ترکیه یکی از مقصدهای ایرانیها برای کارگری جنسی است؛ خصوصا که بیشتر آنها در فصلهای بهار و تابستان به این کشور میآیند تا با فعالیتهای فصلی، درآمدی کسب کنند. این مساله باعث شده است که طی سالهای گذشته، نگاه جامعه ترکیه نسبت به زنان ایرانی و خصوصا پناهجویان، معطوف به همین مساله شود؛ موضوعی که گلایه بسیاری از آنها را در پی دارد. در کنار چنین پدیدهای اجتماعی، حالا با شیوع ویروس کرونا در جهان، بسته شدن مرزها و تشدید کنترل عبور و مرور غیرقانونی و همچنین فصل سرما، به نظر میرسد که بازار قاچاق سکس هم کساد شده است؛ البته به گفته ساکنان محلی شهرهای مرزی مثل «وان» کاهش این روند، بازار کارگران جنسی را در این نواحی، رونق بخشیده؛ اما از سوی دیگر، بنا به روایتهای کارگران جنسی، معیشت و زندگی آنها تحت تاثیر شیوع ویروس کرونا، از پیش هم سختتر شده است.
***
نام مستعارش را «مریم» میگذاریم؛ زن پناهجوی ایرانی که در یکی از شهرهای توریستی ترکیه به کارگری جنسی مشغول است. بازار کار او تا پیش از شیوع ویروس کرونا، رونق داشت و به گفته خودش میتوانست با درآمدی که از این راه کسب میکرد، زندگی متوسطی برای خود ایجاد کند. اما پس از شیوع ویروس کرونا، قرنطینه، قوانین اجتماعی سختگیرانه و منع رفتوآمد در کنار وحشت عمومی از ابتلا به این ویروس، حالا بازار کار او هم تحت شعاع قرار گرفته و زندگی برایش سختتر شده است.
مریم برای «ایران وایر» روش کارش را قبل و بعد از شیوع ویروس کرونا چنین شرح داد: «تا قبل از شیوع ویروس کرونا در کلابها و بارهای شهر با مشتریها به توافق میرسیدم؛ اما به دلیل تعطیلی و بسته شدن اماکن عمومی، دیگر جایی برای جلب نظر مشتری ندارم و مجبور هستم که در سطح شهر و در زمانهایی که منع رفتوآمد وجود ندارد، به دنبال مشتری باشم. در شهر کوچک و توریستی که من زندگی میکنم، عموما مشتریهایم از مسافران و توریستها بودند که برای گذراندن تعطیلات به اینجا میآمدند، اما در شرایط کنونی، فقط به مشتریهای بومی سرویس میدهم و کار و درآمدم به طور چشمگیری کم شده و برای تامین هزینههای زندگی مثل پرداخت اجاره خانه و مایحتاج روزمره هم دچار مشکل شدهام.»
شیوع ویروس کرونا صرفا درآمد مریم و امثال او را کاهش نداده است؛ بلکه تاثیرات دیگری هم بر نوع مشتریها و همچنین، رفتارهایی که با آن مواجه میشوند هم داشته است: «تا قبل از همهگیری ویروس کرونا با درآمد خوبی که بهدست میآوردم، میتوانستم لباسهای برند بپوشم، زیبا آرایش کنم و به ظاهر خودم برسم. حتی قبل از این شرایط طوری بود که حق انتخاب داشتم و مردهایی را که ظاهر خوبی داشتند یا آدمهای خوبی به نظر میرسیدند، انتخاب میکردم. اما در حال حاضر حق انتخابی در کار نیست. با کاهش مشتری، بدون در نظر گرفتن جوانب و خطرها و حتی مراقبتهای بهداشتی، هرجور مشتری را از هر طبقهای که باشند، میپذیرم. همین امر سبب شده بود که در بعضی موارد با خشونت و حتی ضربوشتم مواجه شوم. چند بار به دلیل مست بودن مشتری و ضرباتی که به بدن وصورتم وارد کردند، ناچار شدم به بیمارستان مراجعه کنم. از سوی دیگر، به این دلیل که دولت ترکیه بیمه پناهجویان را قطع کرده است، تمام هزینههای سنگین درمان را هم خودم بایستی بپردازم.»
قطع بیمه پناهجویان از سوی دولت ترکیه، مسالهای است که کل جامعه پناهجویان ساکن این کشور را تحت تاثیر خود قرار داده است؛ چهبسیار پناهجویانی که از بیماریهای مختلف رنج میبرند یا حتی مبتلا به بیماریهای خاص هستند و حالا ناچارند یا از ادامه درمان صرف نظر کنند و سلامت خود را بیش از پیش از دست بدهند، یا مجبورند به هر شکل ممکن، هزینههای درمانیشان را تامین کنند؛ مسالهای که به گفته مریم، زندگی او را به عنوان یک کارگر جنسی، تحت تاثیر خود قرار داده است.
مریم در ادامه میگوید: «ترکیه هیچ حمایتی از کارگران جنسی نمیکند و حتی در بسیاری از موارد برخوردهای سختگیرانهتری را نسبت به ما اعمال میکند. روزبهروز عرصه زندگی عادی هم بر ما تنگتر میشود، اما راه گریزی از آن هم نداریم و مجبور هستیم برای گذراندن زندگی تن به هر کاری بدهیم.»
ترکیه در همسایگی ایران و بهعنوان کشوری که بیشترین پناهجو را در خود جای داده است و همچنین، صنعت توریسم در آن، بازار خوبی برای کارگری جنسی محسوب میشودفعالیت کارگران جنسی به صورت قانونی در ترکیه جرم محسوب نمیشود؛ اما نظارت جدی هم روی آن اعمال نمیشود. خصوصا که کارگران جنسی پناهجو یا مهاجر به خاطر عدم برخورداری از بیمه و هزینههای بالای تست مداوم، امکان گرفتن مجوز و فعالیت رسمی ندارند و از سوی دیگر، مشتریان آنها برای استفاده از این خدمات، درخواست نتیجه تست سلامت نمیکنند. بعد از روی کار آمدن حزب «عدالت و توسعه» از سال ۲۰۰۲ میلادی تاکنون قوانین و مقررات جدیدی در این زمینه مصوب شد و ترکیه روی کاغذ سختگیریها را بیشتر کرد. در این قوانین «تنفروشی به شرط داشتن مجوز و کارت سلامت بهروز شده که نتیجه آخرین تست بیماریهای مقاربتی را نشان میدهد، آزاد است» اما در کنار آن ماده ۲۲۷ قانون مجازات ترکیه [قانون شماره ۵۲۳۷] برای «ترویج فحشا» از ۲ ماه تا ۴ سال زندان میدهد تا از طریق آن کارگری جنسی را ممنوع و محدود کند.
ترکیه در همسایگی ایران و بهعنوان کشوری که بیشترین پناهجو را در خود جای داده است و همچنین، صنعت توریسم در آن، بازار خوبی برای کارگری جنسی محسوب میشود؛ ممکن است مقصد برخی از زنان باشد که صرفا برای کارگری جنسی فصلی به ترکیه بیایند و همچنین برخی دیگر از جامعه زنان پناهجو و مهاجر هستند که فقر، نداشتن حقوق شهروندی، نبود حق کار و بیمه آنها را به کارگری جنسی کشانده است. در واقع، ترکیه بستری مناسب و پرسود برای باندهای فعال در زمینه تجارت سکس است.
شهر «وان» واقع در شمال شرقی ترکیه، یکی دیگر از شهرهای این کشور است که هزاران کارگر جنسی را از کشورهای همسایه مانند ایران، آذربایجان و افغانستان در خود جای داده است. بسیاری از آنها خودخواسته برای کارگری جنسی راهی «وان» میشوند. بسیاری دیگر هم در این شهر ساکن شدهاند و کارگری جنسی، شغل ثابتشان است. بیشتر آنها گروهی زندگی و فعالیت میکنند و تنها وقتی با مشکل مواجه میشوند که از ایشان شکایتی به پلیس شود.
یکی از منابع «ایران وایر» که در شهر وان ترکیه زندگی میکند، در گفتوگو با ما وضعیت کارگری جنسی در ایام شیوع ویروس کرونا را چنین تشریح کرد: «حتی با توجه به پاندمی و بیماری کرونا هم این فعالیتها همچنان ادامه دارد و تنها کارگران جنسی فصلی که عموما در بهار و تابستان به شهر وان سفر میکردند، بهخاطر منع ورود و هزینههای رفتوآمد دچار مشکل شدهاند. البته تا پیش از شیوع این بیماری، فعالیت کارگران در کافهبارها یا دیسکوها بود یا در سطح شهر توجه مشتریان خود را جلب میکردند؛ اما در حال حاضر به دلیل تعطیلی مکانهای عمومی، ارتباط آنها که بیشتر هم پناهجویان ایرانی هستند، از طریق تلفن و هماهنگی با کارگزار یا به اصطلاح "آقا بالا سر" یا از طریق شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام صورت میگیرد.»
همانطور که قابل حدس است، آماری از تعدادی کارگران جنسی مهاجر و پناهجوی ایرانی در دست نیست؛ خصوصا که آنها به شکل رسمی فعالیت ندارند: «در حال حاضر رتبه اول کارگران جنسی در شهر وان متعلق به کشور آذربایجان و بعد از آنها ایرانیهای پناهجوی ساکن این شهر است.»
به گفته او کارگران جنسی ایرانی ساکن «وان» از ردههای مختلف سنی به این کار مشغولاند؛ پیر، جوان، میانسال و حتی گاهی دخترانی که زیر سن قانونی ۱۸ سال هستند، نیز در بین آنها دیده میشوند. او اضافه میکند که نبود شغل در شهر وان و تعداد زیاد پناهجو در این شهر زنان و دخترانی بسیاری را به سوی کارگری جنسی کشانده است و حتی گاهی زنانی از ایران به دلیل مشکلات اقتصادی و هزینههای کمرشکن زندگی با وصل شدن به زنانی که منشیهای «آقا بالا سر» هستند ارتباط برقرار میکنند و بعد از دریافت هزینه رفتوبرگشت، به وان میآیند و به مشتریان خود خدمات جنسی ارائه میدهند.
این منبع میگوید که مردان ترک به همخوابگی با زنان ایرانی تمایل چشمگیری دارند و برای این اقدام حاضرند هزینه بالایی بپردازند؛ ایشان هر کاری میکنند تا بتوانند یک شب با آنها همبستر شوند: «تا قبل از شیوع بیماری کرونا حتی از شهرهای مختلف ترکیه درخواستهایی وجود داشت که مشتری با پرداخت هزینه کارگران جنسی، آنها را به شهرهایی مثل ازمیر یا آنکارا بکشاند و آنها هم میتوانستند بدون مشکل سفر کنند و به مشتریان که عمدتا مردان ترک بودند، خدمات جنسی ارائه دهند؛ اما در حال حاضر فعالیت آنها محدود به شهر وان و روستاهای اطراف شده است.»
منع رفتوآمد و کنترل بینشهری توسط نیروهای ترک در دوران شیوع ویروس کرونا، مهمترین دلیل محدود شدن این سفرها است.
اما به نظر میرسد که این مساله باعث رکود بازار کارگری جنسی نشده است: «اگرچه کرونا فعالیت برونشهری آنها را محدود کرده است؛ اما همچنان در وان به کار خود ادامه میدهند. حتی در روزهای شنبه و یکشنبه که ترکیه تعطیل است و بنابر دستور دولت قرنطینه اعمال میشود هم فعالیت خود را ادامه میدهند؛ به صورتیکه تا قبل از شروع قرنطینه قرارداد را نوشته و هزینهها را دریافت میکنند و سپس به محل قرار میروند.»
در واقع بسته شدن مرزها در شرایط شیوع ویروس کرونا و نبود توریست و کارگران جنسی فصلی، بازار کارگران جنسی ساکن وان را بهتر هم کرده و به شکل انحصاری در اختیار آنها درآمده است: «از کارگران جنسی عمدتا پناهجو که از سر نیاز بهصورت زیرزمینی و مخفیانه مشغول به این کار هستند، هیچ آمار دقیقی وجود ندارد. در بسیاری از موارد سرنوشت آنها هم نامعلوم است. چهبسا ممکن است آنها به بیماری دچار شوند، مورد آزار و اذیت و خشونت قرار گیرند یا حتی به قتل برسند یا اقدام به خودکشی کنند؛ اما بدون آنکه هویتی از ایشان ثبت شود، ناپدید میشوند.»
از سوی دیگر، کارگری جنسی پناهجویان و مهاجران ایرانی در شهرهای دیگر ترکیه هم وجود دارد؛ یعنی شهرهای توریستی مثل استانبول. این زنان را کافهبارها و رستورانهایی در اختیار خود گرفتهاند و از آنها برای کسب درآمد استفاده میکنند که روزگاری قرار بود زندگی بهتری برای خود رقم زنند. در این موارد، پیش از شیوع ویروس کرونا، زنان به عنوان رقاص یا خواننده در این رستورانها و بارها فعالیت میکردند، مشتریان هم با آنها به توافق میرسیدند و آخر شب، در توافق نهایی با کارفرما یا همان «آقا بالا سر» به هتلها یا مکانهای مشخص، میرفتند.
در شرایط شیوع ویروس کرونا، اگرچه این رستورانها و بارها در شهرهای توریستی هم تعطیل شده است؛ اما این به معنای بیکاری برای کارگران جنسی نیست. با پرسه زدن در خیابانهای توریستی همچنان میتوان زنان بسیاری را با ملیتهای مختلف مشاهده کرد که ساعات پایانی شب، به جلب مشتری مشغولاند. اما همانطور که میتوان حدس زد، کارگری جنسی آنها هم مخفیانهتر شده است.
اما این مساله، پدیده دیگری را هم به همراه دارد. چهبسیار زنان پناهجو و مهاجر هستند که به دلیل رواج این تجارت و کاسبی ایرانیها، مورد قضاوت جامعه ترکیه قرار دارند. چندین نفر از آنها در گفتوگو با «ایران وایر» چنین نگاهی را «تحقیرآمیز» و توام با «توهین» میدانند. به طوریکه بسیاری از آنها بارها در مکانهای عمومی یا حتی ادارههای دولتی با پیشنهاد همخوابگی مواجه شدهاند و حتی رسیدگی به امور حقوقیشان از سوی ضابطان دولتی معطوف به پذیرش اینگونه پیشنهادها شده است؛ پیشنهادهایی که ممکن است حتی از سوی یک راننده تاکسی هم دریافت شود.
البته کارگران جنسی پناهجو و مهاجر، صرفا زنان و معدود مردانی نیستند که خودخواسته یا از سر اجبار وارد این تجارت شدهاند؛ بلکه بسیاری از دگرباشان جنسی یا قشر رنگینکمانی هم به دلیل فقر و تضییع مداوم حقوقشان، ممکن است به کارگری جنسی رو بیاورند؛ مسالهای که باعث میشود هم آنها و هم دیگر جنسیتها و گروههای جنسی، با خشونتهای مداوم روبهرو شوند.
در نمونهای دیگر، روایتهای بسیاری از زنان پناهجو وجود دارد که قاچاقچیهای انسان، آنهایی را که به هر دلیل از کشور خود خارج شدهاند ولی پولی برای گذران زندگی ندارند، مجبور میکنند تا با این باندهای قاچاق در زمینه سکس و کارگری جنسی همکاری کنند. در بسیاری از موارد، قاچاقچیان با وعدههای دروغ، آنها را به این کسبوکار وارد میکنند. ممکن است مهاجران و پناهجویان خیال کنند که قرار است برای چند روز کارگری جنسی، پولی بهدست بیاورند؛ اما در نهایت، موارد بسیاری وجود دارد که آنها تا سالها ناچار به ادامه چنین زندگی شدهاند و خارج شدن از این تجارت برای آنها به امری محال تبدیل شده است.
کارگری جنسی یا آنچه با عنوان «تنفروشی» شناخته میشود، قدمتی به درازای تاریخ دارد. هر گوشه از دنیا که ردی از انسان وجود داشته، کارگران جنسی و تجارت سکس نیز دیده شده است. با وجودیکه همچنان قاعده بر همین مدار میچرخد، قاچاق سکس و بازار آن از تجارتهای پُرسود به حساب میآید. تجارتی که در آن خشونتهای مختلفی اتفاق میافتد؛ اما در برخی از مکانهای جغرافیایی، به دلیل غیرقانونی بودن این اقدام، از کارگران جنسی آسیبدیده هیچ حمایتی نمیشود. از سوی دیگر، در چنین شرایطی ویروسی چون کرونا هم به جان و زندگی کارگران جنسی زده است.