لحظه وحشتناک حمله مار به زنی در اطاق خواب

+50
رأی دهید
-2

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۴۲
    Chokam - ری، ایران
    احتمالا مار از لوله فاضلاب توالت اومده، که آنها وصلن به جنگل رودخونه که از آنجا میان . باید در توالت رو ببتده
    25
    8
    جمعه ۵ دی ۱۳۹۹ - ۰۹:۵۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۸۱
    گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا
    من از شیر نمی ترسم ولی از مار بشدت وحشت دارم. مدتی من در ناحیه ای جنگلی زندگی میکردم. شبی باران شدید بارید. در اطاق من 3 بچه مار پیدا شد که به سختی بیش از 8 سانتیمتر طول داشتند. ان ها را با انبر گرفتم و در چاه توالت افکندم. تقریبا از ترس غبض روح شدم و رفتم توی ماشینم خوابیدم و صبح تمام سوراخ های محل اقامتم را گچکاری کردم. من از هیچ چیز به اندازه ی مار نمی ترسم
    21
    40
    جمعه ۵ دی ۱۳۹۹ - ۱۳:۲۵
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۲
    Chokam - ری، ایران
    [::گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا::]. مار از سوراخ توالت آمد بالا، و کمی کثافت که بهش چسبیده بود روی کف باقی ماند، من فکرمیکردم ما بچه است که رعایت نمی کنه، تااینکه یه روز در توالت رو باز کردم و مار رو دیدم و بادمپایی کشتم، متاسفم. حالا توی این فیلم ماروی توالت فرنگی نشسته احتمالا ازسوراخ توالت امده، چون چاه های فاصلاب وصله به بیرون، از اون طریق میرسن به توالت
    20
    14
    جمعه ۵ دی ۱۳۹۹ - ۱۴:۰۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۳
    Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
    بردند باهاش چلوکباب درست کنند.
    31
    12
    جمعه ۵ دی ۱۳۹۹ - ۱۶:۱۲
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۳
    Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
    [::گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا::]. شما دل شیر دارید. من اگر جای شما بودم عمراً اگرمیتوانستم بعد از انداختن مار از آن توالت استفاده کنم!
    21
    21
    جمعه ۵ دی ۱۳۹۹ - ۱۶:۱۴
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۵
    Walter White - آلبوکرکی، ایالات متحده امریکا
    این فیلم در تایلند بود این کشورها بعلت طبیعت و هوای گرمسیر از این جور جانورها زیاد دارند،البته در برخی مناطق آمریکا هم مارهای خطرناک و دیگر جانوران خطرناک گاهی به داخل خانه مردم ورود میکنند.از خرس گرفته تا تمساح و رتیل. ولی فکر میکنم بدترین نقاط دنیا از نظر اینجور موجودات و‌حشرات خطرناک برزیل و همینطور استرالیا باشد.تعریفاتی شنیدم و نیز فیلمهایی موجود است از ورود عنکبوتهای بسیار بزرگ و یا هزارپاهای عظیم جسه و انواع مار به داخل منازل مسکونی و هتل ها در این کشورها حتی نقاط شهری که من یکی را از فکر سفر به این نقاط منصرف کرد!
    1
    10
    جمعه ۵ دی ۱۳۹۹ - ۱۶:۵۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۸۱
    گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا
    [::Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا::]. درود عزیزم. سال نو مبارک. یکبار یک مار دو متری دیدم. نصفش از سر توی سوراخ بود. با بیلی که دستم بود توی کمرش زدم. حتی 2 میلی متر هم فرو نرفت. خوشبختانه مار به سرعت خودش را توی لانه کرد. یعنی سوراخ باریک و نمی توانست بر گردد و به من حمله کند. به سرعت فرار کردم و یک هفته خواب مار میدیدم و دیگر هم هرگز به ان طرف جنگل نرفتم!
    18
    11
    جمعه ۵ دی ۱۳۹۹ - ۲۰:۳۸
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۸۱
    گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا
    [::Chokam - ری، ایران::]. نه عزیزم. از موتورخانه ی پشت اطاقم امده بودند. انقدر کوچک بودند که نمی توانستند خودشان را از توالت فرنگی بالا بکشند. یکبار توی جنگل گربه ی وحشی دیدم که حدودا جثه اش 6 برابر گربه است. انقدر خوشکل بود که من بی اخیار محو تماشایش شدم و شاید چون ارامش من را دید حمله نکرد و رفت. ولی با ان 3 تا کرم کوچک از ترس نیمه جان شدم.
    21
    11
    جمعه ۵ دی ۱۳۹۹ - ۲۰:۵۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۳
    Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
    [::Walter White - آلبوکرکی، ایالات متحده امریکا::]. بزرگترین و خطرناکترین جانور منفور در سال ۵۷ وارد کشور خود ما شد. اسمش هم روح الله بود.
    19
    25
    شنبه ۶ دی ۱۳۹۹ - ۰۰:۴۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۳
    Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
    [::گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا::]. متقابلاً سال نوی شما مبارک و امید سال بهتری برای تمام عالم. الحق که از مار و حشرات خزنده چیز ترسناک تری نیست. احتمالاً وقتی الله اینها را خلق میکرد با همسرش دعوایش شده بود،
    19
    14
    شنبه ۶ دی ۱۳۹۹ - ۰۰:۴۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۲
    Chokam - ری، ایران
    [::گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا::]. اینکه براتون گفتم چهل سانت بود ,کف توالت چند روزی کثیف بود و من فکرکردم بچه نظافت رو رعایت نمیکنه! اما کار این مار بود که از سوراخ توالت می آمد بیرون . مردم محل دیدن گفتن افعی است بچه افعی بودواحتمالا انتقام می گیرن،اما پائیز شده بودسرد . وقدرت حمله گزیدن نداشت نباید می کشتم
    9
    9
    شنبه ۶ دی ۱۳۹۹ - ۰۶:۳۵
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۲
    Chokam - ری، ایران
    [::گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا::]. حالا ساخت و ساز کردن و سیمان و مواد شیمیایی و سموم گیاهی زدن تمام خزنده ها نابود شدن، آنها میلیاردها سال ساکن انجا بودن اما ما چندمیلیون سال ،شبیه دقیقه نود بازی،آمدیم همه آنها رو نابود کردیم ،
    11
    10
    شنبه ۶ دی ۱۳۹۹ - ۰۶:۵۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۸۱
    گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا
    [::Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا::]. [::Chokam - ری، ایران::]. عزیزان ادمی که بگوید از هیچ چیز نمی ترسد یا دیوانه و یا دروغگو هست. ترس نوعی دفاع طبیعی برای ادامه ی زندگی هست. من اگر مار حتی نیم متری در توالت و اطاقم ببینم اگر همان موقع قبض روح نشوم و پس نیفتم اصلا از ان شهر کوچ میکنم . ولی کاش دوربین همراه داشتم و از گربه ی وحشی عکس می گرفتم. چشم های زرد درشت. بدن بسیار ورزیده. یک وقار و ابهت و غروری داشت که نگو. اگر قرار است که بمیرم ترجیح میدهم ان گربه ی وحشی من را بخورد تا ماری زشت منظر به پیکرم بپیچد. این ابواب جمعی نکبت اخوندی هم نامردانی بدتر از مار هستند!
    17
    11
    شنبه ۶ دی ۱۳۹۹ - ۰۸:۴۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۸۱
    گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا
    من حیرت میکنم چرا بعضی از دوستان منفی میدهند!؟ مگر داریم روی یک مسئله ی اجتماعی و یا سیاسی بحث میکنیم؟ چند نفر دوست بعضی جاها هم مختلف العقیده داریم در باره ی ضعف های خودمان و رابطه با حیوانات خاطره تعریف میکنیم و همدیگر را خوشحال میکنیم. مگر قرار هست همیشه به همدیگر بتازیم؟سال نو مسیحی هست. من تمام اعیاد را دوست دارم و در همه هم شرکت کرده و میکنم و حالا هم دارم با جناب سبک بالام و دوست ساکن ری حال میکنیم. اگر حرف ها جالب بود شما هم گوش بدهید و لذت ببرید
    17
    19
    شنبه ۶ دی ۱۳۹۹ - ۰۸:۵۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۲
    Chokam - ری، ایران
    [::گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا::]. مردن با گربه وحشی چشم زرد نه مار. شبیه جک لندن نویسنده می گفت : من ترجیح می دهم بعد مرگ پیکرم یک شهاب سنگ روشن باشد ، که هر اتم من درخشان باشکوه شود ، تا یک سیاره خواب آلود
    4
    10
    شنبه ۶ دی ۱۳۹۹ - ۱۱:۵۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۸۱
    گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا
    در اخلاق ایرانیان باید همیشه تعارف بکنی و به دروغ بگوئی نوکرتم. عبدم. عبیدم. خاک زیر کفشت هستم.. و دروغ های امثال این ها تا خوششان بیاید! دروغگوئی حتی در تعارف هم خریدار دارد و بی جهت نیست اینقدر دولتمردان ایران دروغ تحویل میدهند چون دروغ خریدار دارد. هیچکس هم نباید صمیمی و پررو بشود. باید توی سرش کوبید!!
    11
    14
    شنبه ۶ دی ۱۳۹۹ - ۱۷:۱۸
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۳
    Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
    [::گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا::]. دوست خوب، اجازه ندید که منفی دادن آدم های ناراحت ایام تعطیل و خوشی شما را مکدر کند. بعضی ها اصولاً از اینکه چهار نفر با هم چاق سلامتی کنند و روز دلپذیری داشته باشند غمگین و افسرده میشوند چون در خودشان آن قابلیت و لیاقت هم صحبت شدن را پیدا نمیکنند. این را قبلاً هم در صفحات این سایت تجربه کرده ایم. چندین سال پیش صفحه متفاوتی به نام تالار پرنیان در این سایت وجود داشت که من با نام سبکبال در آنجا ثبت نام کرده بودم ولی نمیتوانستم وارد این قسمت سایت بشوم و به همین دلیل نام Sabokbalam را انتخاب کردم به معنای “ سبکبال هستم”.
    10
    12
    شنبه ۶ دی ۱۳۹۹ - ۱۷:۵۴
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۸۱
    گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا
    [::Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا::]. پس حتما با اسم "فاش" هم آشنا هستید؟ در پرنیان با اسم فاش وارد منبر میشدم. عزیزم بعد از 78 سال سن که حدود 65 سال آن به شاعری و کتابت گذشته و با شغل روانشناسی کور شوم اگر ذهنیات این ها را درک نکنم. اصلا از منفی ناراحت نمیشوم. حیران مانده ام که به چی منفی داده اند! به یاد دارم در ایران 3 روز تور ماسوله گرفتیم. من و زنم و کودکم و برادر زنم. از ساعت ورود با راننده و راهنما گفتیم و خندیدیم و 3 روز رویائی داشتیم. وقتی برگشتیم چند نفر ته اتوبوس که در حال خمیازه کشیدن بودند به اعتراض برخواستند که ما تازه داشتیم عادت می کردیم. تور شما همین بود! بعلت شغلم واقعا حیرانم که به چی منفی داده اند. روی من زیاد شده و دارند رنج می برند؟
    6
    14
    شنبه ۶ دی ۱۳۹۹ - ۱۹:۱۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۸۱
    گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا
    [::Chokam - ری، ایران::]. عزیزم ممنونم. چه جمله ی قشنگی از جک لندن را یادم دادی. من چون 2 سال در دهات کردستان بودم (سپاه دانش) و سگ های آن ها درنده و طریقه ی دوستی با آن سگ ها را یاد گرفتم. عجیب که از کمتر سگی می ترسم ولی علاوه بر مار خوف اندکی هم از گربه دارم چون رفتارش قابل پیش بینی نیست. بعد از ادمیان مثبتِ غیر حسود و غیر منفی باف، هیچ موجودی را مثل سگ، مخصوصا ژرمن شپرد که حتی تا حدی زبان ادمیان را می فهند دوست ندارم.
    6
    11
    شنبه ۶ دی ۱۳۹۹ - ۱۹:۳۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۲
    Chokam - ری، ایران
    [::گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا::]. کردستان ، سپاه دانش ، ..حتما دل کردستان وادمیان مثبتِ غیر حسود و غیر منفی بافش،و سگهاش. برات تنگ شده و این شعر رو برات میگه:من منتظر تو هستم، مثل یک خانه تنها ، به امید اینکه تو دوباره مرا خواهی دید و در من زندگی خواهی کرد. پس تا آن موقع پنجره هایم درد مبهمی خواهند کشید . - پابلو نیرودا
    2
    5
    شنبه ۶ دی ۱۳۹۹ - ۲۲:۳۱
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۸۱
    گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا
    [::Chokam - ری، ایران::]. عزیزم. خاطرات کردستان هرگز یادم نمیرود. یکی از یکی مهربان تر و تفاهم و عشق کامل.تمام کردستان خاطره بود. مردمی که با ادم می جوشیدند. در ان خطه خیلی شعر سرودم. شاه اباد غرب. کرند. ریجار. قصر شیرین. مرز با رستورانی که ابجوها را برای سرد شدن در رودخانه میگذاشت. بگذر اینجا و در نوشتن گاهی تلخ میشوم. در زندگی خصوصی با همه کنار می امدم و می ایم چون هرکس را همانطوریکه هست دوست دارم. من لامذهب میدانی چند مرتبه هیئت رفته ام؟
    3
    7
    شنبه ۶ دی ۱۳۹۹ - ۲۳:۱۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۲
    Chokam - ری، ایران
    [::گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا::]. ......در ان خطه خیلی شعر سرودم. شاه اباد غرب. کرند. ریجار. قصر شیرین. مرز با رستورانی که ابجوها را برای سرد شدن در رودخانه میگذاشت. ...
    3
    5
    یکشنبه ۷ دی ۱۳۹۹ - ۰۴:۰۸
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۳
    Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
    [::گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا::]. با آیدی “فاش” شما آشنا بودم و تا حدودی مطالبی را که مینوشتید به خاطرم هست. گروه فرهیخته، ایراندوست، بی رنگ و ریا و مهربانی در اتاقهای مختلف پرنیان گرد هم میامدند. من و همسر سابقم که با او هم در همین سایت آشنا شدم در اتاق “آشپزخانه” پرنیان فعالیت روزانه داشتیم. افسوس که بعد از پیوستن او و پسرش از آلمان به بنده، بعد از ۸ سال کار به جدایی کشید. البته آن هم تجربه ای بود. کاش قسمتی مشابه پرنیان را دوباره راه اندازی میکردند و دوستان با وفای قدیمی باز گرد هم میامدند.
    4
    8
    یکشنبه ۷ دی ۱۳۹۹ - ۰۵:۵۱
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۸۱
    گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا
    [::Chokam - ری، ایران::]. مژده بدهم دو کتاب شعرم را بنام های "قباد و قمری" و "روح سرگردان" تا ماه اینده در اینترنت میگذارم تا بطور رایگان هر کس خواست بخواند. در این سن و سال نه دنبال پولم و نه شهرت. می خواهم قبل از مرگم ان ها را تحویل جوانان بدهم. اینجا کار خیلی بطئی پیش میرود چون راهنمای ایرانی ندارم. مجموعا حدود 15 کتاب منتشر نشده دارم
    4
    8
    یکشنبه ۷ دی ۱۳۹۹ - ۱۲:۰۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۸۱
    گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا
    [::Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا::]. اگر یادت باشد یک مقاله می نوشتم و حداقل از صد نفر فحش می خوردم چون کسی جرات نداشت بگوید بالای چشم حسین ابرو هست و من نگفتنی ها را می نوشتم. این روزها کمتر به مذهب می پردازم. فعلا جوانان باندازه ی ده هزار تا "فاش" مشغول روشنگری هستند و به وجود من احتیاج نیست .من هم دارم تدارک انتشار کتاب هایم را میدهم. به هر حال تالار پرنیان هم دنیائی بود. خوشحال هستم که شما را پیدا کرده ام. من هم متارکه کرده ام. این ها از مشکلات مهاجرت هست.
    5
    9
    یکشنبه ۷ دی ۱۳۹۹ - ۱۲:۱۸
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۲
    Chokam - ری، ایران
    [::گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا::]. "قباد و قمری" و "روح سرگردان" رو توی آمازون میذاری؟چون ممکنه آثار شما رو سرقت ادبی کنن، برای همین یه سایت هست بنام "سامانه ثبت اثر ادبی و هنری"، آنلاین میشه بنام خودتون ثبت کنین و مالکیت معنوی بگیرین .
    4
    3
    یکشنبه ۷ دی ۱۳۹۹ - ۱۴:۳۵
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۳
    Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
    [::گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا::]. بر باعث و بانی اش لعنت که زندگی آرام را بر اکثر ایرانیان حرام کرد. خاطرم هست که روشنگری های شما در زمانی که در جریان بود چشم بسیاری را به حقیقت دین باز کرد و امیدوارم امروز هم که اکثر هم میهنان تعصب دینی را کنار گذاشته اند بقیه هم به ما بپیوندند و برای همیشه نگاه کور و تعصب از میهن ما رخت ببندد.
    4
    8
    یکشنبه ۷ دی ۱۳۹۹ - ۱۶:۱۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۸۱
    گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا
    [::Chokam - ری، ایران::]. عزیزم من بیش از 2000 رباعی سروده ام. آخرین رباعی من تقدیم به سبکبال و شما و تمام ادم های مثبت و بدون غل و غش و مخصوصا بدون عقده ی بدخیم حسادت: ای کاش که در زمانه انسان باشی/ شمعِ گل و گلشنِ حریفان باشی/ در این دو سه روز چرخ دوار زمان/ جوهر به میان دُر غلطان باشی/ کامران فرزان/ اگر عمری باقی بود آن ها را در 5 جلد منتشر میکنم تا من به توی گور نروند. با مصاحبت با شما عیدم قشنگ شد. متشکرم.
    4
    7
    یکشنبه ۷ دی ۱۳۹۹ - ۱۶:۳۲
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۲
    Chokam - ری، ایران
    [::گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا::]. با این شعرها همیشه زنده می مانی، . ای کاش که در زمانه انسان باشی/ شمعِ گل و گلشنِ حریفان باشی/ در این دو سه روز چرخ دوار زمان/ جوهر به میان دُر غلطان باشی/ کامران فرزان
    4
    2
    یکشنبه ۷ دی ۱۳۹۹ - ۱۸:۳۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۳
    Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
    [::گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا::]. سلامت و پایدار باشید با این رباعی زیبا که سرودید. امیدوارم بتونید اشعارتون رو منتشر هم کنید تا دوستداران شعر و ادب مستفیض بشند. با اجازه تون رباعی شما را با کمی دستکاری تقدیم به سید علی می‌کنم! (‌ای کاش که تو رفیق رندان باشی - در مجلس عاشقان تو مهمان باشی) ( آدم شدنت مشکل و بس ناشدنیست - پس بند به پا راهی زندان باشی!)
    5
    3
    یکشنبه ۷ دی ۱۳۹۹ - ۲۰:۲۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۸۱
    گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا
    [::Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا::]. این رباعی را نیم ساعت پیش سرودم مصداق خامنه ای و مشابهات: به مسند رفته ای بهر ریاست/ به پنداره توئی چوب قضاوت/ خدا نایب نمی خواهد به دوران/ تمام هستی ات موج خباثت!
    3
    4
    دوشنبه ۸ دی ۱۳۹۹ - ۰۶:۰۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۲
    Chokam - ری، ایران
    [::Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا::]. [::گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا::]. تقدیم بشما، فی البدایه گفتم ، شاید اصلا بدرد نخوره ،بستگی به نظر استادگفتگو وسبکبال داره، /نشستم پشت پنجره/ یه گل ، یه کاج، یه فرفره/ افتاده توی منظره/مثل دریای مرمره/ عید همه شمس و قمره/
    2
    2
    دوشنبه ۸ دی ۱۳۹۹ - ۰۸:۵۸
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۸۱
    گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا
    [::Chokam - ری، ایران::]. موضوع قشنگ هست ولی خودت را در قید قافیه حبس نکن. در رباعی مجبور به رعایت توازن و قواعد داری ولی اینجا چنین نیست. فرفره را با کلمه ی قشنگ دیگری عوض کن. یا فرفره را بکن زنجره. بطور کلی دارای استعداد شاعری هستی
    1
    5
    دوشنبه ۸ دی ۱۳۹۹ - ۱۲:۵۵
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۲
    Chokam - ری، ایران
    [::گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا::]. ، بعدی رو حتما رباعی می نویسم، ، اما این چطوره : . نشستم پشت پنجره/ یه گل ، یه کاج ، یه زنجره / یه جور غیرمنتظره /بارون شده یه منظره/صداش مثل یه زمزمه/ناودون طبلش که میزنه/ روی دریای مرمره/ سایه شمس و قمره/ اما یکی از توی مه / میگه عیسای مریمه/ اون یکی با سنگ و قمه/ اسمش میگه محمده/ از اون روز که مه اومده/منظره رفت، نیومده
    1
    1
    دوشنبه ۸ دی ۱۳۹۹ - ۱۷:۲۷
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۳
    Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
    [::Chokam - ری، ایران::]. با پوزش از دیرکردنم در نوشتن پاسخ. شما لطف میکنید که من را استاد خطاب میکنید، اما در بالاترین مرحله من فقط یک دانش آموزم که هنوز در حال کسب دانش و تجربه ام. نظر من هم مطابق با نظر جناب گفتگوگر هست که میفرمایند شما استعداد به نظم درآوردن کلمات را دارید. با وقت گذاشتن و تمرین مسلماً موفق ترخواهید شد.
    0
    2
    دوشنبه ۸ دی ۱۳۹۹ - ۱۹:۲۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۳
    Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
    [::گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا::]. استاد، با این رباعی اخیر سید علی را خوب خجالت دادید.
    0
    2
    دوشنبه ۸ دی ۱۳۹۹ - ۱۹:۳۸
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۸۱
    گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا
    [::Chokam - ری، ایران::]. اگر به شعر و شاعری علاقمند هستی، برو به سایت "غوغایی در خزان". غول های شعر و شاعری و شاعران مطرح امروز انجا خیمه زده و حتما موفق میشوی. اما عرض کنم که شاعری فقط به آهنگین کردن کلمات نیست بلکه رکن اصلی، اندیشه و داشتن پیام و یا قدرت دربیان یک حالت روحی و روانی و یا فرهنگی هست. رمز ماندگاری خیام کلمات موزون نیست بلکه هر شعرش حاوی یک پیام هست. اشعار سیاسی تاریخ مصرف و عمر کوتاهی دارند ولی اشعاری که با حالات روانی انسان سر و کار دارند، مثل شعر حافظ، همیشه معتبر هستند.
    0
    4
    ‌سه شنبه ۹ دی ۱۳۹۹ - ۰۱:۳۲
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۲
    Chokam - ری، ایران
    [::Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا::]. خواهش میکنم،اشکالی نداره دیربشه، همینکه هستین عالیه،
    0
    1
    ‌سه شنبه ۹ دی ۱۳۹۹ - ۰۹:۱۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۲
    Chokam - ری، ایران
    [::گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا::]. رفتم اون سایتهانگاه گذری کردم، چند صفحه و وبلاگ به لین نام وجود داره..شعر سیاسی رو درست میگی فقط توی کشورما مصرف داره، جون کشورهای دیگه اصلا شرایط ما رو ندارن و نمی فهمن ما چی میگیم، با اینحال من مطمئنم یک نفر پیدا میشه شعر شما رو بخونه حتی سیاسی باشه، و بدردش بخوره، الان یا ده سال دیگه یا صدسال دیگه اون یک نفریاچندتفر شعرشمارومیخونن و اسم شما رو . .از اینکه شعر سیاسی میشه دست آدم نیست فی البدایه میاد برای خودش، من بی البدلیه یه منظره تصور کردم، بعد یه مه آمد و توی اون مه عیسی و محمد بودن و دیگه منظره سابق زیبا دوباره نیامد. البته نظر شما مهمه ،نه من، بسیار ابتدائی و ضعیف نوشتم ،
    0
    2
    ‌سه شنبه ۹ دی ۱۳۹۹ - ۱۰:۱۱
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۸۱
    گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا
    [::Chokam - ری، ایران::]. عزیزم من از نگاه فلسفی به شهرت و نام نیکو و زندگی بعد از مرگ معتقد نیستم و بیشتر هم اندیشه با خیام هستم که فرمود "چو رفتی رفتی". آخرین رباعی من تقدیم به شما و این دریچه را دیگر ببندیم و به مسائل دیگر بپردازیم.نوح ار که به هفتصد  به عالم بَر زیست/ یا یک مگسی که بعدِ امشبی دیگر نیست/ هر کس به زمان "حال" میکند سِیر نفس/ در مبحث عمر روز و یک قرن یکیست. کامران فرزان.
    0
    4
    ‌چهارشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۹ - ۰۸:۵۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۲
    Chokam - ری، ایران
    [::گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا::]. یه روز دوستم، پدرش رو از دست داده بود، خیلی ناراحت. بهش گفتم پدرت اصلا وجود نداشت ، تو داری برای چه کسی گریه می کنی!؟ بمن گفت پس تو هم وجود نداری، بهش گفتم آره . اگه من الزایمر بگیرم دیگه اون آدم سابق نیستم ، یه فرد دیگه میشم ، تو بمن میگی بیمار ، اما از نظر خودم عادیه نه بیماری. ..منظورم این بود شما فرمودی به شهرت و نام نیکو و زندگی بعد از مرگ، اما من یه قدم جلوتر، به " من" شک کردم
    0
    2
    ‌چهارشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۹ - ۱۲:۱۷
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۸۱
    گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا
    [::Chokam - ری، ایران::]. بجای اینکه بگوئی من و یا دنیائی وجود ندارد میتوانی بگوئی که باندازه ی مغزهای زنده دنیا وجود دارد زیرا هرکس بیرون را به طریقی با المنت های مغز خودش ادراک میکند و مثل سر انگشت هرگز دو تصور همگون از دنیا وجود ندارد
    0
    4
    ‌چهارشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۹ - ۱۲:۴۷
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۲
    Chokam - ری، ایران
    [::گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا::]. نه دنیا، بلکه " من" . هنوز نورولوژیست ها نتونستن "من" رو در مغز پیداکنن.
    0
    1
    ‌چهارشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۹ - ۱۴:۰۸
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۸۱
    گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا
    [::Chokam - ری، ایران::]. کتاب های دکارت را بخوان برایت تشریح میکند
    0
    2
    ‌چهارشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۹ - ۱۸:۱۲
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۲
    Chokam - ری، ایران
    [::گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا::]. دکارت جایی در مغز بنام غده پینئال رو نشیمنگاه "من" معرفی کرد. گفت مغز نشیمنگاه یا صندلی من است ، نه خود "من". یعتی اون بین من و مغز تفاوت گذاشت، گفت دو تا چیز مختلف هستن، از دو دنیای مختلف،برای همین به دکارت میگن دوگانگی یا دوآلیسم. اما علم دوآلیسم یا دو دنیای مختلف رو قبول نداره ،
    0
    1
    ‌چهارشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۹ - ۱۸:۵۱
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.