به تازگی مجله «Le Point» در گزارشی از وضعیت ۱۱۴ کارمند ایرانی «شرکت رنو» در فرانسه خبر داده است که در پی فسخ قرارداد یا پایان یافتن آن، ملزم به ترک فرانسه شدهاند.
این گزارش مواردی را که در قرارداد کاری این افراد ذکر شده بود، «غیرانسانی» خوانده و به شرح تبعات این مساله بر زندگی کارمندان ایرانی پرداخته است؛ شرایطی که در پی شیوع ویروس کرونا و موج بیکاری در فرانسه، در کنار تحریمهای امریکا علیه ایران، زندگی این افراد را به فروپاشی و افسردگی کشانده است.
***
در ماه می ۲۰۱۸، «دونالد ترامپ»، رییسجمهوری سابق امریکا از توافق هستهای «برجام» خارج شد و شرکتهای غیرایرانی را تهدید کرد که اگر به تجارت با ایران ادامه دهند، آنها را هم تحریم میکند. بسیاری از شرکتها فعالیتها و مراودات اقتصادی خود را با ایران قطع کردند و برخی دیگر ناچار به کوچک کردن سرمایهگذاریهای خود شدند. در این میان، شرکت رنو فرانسه که مشترک با «رنو - پارس» در ایران فعالیت میکند، فرصتی برای ۱۱۴ نفر از کارمندان ایرانی ایجاد کرد که حالا به تراژدی تبدیل شده است.
گزارش Le Point با داستان مردی آغاز میشود که به ناگهان زنگ در خانهاش به صدا درمیآید و نماینده شرکت رنو به همراه مسوول بنگاه خانهیابی به او میگویند باید منزلش را تخلیه کند. اگرچه این مرد ۳۸ ساله از شرکت رنو خواسته بود که با هزینه شخصی همراه با خانوادهاش در آن خانه اقامت کند اما در نهایت خواستهاش پذیرفته نشد و حالا باید خانهاش را ترک کند و از فرانسه خارج شود.
در بخشی دیگر از گزارش این نشریه، روایت مردی دیگر آمده که به خاطر مفاد قرارداد شرکت رنو، از همسرش دور مانده و دچار پریشانی روحی شده است.
به گفته آنها، قرارداد کاری به این شکل بوده است که حق الحاق خانواده را نداشتهاند. یک زن هم راوی دیگری در این گزارش است که میگوید شرکت رنو و سفارت فرانسه در ایران با همدستی یکدیگر، تمام خواستههای این گروه از ایرانیان را برای اخذ ویزا برای اعضای خانوادههایشان رد کردهاند.
این نشریه از سفارت فرانسه در این مورد پرسیده است اما آنها منکر هرگونه همکاری با رنوی فرانسه در رد ویزای خانوادههای این کارمندان شدهاند.
به سراغ یکی از کارمندان سابق شرکت رنو رفتیم که حالا ماهها است در پی تعدیل نیروهای ایرانی این شرکت فرانسوی، به ایران بازگشته و بیکار شده است. هویت واقعی او بنا به درخواستش، محرمانه است و با نام مستعار «رضا» به روایتش اشاره میکنیم.
بنا به گفتههای رضا و همانطور که راویان گزارش نشریه فرانسوی هم گفتهاند، تمامی این کارمندان ایرانی قراردادهای خود را با شرکت واسطه «RNGM» که در سوییس قرار دارد، بستهاند. در واقع، قراردادهای آنها بر اساس قوانین کار فرانسه بسته نشده است تا مورد حمایت سندیکاها قرار گیرند و در تعبیری بهتر، امنیت شغلی این افراد تضمین نشده است: «قرارداد را با شرکت واسطه بستیم. در قرارداد ذکر شده بود که برای یک سال اجازه کار داریم و اگر اخطار نگیریم، خودبهخود برای یک سال دیگر تمدید میشود. در قرارداد هم آمده بود که اگر یک اخطار بگیریم، میتوانند ما را اخراج کنند. تا لحظه آخر همه را در هوا نگه داشتند. حتی گفتند که احتمالا قراردادها برای یک سال دیگر هم تمدید میشوند اما ناگهان همه را اخراج کردند و تنها پنج یا شش نفر را که در بخش خرید فعالیت میکردند، نگه داشتند تا با آنها قراردادهای فرانسوی ببندند.»
از قرارداد کاری تا قرارداد مسکن برعهده شرکت RNGM بود و اجاره خانه را هم آنها تعیین کرده بودند. رضا توضیح داد که کارمندان ایرانی تنها میتوانستند خانههای یکخوابه بگیرند تا راهی برای الحاق خانوادههایشان وجود نداشته باشد. از طرف شرکت واسطه، آنها بیمه شده بودند، مبلغ هزار و ۳۰۰ یورو کمکهزینه مسکن دریافت میکردند و اگر میخواستند بیش از این مبلغ هزینه کنند، برعهده خودشان بود. اما آنها حتی قراردادی برای مسکن در اختیار نداشتند: «قرارداد خانه به اسم ما نبود. خودشان تنظیم کرده بودند. من اصلا قرارداد خانه را هم ندیدم. فقط هزینه مسکن را از من کم میکردند.»
برای همین پس از تصمیم رنو در تعدیل کارمندان ایرانی، به ناگهان به آنها گفته شد که باید خانههای خود را تخلیه کنند و قراردادهای مسکن آنها فسخ شده است: «زندگی همه ما ناگهان نابود شد. یکدفعه به ما گفتند که بلند شوید و بروید. خودشان هم قراردادهای خانه را فسخ کردند. برای سه یا چهار روز اتاقی در هتل اجاره کردند و بلیت برگشت را به دستمان دادند.»
اگرچه بسیاری از کارمندان با پایان قراردادشان ناگهان ناچار به ترک خاک فرانسه شدند اما به گفته رضا، افرادی هم بودند مثل خود او که هنوز قراردادشان به پایان نرسیده بود اما به شکل یکطرفه فسخ شد: «من در شرکت رنو پارس بالاترین موقعیت کاری را داشتم. در پی این فرصت به فرانسه آمدم و آنجا هم سمت مدیریت داشتم. اما حالا که به ایران برگشتهام، حتی من را در رنو پارس هم استخدام نکردهاند. گفتند که موقعیت شغلی برایت نیست. فشار بدی بود که هنوز هم ادامه دارد. در ابتدا این اقدام فرصت بود، بعد با ممنوعیت الحاق خانوادهها، بسیاری از هم پاشیدند و زن و شوهرها جدا افتادند. هرکس هم اعتراض میکرد و میگفت میخواهم خانوادهام را به فرانسه بیاورم، پاسخ میشنید اگر ناراحت هستید، به ایران برگردید.»
مشابه این اظهارات را میتوان در گفتههای راویان گزارش نشریه فرانسوی هم مشاهده کرد. «افسانه» میگوید شش ماه نتوانسته است فرزندش را ببیند و دختر کوچکش حاضر نبود با او تلفنی صحبت کند چون فکر میکرد مادرش او را رها کرده است.
برخی از کارمندان به این مساله اعتراض کردند و موجی از ایمیل به مدیریت رنو ارسال شد. مدیریت رنو ابتدا در آوریل ۲۰۱۹ سندی برای کارمندان ایرانی ارسال کرد که حقوق آنها را یادآور میشد. در این سند به گزارش نشریه فرانسوی، برای اولین بار بر مجرد بودن کارمندان تاکید شده بود که از الحاق خانوادههای این کارمندان حمایت نخواهد شد بلکه آنها فقط در طول تعطیلات میتوانند حداکثر برای شش هفته، آنهم با ویزای توریستی به دیدار خانوادههای خود بیایند. ایمیل با یک تهدید به پایان رسیده بود: «ما توجه شما را به این نکته جلب میکنیم که اگر از شرایط فوق پیروی نکنید، ممکن است با اخطار مواجه شوید.»
یکبار اخطار به معنای سهولت در اخراج کارمندان بود. افسانه یک ماه بعد از دریافت این ایمیل، پیام دیگری از مدیریت رنو دریافت کرد: «اگر [از این شرایط] راضی نیستید، قرارداد شما تمام شده است و به ایران برمیگردید.»
اما هیچکس اعتراضی نکرد؛ نه به سندیکاهای کارگری و نه به مراجع حقوقی. این مساله حتی در رسانهها هم مطرح نشد. اپیدمی ویروس کرونا و تعدیل نیرو در بسیاری از شرکتها و همچنین موج بیکاری در فرانسه، گریبان بسیاری را گرفت اما آنهایی که قراردادهای فرانسوی داشتند، میتوانستند از حمایتهای مالی، حقوقی و اجتماعی دولتی برخوردار شوند؛ حمایتهایی که کارمندان ایرانی رنو از آن بیبهره ماندند.
رضا میگوید عدم واکنش و اعتراض آنها دلیل دیگری هم داشته است: «ما هیچ حمایتی نداشتیم. وقتی اعتراض کردیم، به ما گفتند بروید وکیل بگیرید و شکایت کنید. یکی از بچهها مدام میگفت صدمه روحی دیده است. اما برخوردشان طوری بود که فکر میکردیم اعتراضها راه به جایی نمیبرند. برداشت من این است که آنها به خوبی میدانستند چه میکنند و مفاد قانونی را طوری تنظیم کرده بودند که ما هیچ حقی نداشته باشیم. ما حتی نتوانستیم به دولت فرانسه بگوییم که اینجا نیروی کار هستیم. قرارداد چنان یکطرفه بود که اگر کسی شغل دیگری پیدا میکرد، باید از فرانسه خارج میشد و شرکت کارفرمای جدید دوباره برایش ویزا میگرفت. کارتهای اقامت ما هم به آدرس خانههایمان وصل بود و وقتی قراردادهای خانه را خودشان فسخ کردند، اقامت ما هم از بین رفت.»
به نظر میرسد کارمندان ایرانی شرکت رنو که مدتی را با چنین قرارداد کاری فعالیت کردهاند، همنظرند که مورد سوءاستفاده قرار گرفتهاند، زندگیهایشان از هم پاشیده است و حالا با صدمات روحی، به ایران بازگشتهاند؛ آنهم در شرایطی که بیشتر آنها بیکار شدهاند.
البته به گفته رضا، به گروهی از این کارمندان گفتهاند که با قرارداد موقت سه ماهه میتوانند در شرکت رنو پارس مشغول شوند: «به من که گفتند امکان استخدام نداری و من از زمان بازگشتم بیکار هستم. اما به برخی هم که سه ماهه قرارداد بستهاند، گفتهاند تا ببینیم وضعیت تحریمها به کجا میرسد.»
اگرچه پس از روی کار آمدن «جو بایدن»، رییسجمهوری امریکا از حزب دموکرات، بسیاری بر این باور بودند که تحریمها علیه ایران از بین خواهند رفت و دو طرف به قراردادی مثل برجام بازخواهند گشت اما بایدن به تازگی در پاسخ به سوال خبرنگار شبکه «سیبیاس» گفته است که کشورش حاضر نیست برای بازگرداندن ایران به میز مذاکره، تحریمها را لغو کند. او با تکان دادن سرش، تایید کرده ایت که این مساله مشروط به توقف غنیسازی از سوی ایران است.
رضا هم میگوید که اگر تحریمهای امریکا علیه ایران برداشته نشوند، قراردادهای سهماهه کارمندان ایرانی که حالا در شرکت رنو پارس مشغول شدهاند، به پایان میرسد و آنها هم به جمع بیکاران میپیوندند.
یکی از راویان نشریه فرانسوی هم که حالا به ایران بازگشته است، نظری مشابه دارد و با عصبانیت میگوید: «هرگز فکر نمیکردم چنین اتفاقی در فرانسه که خود را سرزمین حقوق بشر مینامد، رخ دهد. رنو بدون احترام به حقوق ما به عنوان یک کارگر در فرانسه، مانند نیروی کار ارزان از ما استفاده کرد و بعد مثل یک ناپاکی، ما را بیرون انداخت.»
زندگی ۱۱۴ کارمند ایرانی شرکت رنو به همراه خانوادههایشان دستخوش قرارداد کاری شده که نه تنها امنیت شغلی آنها را تضمین نکرده بلکه صدمات روحی و خانوادگی بسیاری برایشان به همراه داشته است. بیشتر آنهایی که به ایران بازگشته، بیکار شدهاند یا چشماندازی برای پایان قرارداد موقت سهماهه خود ندارند. آنهایی هم که در فرانسه ماندهاند، هر لحظه منتظرند که نمایندهای از شرکت رنو به همراه مامور بنگاه خانهیابی به سراغشان برود، از خانه بیرونشان کند، بلیت برگشت به دستشان بدهد و ناگهان آنچه فرصت میپنداشتند، به تراژدی زندگیشان تبدیل شود.