طعم شیرین آقازادگی؛ ‏گوشه‌ای از لایف استایل رویایی فرزندان و وابستگان مقامات

[::azadi2011 - تورنتو، کانادا::]. مریدان جلال احمد .شریعتی .بازرگان . بنی صدر.فقط قبل از سال ۵۷ نبودند. هر روز سخنان گهربار این هوادار ریش مقدس را تجربه. مثل جن بوداده هستند. یک مو آتیش بزن.آذری. رزمجو. کویتی. این و آن. از همه دنیا طلبکار. ۱۲۰ سانتیمتر قد. بوی گند عطر شابدل عظیم. شکم ۱ متر قطر .ریش و پشم مثل خرس گریزلی کانادا. ولی‌ به دماغ دیگران ایراد می‌‌گیرند. کور هستند.ولی‌ نوشته همدیگر را که می‌‌بینند. بینا دیگران،به نوشته همدیگر پشت سر هم مثبت می‌‌دهند.نه یک بار.نه ۲ بار. هیچ چیزی برای گفتن ندارند. پای منبر آخوند.مثل طوطی تکرار.مثلا آقا شما هیچی‌ نمی‌‌دانید. برتراند راسل خودش گفت. رسول علامه بود.بتراند گفت .۱۰ بار قرآن را خواند.و گفت. به به .عجب کتابی‌. حالا بپرس. بتراند راسل کی‌ بود؟ چه نوشت. نمی‌‌دانند. اسم حفظ می‌‌کنند. فکر می‌‌کنند.مولا صدرا می‌‌شوند. .فیلسوف مسلمان بزرگی‌ خود را در مقایسه با بزرگی‌ کلام خود می‌‌بیند. فکر می‌‌کند، هر چه بیشتر اسم این و آن را آورد.خودش بزرگتر است. شریعتی فقط و فقط نقل قول از فیلسوف‌ها غربی می‌‌کرد. زبان بسته چکار کند. ؟ مثال ازنهج ال بلاغه؟

[::zarduscht - فرانکفورت، آلمان::]. خیلی متوجه فرمایشات شما نشدم، جسارتا، بسیار جملات بریده، بدون نقطه و ویرگول! از آن بدتر من هم بی سواد! البته کتاب غرب زدگی را خوانده ام، تفکری که همیشه از زمان قاجار تا امروز تقریبا حاکم بوده، بجز جریانهای چپ و لیبرال، این بوده که غرب بد است، و نهایت اینکه باید به خودمان برگردیم! یعنی به قاجار! در حالیکه به خود باز گشتن یعنی ازادی و کرامت انسان ایرانی، یعنی دموکراسی ایرانی، یعنی سربلندی ملل و اتحاد، ولی جلال و شریعتی و مجاهدین ، همگی مدعی بازگشت به خود شدند و چپ ها مدعی بازگشت به شرق شدند، ولی همگی سر از قاجار در اوردیم، در حالیکه لیبرالیسم و دموکراسی که تنها راه نجات است تنها ماند، غرب زدگی جلال ال احمد و کتاب دیگرش خسی در میقات ضربه ی بزرگی بر ذهن جوانها وارد ساخت و راه بازگشت به چاه قرون وسطی را هموار کرد