شکایت از مرد همسایه به خاطر نقص عضو فرزند

مرد میانسالی که مدعی است پسر نوجوانش هنگام فرار از دست مرد همسایه به زمین خورده و ترقه در دستش منفجر و دچار نقص عضو شده با ثبت شکایتی خواهان مجازات و دریافت دیه از مرد همسایه شد.

به‌گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از اسفند سال 98 با شکایت مردی آغاز شد که مدعی بود در جریان درگیری پسرش با مرد همسایه او دچار نقص عضو شده است. وی در تشریح ماجرا گفت: روز حادثه پسرم رضا ترقه‌ای در دستش بود که همسایه ما به‌ نام حسن به او اعتراض و سپس او را دنبال کرد و باعث شد پسرم از ترس فرار کند در حین فرار پسرم زمین خورد و در جریان آن هم ترقه در دستش منفجر شد و یکی از دستانش را از دست داد و حالا من از او شاکی هستم.

با توجه به این شکایت حسن به‌عنوان متهم احضار اما منکر درگیری با رضا شد و گفت که شاکی اشتباه کرده است.

به این ترتیب مأموران تحقیقات‌شان را آغاز کردند و مشخص شد که حسن قبل از حادثه با رضا درگیری لفظی پیدا کرده و برای چند لحظه هم او را دنبال کرده که در این حین پسربچه به زمین خورده و مواد منفجره در دستش منفجر شده و به او آسیب زده است.

مأموران پس از آن به سراغ دوستان رضا هم رفتند و آنها هم به اتفاق اظهارات شاکی را تأیید کردند و گفتند ما در حال ترقه بازی بودیم که حسن به ما اعتراض کرد وقتی ما با او بحث کردیم به‌دنبال‌مان دوید و ما هم از ترس فرار کردیم و در همین حین رضا به زمین خورد و ترقه در دستانش منفجر شد و دستش خونریزی کرد.
 به این ترتیب متهم یکبار دیگر مورد بازجویی قرار گرفت و اینبار ادعای دیگری را مطرح کرد و گفت: من قصدی برای اذیت کردن بچه‌ها نداشتم. آنها چندین روز بود که در نزدیکی خانه ما بازی می‌کردند و سرو صدایشان باعث مزاحمت برای ما شده بود. آن روز با ناراحتی بیرون رفتم و وقتی دیدم چند پسربچه هستند سعی کردم با آرامش از آنها بخواهم که در جلوی خانه ما ترقه‌ها را منفجر نکنند.

در حین حرف زدن داشتم به آنها نزدیک می‌شدم که رضا ترسید و فرار کرد و من هم به سمت خانه‌ام برگشتم که به یکباره صدای انفجاری شنیدم و وقتی برگشتم دیدم رضا آسیب دیده است. من اصلاً نمی‌دانستم که ترقه‌ای در دست دارد وگرنه با او وارد بحث نمی‌شدم یا اینکه ترقه را می‌گرفتم.

این متهم در ادامه افزود: من در آسیب دیدن او هیچ نقشی نداشتم. نه ترقه‌ای به او دادم و نه اصلاً متوجه شدم که در دستش ترقه هست. دنبالش هم نکردم این شکایت واهی است و من درخواست برائت دارم. این مرد باید خودش مراقب رفتارهای پسرش می‌بود تا با ترقه دست ساز بازی نکند.

با این حال پدر رضا از شکایتش دست برنداشت و خواستار پرداخت خسارت و دیه از سوی مرد همسایه شد و گفت: پسر من ترقه دست ساز داشته و متهم هم این را می‌دانسته با این حال او را دنبال کرده است. هرچند می‌گویند بچه خودش به زمین افتاده ولی من مطمئنم این مرد پسرم را به زمین انداخته است. وقتی ترقه در دست پسرم ترکید ما او را به بیمارستان بردیم. پزشکان تلاش زیادی کردند که پسرم را نجات دهند. استخوان‌های دستش خرد و عضله‌ها و عصب‌هایش کلاً پاره شده بود. به ما گفتند دست بچه باید قطع شود. من قبول نکردم و گفتم باید پسرم را نجات دهید. التماس‌های من سبب شد تا یکی از پزشکان قبول کند دست بچه را نگه دارد. البته گفت ممکن است دیگر نتواند دستش را تکان دهد.

پدر این پسربچه ادامه داد: در حال حاضر عضلات دست پسرم قطع شده و دیگر نمی‌تواند دستش را حرکت بدهد.

پسر من فقط 14 سال دارد با عصبانیت این مرد به آینده‌اش لطمه جبران‌ناپذیری خورده است. به همین خاطر من درخواست خسارت و مجازات این مرد را دارم.

به این ترتیب برای مرد متهم قرار صادر شد. اما او که همچنان اتهامش را نپذیرفته بود به قرار صادره اعتراض کرد اما اعتراضش قبول نشد و با توجه به درخواست پدر رضا کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد و متهم بزودی محاکمه می‌شود.
+4
رأی دهید
-6

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.