جسد زن جوان 38 روز پس از قتل در چالههایی که برای کاوش و جستوجوی عتیقه در اطراف دماوند کنده شده بود، کشف شد.
آرین گفت: من هم به خانه خواهرم رفتم تا به او در اسباب کشی کمک کنم. شامگاه شنبه 26 مهر، شهلا به مقابل خانهام آمد و دستگاه کارت خوانش را گرفت. بعد دیدم او سوار یک خودروی «دانگ فنگ» شد که پسر جوانی هم در آن بود.
دو فرضیه برای ناپدید شدن آرین در ادامه تحقیقات گفت: این اواخر چند بار متوجه شدم شهلا در جست وجوی بلیت برای سفر به ترکیه بود. میخواست از ایران برود. همیشه میگفت بود و نبودش برای خانوادهاش مهم نیست. از طرفی همسر سابقش اجازه نمیداد که پسرش را ببیند و خیلی ناراحت بود. ممکن است به ترکیه رفته باشد و بههمین دلیل هم تلفن همراهش خاموش است. او ادامه داد: مدتی بود که شهلا با یک تیم که در کار زیرخاکی و کشف عتیقه بود کار میکرد. ظاهراً یک شیء عتیقه در بیابانهای شیراز پیدا کرده بودند. میگفت میخواهد با آنها به شیراز برود، میترسید که سهمش را به او ندهند.
فروش خودروی سراتو پسر جوان در رابطه با خودروی سراتو مقتول نیز گفت: مدتی قبل شهلا میخواست خودرواش را بفروشد و حتی خریدار هم پیدا شده بود. اما من به او گفتم که حاضرم خودرو را از او بخرم. شهلا میخواست حدود 70 میلیون تومان در بورس سرمایهگذاری کند و مابقی آن را خودروی مزدا 323 خریداری کند. دوستی داشت که پولهایش را به او میداد تا در بورس سرمایهگذاری کند. من هم خودرو را 270 میلیون تومان خریدم. در ازای این کار هم 18 سکه طلا به او دادم. قیمت طلاها 280 میلیون تومان شد. 10 میلیون تومان اضافهای را که دست شهلا بود به حسابم واریز کرد.
اعتراف به جنایت در حالی که پسر جوان مدعی بود از سرنوشت شهلا بیخبر است، اما سرنخها و مدارک حکایت از آن داشت که آرین در ناپدید شدن زن جوان نقش دارد. در ادامه بررسیها، سرانجام روز دوشنبه 3 آذر، آرین به قتل اعتراف و محل دفن جسد را روستایی در اطراف دماوند اعلام کرد.با اعتراف آرین به قتل، تیمی از کارآگاهان راهی محل دفن جسد شده و جسد شهلا را کشف کردند. با کشف جسد، پسر جوان در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار داده شد و بررسیها در این خصوص ادامه دارد.
گفتوگو با متهم چه شد که تصمیم به قتل شهلا گرفتی؟ آن روز مست بودم و حال خوبی نداشتم. در عالم مستی قتل را مرتکب شدم. ساعت 3 و نیم روز جمعه بود که مشروب خوردم و حال درستی نداشتم، به سراغ شهلا رفتم که روی تخت خوابیده بود. با سیم شارژر تلفن همراهم او را خفه کردم و رفتم.