اینجای شونههام درد میکنه! قصه غم انگیز حبیب، کودک کار
+36
رأی دهید
-3
ماجرایی دردناک که توسط یک دستفروش که در محلی که حبیب کار میکند بساط دستفروشی دارد به تصویر کشیده شده و ماجراهایی که حبیب در پیش دارد.


۴۳

Chokam - ری، ایران
خانواده که بچه بیارن فقیرتر میشن، چرا اصلا بچه، جمعیت ۳ برابر شده بعد انقلاب ،
4
16
سه شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۹ - ۰۷:۱۹
۴۵

Backup - برلین، آلمان
قول شرف میدم به حاکمان بیشرف که اگر یک روز بر این مملکت فقط یک روز براین مملکت حکومت نکنن زندگی خیلی از این کودکان جوری بهتر در اینده رقم خواهد خورد
0
5
سه شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۰:۰۴
۵۵

نیایش - تهران، ایران
ای جانم ای درد و بلات بخورد تو سر خامنه ای دیوز و پسرهای پوفیوز قاتلش ببینی و ببینیم اون روز رو که پسرهات جلو چشمت تکه تکه کنند میرسه خوبه که عمرت درازه خوبه می بیبینی اون روز رو همتون می بینید ای سپاهی های پست فطرت خاین به وطن
1
6
سه شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۰:۳۷
۴۴

kakoch - کاکوچ ، ایران
درود به شرفت جوون با اینکه خودش دست فروشه باز تعصب این بچه رو هم میکشه البته این بچه که من دیدم از خیلی ها مرد تره. این مردم مهربون سزاوار همچنین حاکمان بی وجدان نیستن......
1
6
سه شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۱:۰۵
۴۳

titi88 - امستردام، هلند
خودش دستفروشی مکنه ولی فکر این کودک کار هست بنازم به پدرومادری که تو را بزرگ کردن ورسم جوانمردی رو یادت دادن
0
4
سه شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۹ - ۲۱:۳۳