انتخاب - مصطفی فقیهی : وزیر ارشاد دولت اصلاحات که چندصباحیست، مواضعی متفاوت اتخاذ میکند، گفته «این معادله که رییس جمهور نظامى باشد یا نباشد یک مغلطه است»، که پاسخ دادم «میفرمایید امام خمینی در مورد ورود نظامیان به عرصه سیاست، مغلطه کرد؟»
جناب مهاجرانی، من که چنین تصوری از جنابتان را محال میدانستم، اما حال که چنین «مدار» و معبری را برگزیدهاید، بهتر است بدانید!
و لااقل به خاطر گذشتهای چونان ویژه و منحصر بفرد! دقت فرمایید! شما که سیاستپیشهای کیس و دیرین هستید، لطفا گامها و قدمها را برای تغییر جبهه، اندکی ارامتر بردارید که لااقل مخاطب عام، این چرخش اندیشگی را چنین سهل باور نکند. نگون بخت، ان مخاطبین خاص که اساساً در این طیالارض رشکبرانگیز!، محلی از اعراب ندارند!

بدانید و مطمین باشید که هر چه تقلا کنید و برای خوشایند این و ان، بغلتید و جهد و کوشش کنید، برای کیهان (بعنوان نماد بخش قدرتمندی از حاکمیت) نه "عطاءالله" که همان عنوان توهین امیز "بهاءالله" هستید (پس لطفا در بیان چنین مواضع شاذی، بیشتر تامل و تعمق بفرمایید)، مگر انکه اتفاقات دیگری در پس پرده، در حال حدوث باشد که مردم از ان بیاطلاعند!
از طرفی، سوءاستفاده از نام سردار سلیمانی برای مطامع پلشت انتخاباتی (با وجودی که نظر ایشان را بهتر از بسیاری میدانید)، حقیقتاً درداور و رنجاور بود و از فردی چون جنابتان، بس بعید و بل قبیح!
میدانم، خسته شدهاید!
از غربتنشینی یا اتهامات ناروا به خانواده، یا هزاران درد دیگر که بر من پوشیده است؛ اما شما شخصیتی گرانقدر نزد نخبگان وطنی و حتی خارج از مرزهای کشور دارید ، بدلیل فعالیت مستمر و موثر در پسا انقلاب در دهه ۶۰، افتخار همراهی با مرحوم هاشمی رفسنجانی در دولت سازندگی، «گنجینهی اطلاعات» ، «محرم اسرار» ، «ملتفت در امور اجرایی» و «مطلع از بحرانها و مشکلات صعب و سخت» و برای حضور جنجالی در دولت خاتمی، «ملجا دردمندان و زبدگان و هنرمندان» نام گرفتید که النهایه، در ان استیضاح جنجالی، یادمانی تاریخی و خاطرهانگیز بر جای گذاشتید!
جناب مهاجرانی!
نیک میدانید، در تاریخ بسیاری از بزرگان نیز، در چنین معابر و بزنگاههای حساس، قالب تهی کرده و اینک، در نگاه مردمان این روزگار، نه تنها منکوب که بر پیشانیشان، غدار و مکار، مُهر شده است!
اقای عطاءالله مهاجرانی! این ره که پیشه کردهاید، در ازای چه؟! و در این تتمهی اخر عمر، برای چه؟!
خداوند عاقبت همهی ما را به خیر بگذراند که حضرت حافظ نیز میفرماید:
چون حسن عاقبت نه به رندی و زاهدیست
آن به که کار خود به عنایت رها کنند
بی معرفت مباش که در من یزید عشق
اهل نظر معامله با آشنا کنند
حالی درون پرده بسی فتنه میرود
تا آن زمان که پرده برافتد چهها کنند