از جنجالی ترین قتلهای خانوادگی و ناموسی در دودهه گذشته در ایران بود. این دختر بچه پیش از مرگ به علت مخالفت خانواده با ازدواجش، به همراه دوست پسرش از خانه گریخته بود، اما پلیس او را دستگیر کرده و به خانواده تحویل داده بود. چند روز بعد پدر رومینا در حالی که مادر او در خانه بود دخترش را به قتل رساند. در سالهای اخیر، قتلهای خانوادگی از همسرکشی به فرزندکشی متمایل شده است. هنوز به درستی مشخص نشده است که چرا یک عضو خانوده به قتل عضو دیگری، از جمله فرزند یا فرزندان خود، اقدام میکند. جز آمار سال ۹۶، در مورد تعداد قتلهای خانوادگی هم آمار جدیدی در این مورد منتشر نشده است.
مردادماه سال ۹۶، یک عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به دلایل بروز قتلهای خانوادگی، گفته بود که بر اساس مطالعاتی که در سالهای ۸۵ و ۸۶ انجام شده است، قتلهای خانوادگی حدود ۴۰ درصد از قتلهای عمد پایتخت را تشکیل میدهد که این میزان از قتلهای خانوادگی در میان قتلهای عمد، محل تأمل و اندیشه جدی است.
بر اساس آمارهای موجود در گزارشهای رسانههای داخلی ایران، در سال ٩٦ حدود ٣٠٠ مورد قتل خانوادگی رخ داده است. بنا به آنچه گزارشگران و روزنامهنگاران ثبت کردهاند، این رقم تنها بخشی از آماری است که رسمی ثبت شده است. در فرهنگ و اعتقادات مردم در برخی مناطق کشور، گزارش قتلهای خانوادگی، رفتاری هنجارشکنانه تلقی میشود و افراد ترجیح میدهند این دسته از قتلها گزارش نشود.
خبرآنلاین در سال ۱۳۹۷ به نقل از یک استاد دانشگاه، از افزایش سه برابری آمار قتلهای خانوادگی در سه دهه اخیر خبر داد و نوشت که این روند ادامه خواهد یافت.
پرسروصداترین قتل خانوادگی در دو دهه اخیر در ایران، پرونده شاهرخ و سمیه در سال ۱۳۷۵بود که برای ازدواج با یکدیگر، خانواده سمیه را قربانی کردند. در آن حادثه یک خواهر و برادر کوچک سمیه کشته شدند، ولی مادر و پدر او جان سالم به در بردند. در نهایت پدر سمیه رضایت داد و شاهرخ و سمیه هم هرگز با هم ازدواج نکردند. ولی در تمام این سالها قتلهای خانوادگی بسیاری با انگیزههای متفاوت در شهرهای مخنلف ایران رخ داده است.
عوامل متعددی در محیط خانواده و جامعه موجب بروز قتلهای خانوادگی میشود. نقش مدرسه و آموزش و پرورش و تعالیمی که دانشآموزان از جامعه به خانواده میآورند و آنچه در خانواده میآموزند، تاثیر بسیار مهمی در شکل گرفتن یا جلوگیری از بروز جرایم دارد.
پلیس آگاهی تهران بزرگ نیز معتقد است که عوامل خانوادگی و اجتماعی در بروز قتلهای خانوادگی نقش مهمی دارند. این نهاد انتظامی مشکلات اقتصادی را دلیل اصلی این گونه از خشونت عنوان میکند که در سالهای اخیر، در بخشهای مختلف جامعه خود را به اشکال مختلف نشان داده است. کمبودها و فشارهای اقتصادی، بیکاری، فقر، و تبعیض موجب شده است که خانوادهها به بدترین و دلخراشترین شکل ممکن به خشونت گرفتار شوند.
در دوسال گذشته، مشکلات معیشتی و اقتصادی، مهاجرت معکوس از شهرهای بزرگ به حاشیهها و یا روستاها که به دلیل افزایش هزینههای زندگی رخ میدهد، از جمله مواردی بوده است که به بروز بیشتر آسیبهای اجتماعی منجر شده است.
نبود فرصتهای شغلی برابر و مناسب برای افراد تحصیلکرده، یأس و ناامیدی اجتماعی، پیدایش پروندههای بزرگ و متعدد فساد اقتصادی، رانتخواری و اختلاس، نابرابریهای اجتماعی، تورم و گرانی و در کنار آن، محرومیت از تغذیه مناسب به دلیل کوچک شدن سفره خانوادهها، افزایش خط فقر به بیش از ۱۰ میلیون تومان، و آمار بالای سه میلیون نفر بیکار در ایران براساس گزارشهای رسمی، همه در شکلگیری جرایم بزرگ، بهویژه خشونتهای خانوادگی، نقش عمده داشتهاند.