او در این باره میگوید: "دخترهایی بودند که برای چنین قراردادی حاضر بودند هر کاری بکنند. ولی اگر شرط من را قبول نمیکردند از این فرصت صرفنظر میکردم."
با این حال با گذشت زمان کنترل حلیمه روی انتخاب لباسهایش کمتر شد و حاضر بود حجابهایی را سر کند که تا پیش از آن قبول نمیکرد.
"کم کم مسیرم عوض شد و به جایی رسیدم که میگذاشتم تیم عکاسی مدل حجاب من را انتخاب کند."
در سال آخر فعالیت حرفهای او، حجاب حلیمه کوچک و کوچکتر شد و حتی گاهی شکل گردن و سینه او را مشخصتر میکرد. بعضی مواقع هم به جای حجاب معمولی، جین یا پارچه و لباسهای دیگری دور سرش میپیچید.
بند دیگری از قرارداد کاری حلیمه به او اجازه میداد فضایی جداگانه برای تعویض لباس داشته باشد.
او بعدتر متوجه شد با دیگر مدلهای محجبهای که بعد از او وارد صنعت مد شده بودند این گونه محترمانه رفتار نمیشد. حلیمه شاهد بود که به آنها گفته میشد اگر اتاقی جدا نیاز دارند، در سرویس بهداشتی لباس خود را عوض کنند.
"این مسئله من را آزار میداد. به خودم میگفتم این دخترها به پیروی از من وارد این کار شدند و من باعث شدم آنها در این موقعیت قرار بگیرند."
حلیمه انتظار داشت که با مدلهای مسلمان دیگر هم مانند او رفتار شود. اما این برخوردها موجب شد که حلیمه احساس کند باید به نوعی از آنها محافظت کند.
"بیشتر این دخترها بسیار جوان هستند. این صنعت میتواند ترسناک باشد. وقتی در مهمانیهایی که شرکت میکردیم، مدل باحجابی را میدیدم که گروهی از مردها او را محاصره کردهاند، مثل یک خواهر بزرگتر به کمکش میرفتم. به خودم میگفتم این درست نیست. او فقط یک بچه است. او را از گروه جدا میکردم و ازش میپرسیدم همراهش کجاست."
بخشی از این حس مسئولیت و همبستگی ناشی از ریشه سومالیایی حلیمه است.
حلیمه که کودکی خود را در اردوگاه پناهندگان کاکوما در شمال شرق کنیا سپری کرده بود، از مادرش یاد گرفته بود سخت کار کند و به اطرافیانش کمک کند. وقتی حلیمه هفت ساله بود، آنها به مینهسوتا نقل مکان کردند و عضو بزرگترین جامعه سومالیاییها در ایالات متحده شدند.
در دبیرستان، حلیمه اولین ملکه منتخب باحجاب مدرسه شد؛ عنوانی که در جشن پایان سال به پرطرفدارترین دانشآموزان مدرسه اهدا میشود. اما او میدانست که مادرش از این قضیه ناخشنود خواهد شد. برای مادر حلیمه درس و نمرات خوب اهمیت بیشتری داشت.
"خیلی شرمنده بودم. چون وقتی به عنوان ملکه انتخاب میشوید، همکلاسیها به خانه شما میآیند. من به دوستانم گفتم که این کار را نکنید. مادر من با کفش آماده تنبیه ما میشود و نمیدانید خودتان را در چه مخمصهای انداختهاید."
حق با حلیمه بود. مادر او تاج ملکه منتخب حلیمه را شکست و گفت: "تو بیش از حد به دوستانت و مسابقات زیبایی فکر میکنی."
با این حال در سال ۲۰۱۶ میلادی حلیمه در مسابقه دختر شایسته مینهسوتا شرکت کرد. او اولین شرکتکننده محجبهای بود که به مرحله نیمه نهایی رسید.
بعد از آن هم با وجود مخالفت مادرش، حلیمه به دنبال مدلینگ رفت. حرفهای که به گفته مادرش با شخصیت حلیمه، دختری سیاهپوست، مسلمان و پناهنده، در تضاد بود.
حتی زمانی که حلیمه در شوی لباسهای مطرحی مانند Yeezy و Max Mara شرکت میکرد یا عنوان داور دختر شایسته آمریکا را به دست آورد، باز هم مادرش او را تشویق میکرد که شغلی مناسب پیدا کند.
جنبه بشردوستانه حرفه حلیمه کمی مادر او را متقاعد کرد که شاید این کار ارزشش را داشته باشد. او به عنوان پناهندهای که برای داشتن زندگی بهتر از سومالی تا کنیا را در ۱۲ روز پیاده طی کرده بود، اهمیت کمک به نیازمندان را میدانست.
مادر حلیمه به او گفته بود: "اگر در این حرفه نمیتوانی به دیگران خدمت کنی، حق نداری به مدلینگ ادامه دهی." حلیمه میگوید: "در اولین ملاقاتم با IMG به آنها گفتم که من را به یونیسف بفرستند."
IMG از این تصمیم حلیمه پشتیبانی کرد و در سال ۲۰۱۸ میلادی، حلیمه سفیر یونیسف شد. از آنجایی که کودکیاش را در اردوگاه پناهندگان سپری کرده بود، تمرکزش را روی حمایت از حقوق کودکان گذاشت.
"مادرم هیچ وقت من را به عنوان یک مدل نمیدید. از نگاه او من بارقه امیدی برای دختران جوان بودم و همیشه به من یادآوری میکرد که برای آنها الگوی خوبی باشم."
حلیمه میخواست درباره کودکان بیخانمان اطلاع رسانی کند و به کودکان نشان دهد همانطور که خودش توانسته بود موفق شود، آنها هم باید به آینده امیدوار باشند.
اما یونیسف انتظارات او را برآورده نکرد.
کمی بعد از اینکه سفیر یونیسف شد، حلیمه در سال ۲۰۱۸ میلادی برای سخنرانی در یک تد تاک به اردوگاه کاکوما رفت.
"با بچهها ملاقات کردم و از آنها پرسیدم آیا هنوز هم شرایط مثل قدیم است و جلوی مهمانان معروف میرقصند و آواز میخوانند؟ آنها هم گفتند: بله، اما این بار ما برای دیگر چهرههای مشهور اجرا نمیکنیم. این بار برای تو میرقصیم."
حلیمه از این اتفاق ناراحت شد و احساس گناه میکرد. او میگوید هنوز به یاد دارد که چطور خودش و سایر کودکان برای چهرههای معروفی که به دیدن اردوگاه میآمدند میرقصیدند و آواز میخواندند.
"کارکنان سازمان ملل متحد من را آماده کرده بودند. به لطف این سازمانها من اولین عکسهای حرفهای رزومه خود را گرفته بودم."
به نظر حلیمه سازمان ملل متحد به جای تمرکز روی تحصیلات کودکان به برند خود سازمان بیشتر اهمیت میداد.
حلیمه در این باره میگوید: "حتی قبل از اینکه بتوانم اسم خودم را بنویسم، میدانستم چطور یونیسف را هجی کنم. مینهسوتا بود که اولین کتاب، مداد و کیف مدرسه را به من داد. نه یونیسف."
پیش از آن، حلیمه تصور میکرد شرایط نسبت به زمانی که او اردوگاه را ترک کرده بود تغییر کرده.
در ماه نوامبر، حلیمه به مناسبت روز جهانی کودک با بچههای اردوگاه کاکوما تماس ویدیویی برقرار کرد. دیدن بچهها در زمستان و میان بحران شیوع ویروس کرونا برای او سخت بود و به این نتیجه رسید که دیگر نمیتواند ادامه دهد.
"تصمیم گرفتم که دیگر نمیخواهم با سازمانهای جهانی همکاری کنم که از داستان زندگی من استفاده میکنند."
یونیسف ایالات متحده، درباره قطع همکاری حلیمه به بیبیسی میگوید: "ما از حلیمه به خاطر سه و نیم سال همکاری و پشتیبانی ممنونیم. حلیمه با الهام از داستان شگفتانگیز مقاومت و امید خودش در زندگی، به دنبال جهانی است که در آن حقوق همه کودکان رعایت میشود. همکاری با حلیمه فرصت بزرگی برای یونیسف بود و ما برای او آرزوی موفقیت میکنیم."
روز به روز دودلیهای حلیمه نسبت به جنبه مدلینگ حرفهاش بیشتر میشد.
با افزایش فشار کار، حلیمه زمان کمتری را کنار خانواده سپری میکرد و معمولا مناسبتهای مذهبی را دور از خانه میگذراند.
"اولین سالی که این حرفه را شروع کرده بودم فرصت داشتم که برای عید و رمضان به خانه برگردم. ولی سه سال گذشته را در سفر سپری کردم. بعضی وقتها شش تا هفت پرواز در هفته داشتم. وقتی برایم باقی نمانده بود."
در سپتامبر سال ۲۰۱۹ میلادی تصویر حلیمه روی جلد مجله کینگ کنگ منتشر شد. با سایه چشمی به رنگ سبز و قرمز براق و جواهری بزرگ. این آرایش بیشتر شبیه ماسکی بود که به جز دهان و بینی حلیمه، بقیه صورت او را پوشانده بود.
حلیمه میگوید: "آرایش و استایل وحشتناکی بود. بیشتر انگار نسخهای از من برای هوسهای جنسی مردان سفیدپوست بود."
در همان شماره از مجله، تصویر مرد برهنهای نیز چاپ شده بود.
این اتفاق با تمام عقاید حلیمه در تضاد بود. "چرا مجله باید فکر کند که انتشار تصویر یک زن مسلمان باحجاب و یک مرد برهنه در صفحه بعدی آن مورد قبول است؟"
نشریه کینگ کنگ به بیبیسی گفت: "هنرمندان، عکاسان و کسانی که با ما کار میکنند افکار خود را به گونهای ارائه میدهند که ممکن است برای عدهای خوشایند باشد و برای گروهی دیگر ناخوشایند. اما در مطالب آنها، همیشه به اشخاص و مدل احترام گذاشته میشود. ما متاسفیم که حلیمه از همکاری با ما پشیمان شده است و تصاویری که در آن شماره به چاپ رسیده بودند باب میل او نبود. اما این تصاویر به هیچ وجه با تصویر خود حلیمه ارتباطی نداشتند."
حلیمه میگوید وقتی در سفرهایش بین هر پروژه، تصویر خود را در فرودگاهها روی جلد مجلات میدید، اغلب به سختی خودش را میشناخت.
"از دیدن آنها هیجانزده نبودم. چون خود واقعیم را نمیتوانستم ببینم. آیا میدانید این چقدر میتواند از لحاظ روحی مخرب باشد؟ باید خوشحال و قدردان میبودم و با تصویر خودم ارتباط برقرار میکردم، چون آن من هستم، تصویر من است. ولی خیلی احساس دوری میکردم. شغل من به ظاهر در شرایط خیلی خوبی بود. ولی از لحاظ روانی خوشحال نبودم."
علاوه بر اینها، مشکلات دیگری هم برای حلیمه وجود داشت. شرط او برای داشتن حجاب تا مرز نادیده گرفته شدن پیش میرفت و برخوردی که با دیگر مدلهای باحجاب میشد نیز او را آزار میداد.
شیوع ویروس کرونا همه چیز را تغییر داد. پروژههای عکاسی و برنامههای مد متوقف شد. حلیمه به خانهاش در سن کلود برگشت تا کنار مادرش باشد. او همچنان ارتباط نزدیکی با مادرش دارد.
حلیمه میگوید: "فکر سال ۲۰۲۱ من را مضطرب میکرد. چون از بودن در کنار خانواده و دوستانم لذت میبردم."
سرانجام در ماه نوامبر حلیمه تصمیم گرفت که هم از صنعت مد و هم از همکاری با یونیسف کنارهگیری کند.
حلیمه میگوید: "از فرصتی که همهگیری کووید۱۹ به من داد خوشحالم. حالا همگی به شغل خود فکر میکنیم و از خودمان میپرسیم که آیا این کار برایمان لذت بخش است و حقیقتا ما را خوشحال میکند؟"
دعاهای مادر حلیمه حالا مستجاب شده است. وقتی از او خواستیم که عکسی کنار دخترش بگیرد بسیار خوشحال شد.
حلیمه در این باره میگوید: "وقتی مدل بودم مادرم حاضر نبود در هیچ عکسی شرکت کند. حتی در کمپینهای مادران و دختران. میخواستم این فرصت را به او بدهم که من را در این حال ببیند. مادرم منبع الهام اصلی من است و خدا را شکر میکنم که دختر او هستم. او زنی فوق العاده و سرسخت است."
حلیمه به تازگی مدیر تولید فیلمی بود که از داستان واقعی یک پناهنده الهام گرفته شده است. فیلم به نام "من، تو هستم" درباره پناهندهای است که از جنگ و خشونت در افغانستان میگریزد. این فیلم قرار است ماه مارس در اپل تیوی منتشر شود.
حلیمه میگوید: "بیصبرانه منتظریم ببینیم که آیا برای اسکار نامزد میشویم یا نه!"
کنارهگیری از یونیسف هم به این معنی نیست که حلیمه دیگر در پروژههای خیریه شرکت نمیکند.
"من به انجام کارهای داوطلبانه ادامه میدهم. فکر نمیکنم دنیا به من در نقش یک مدل یا چهره مشهور نیاز داشته باشد. دنیا به حلیمه، اهل کاکوما، کسی که ارزش واقعی پول خرد و جامعه را درک میکند نیاز دارد."
اما حلیمه پیش از هر چیز به استراحت احتیاج دارد.
"میدانید من تا به حال به یک مسافرت درست و حسابی نرفتهام. حالا دیگر خانوادهام و سلامت روانم را در اولویت قرار میدهم. دیگر فقط زندگی نمیکنم که دوام بیاورم، حالا در حال رشد و پیشرفت هستم. به سلامت روانم رسیدگی میکنم و به مشاوره میروم."