موج اخبار مرگهای کرونایی ترس عجیبی به جان دختر بیستوپنجساله انداخته بود. ترس از کرونا او را به پرتگاه مرگ کشاند، اما نامش برای همیشه جاودانه شد. پریسا با مرگش جان چهار بیمار را نجات داد. همان زنان و مردان و کودکانی که هرکدام ماهها بود در صف پیوند انتظار میکشیدند، اما اعضای بدن پریسا منجی آنها شد.
مادر پریسا که هنوز مرگ تلخ دخترش را باور ندارد، میگوید: «دخترم به همراه پدرش در فروشگاه زنجیرهای کار میکرد، همیشه از اینکه یک روز دچار بیماری کرونا شود، ترس و واهمه داشت.»
ترس از بیماری همهگیر در جان دختر بیستوپنج ساله رخنه کرده بود. مادر که بغض راه گلویش را گرفته، ادامه میدهد: «من و همسرم بارها با پریسا صحبت کردیم و او را دلداری دادیم، اما فایدهای نداشت و هر روز نگرانی دخترم بیشتر میشد، به همین علت تصمیمگرفتیم او را نزد پزشکی ببریم که یکی از آشنایان معرفی کرده بود.»
نسخه مرگ
اما نسخه پزشک سرنوشت پریسا را تغییر داد. مادر پریسا ادامهمیدهد: «پزشک دخترم را معاینه کرد و گفت او سالم است و فقط استرس دارد. پزشک برای پریسا فقط یک قرص تجویز کرد تا شبها راحتتر بخوابد. شب، برادرم، میهمان خانه ما بود. اما پریسا همچنان اضطراب داشت. بعد از رفتن میهمانها از او خواستیم قرصی را که پزشک برای او تجویز کرده بود، بخورد. دخترم قرص را خورد، اما هنوز نیم ساعت نگذشته بود که دچار تنگی نفس شدید شد و حالت تهوع پیدا کرد.»
آخرین نفس
این مادر داغدیده میگوید: «بالای سرش بودم که دخترم چند نفس عمیق کشید و در مقابل چشمان خودم از هوش رفت. با دیدن این صحنه دنیا روی سرم خراب شد، بلافاصله با اورژانس تماس گرفتیم و درخواست کمک کردیم. تکنیسینهای اورژانس پس از معاینه اعلام کردند پریسا اصلا حالش خوب نیست و نبض ندارد. بلافاصله او را به بیمارستان شهریار منتقل کردند. تا نیمساعت فکر میکردم دخترم را برای همیشه از دست دادهام تا اینکه همسرم تماس گرفت و گفت پریسا را در بیمارستان احیا کردهاند، با شنیدن این خبر خوشحال شدم و راهی بیمارستان شدم.»
خواب ابدی پریسا
حدود سه صبح بود که به بیمارستان رفتم، دخترم فقط ضربان داشت، اما هیچ حرکتی نمیکرد، حالش خوب نبود. پریسا هیچ بیماری نداشت، فقط قرص تجویزی پزشک را مصرف کرده بود.
او میگوید: «آزمایشهای مختلفی انجام دادند، حتی ابتدا فکرکردند دخترم به خاطر کرونا به این روز افتاده، اما درنهایت مشخص شد به دلیل مسمومیت دارویی دخترمان به کما رفته است.»
تصمیم سخت
وضعیت وخیم پریسا باعث شد راهی بخش مراقبتهای ویژه (I.C.U) شود. پزشکان تمام تلاش خود را به کار بستند، اما هیچ کدام از این تلاشها به نتیجه نرسید. در نهایت مرگ مغزی دختر جوان اعلام شد.
مادر پریسا میگوید: «در آن چند روز چشم انتظار سلامتی پریسا بودیم، اما پریسا دچار مرگ مغزی شد. مسئولان بیمارستان پیشنهاد دادند تا اعضای بدن او را به بیماران نیازمند اهدا کنیم. تصمیم سختی بود. دخترم پر از انرژی بود و امید به زندگی داشت. اما یک قرص همه زندگی را از ما گرفت.»
او ادامه میدهد: «وقتی متوجه شدیم پریسا مدتی قبل به صورت اینترنتی فرم اهدای عضو را پر کرده، تصمیم گرفتیم به خواسته او عمل کنیم.»
اهدای عضو و نجات جان بیماران
دکتر ساناز دهقانی؛ رئیس واحد فراهمآوری اعضای پیوندی بیمارستان سینا درباره اهدای اعضای دختر جوان گفت: «با رضایت اولیایدم، بیمار مرگ مغزی با آمبولانس مخصوص از شهریار به بیمارستان سینا تهران منتقل شد.»
او گفت: «درنهایت با تلاش پزشکان متخصص، قلب، کبد و کلیههای بیمار به چهار بیمار نیازمند اهدا شد تا این بیماران فرصت دوبارهای برای ادامه زندگی پیدا کنند.»