شاید بپرسید که پناهجویان ایرانی در بوسنیهرزگوین چه میکنند. نه فقط ایرانیها، بلکه بنا بر آمار رسمی، در حال حاضر دستکم ۱۰هزار پناهجو در کشوری قبل از مرزهای اتحادیه اروپا گیر افتادهاند و نه امکاناتی دارند، نه میتوانند درخواست پناهندگی کنند و نه راهی پیش پایشان هست. هرچه هست، فقط مرز است و پلیسهایی که روز به روز بر تعدادشان افزوده میشود. بیخبر از آنکه هر روز دهها نفر دیگر هم به این جمع ۱۰هزار نفری پناهجویان اضافه میشوند؛ انسانهایی که بسیار خطر کرده تا به بوسنی رسیدهاند و فقط راه جلو را میشناسند. بازگشت برای آنها بیمعنا است.
سیاست جدید بوسنی اما نه ارایه خدمات و امکانات بلکه تخلیه کمپها و انتقال آنها به ناکجاآباد است.
****
«از لحاظ بهداشت و درمان، در بعضی از کمپها به پناهجویان رسیدگی میشود و برخی دیگر در جنگلها و خیابانها زندگی میکنند. برای افرادی که در چادرها هستند، هیچ نظافتی وجود ندارد. بعضی جاها لجنمال شدهاند و ۲۰۰ نفر آدم در آنجاها زندگی میکنند. آب گرم نیست و جای کافی برای مهاجران وجود ندارد. پناهجوها را کمپ به کمپ جابهجا میکنند بدون آنکه دسترسی به امکانات وجود داشته باشد.»
این جملات، توصیفات «اشکان» است از وضعیت پناهجویان؛ پسر جوانی که در آغاز شیوع ویروس کرونا، از کمپ «موریا» در جزیره «لسبوس» یونان رها شد و خودش را به بوسنیهرزگوین رساند تا بلکه بتواند با عبور از مرز کرواسی، به اتحادیه اروپا وارد شود. حالا شش ماه میشود که در بوسنی مانده و به امید روزی است که بتواند زندگی متفاوت و روبه ترقی را در اروپای غربی آغاز کند.
ایران وایر ، آیدا قجر:
صدها پناهجوی ایرانی و افغانستانی در حال حاضر در کمپهای مختلف بوسنیهرزگوین به سر میبرند. البته اگر شانس داشته و در کمپ اسکان داده شده باشند. به همان تعداد پناهجو اما نه کمپی دارند و نه سرپناهی. آنها در جنگلها و خیابانها، شبها و روزها را به هم میرسانند تا بلکه گشایشی در سرنوشتشان پیش آید.
بنا بر آمار، دستکم یک چهارم پناهجویان در این کشور بیسرپناه هستند. آنها فقط یک مرز تا اتحادیه اروپا فاصله دارند اما پلیس کرواسی که به نقض حقوق پناهجویان مشهور است، پیش روی آنها است. از سوی دیگر، دولت بوسنیهرزگوین نمیتواند امکانات دستکم ۱۰هزار پناهجو را تامین کند؛ آنهم کشوری فقیر که هنوز نتوانسته است از بار جنگ ۱۹۹۵ - ۱۹۹۲ رها شود.
بوسنیهرزگوین پیش از کرواسی قرار دارد. کرواسی اولین کشور اتحادیه اروپا در منطقه بالکان به شمار میرود که سالها است به خاطر برگرداندن غیرقانونی پناهجویان به بوسنیهرزگوین، مورد انتقاد نهادهای حقوق بشری است. در ماه جون سال جاری میلادی، کرواسی برای جلوگیری از ورود پناهجویان و به اسم مبارزه با قاچاق انسان، به تخریب محیط زیست پرداخت و درختان یک جنگل را قطع کرد تا بتواند کنترل درستتری روی عبور و مرور مرزها داشته باشد.
پناهجویان برای عبور از مرز و رسیدن به اتحادیه اروپا در این مسیر، باید جنگلها و کوههای خطرناکی را پشتسر بگذارند. فقط در یک نمونه، پناهجوی ایرانی که میخواست با قاچاقبر خود را به کرواسی برساند، از کوه پرتاب و پس از چند ساعت، در بیمارستانی در کرواسی بستری شد. با وجودی که او درخواست پناهندگی خود را ارایه داده بود اما پلیس مرزی وی را به بوسنی هرزگوین بازگرداند؛ آنهم در شرایطی که کمرش به خاطر پرت شدن از کوه، شکسته بود.
این اتفاق در حالی افتاد که طبق قوانین اتحادیه اروپا، کرواسی موظف به پذیرفتن و بررسی درخواست پناهندگی پناهجویان است.
در این سوی مرز، یعنی بوسنیهرزگوین اما شرایطی به مراتب وخیمتر است. پناهجویان در کمپهایی نگهداری میشوند که بیش از ظرفیت مهاجر دارند و در برخی از کمپها حتی گزارشهایی از اعمال خشونت علیه آنها داده شده است.
در کمپ «بیرا» واقع در شهر «بیهاچ» بوسنی که نزدیکی مرز کرواسی قرار دارد، آب و غذا به روی پناهجویان بسته شدند. اکتبر ۲۰۱۹ بود که شهردار بیهاچ برای دریافت کمکهای مالی بیشتر در خصوص پناهجویان، آنها را تشنه و گرسنه نگه داشت تا بلکه مقامات پول بیشتری به این شهرداری بدهند.
در فوریه سال جاری، پناهجویان در کمپ «میرال» بوسنی علیه سیاستهای این کشور در قبال پناهجویان و همچنین نداشتن امکانات اعتراض کردند. «دست از کتک زدن ما بردارید!» شعار آنها بود.
با شروع ماه اکتبر سال جاری اما سیاستهای بوسنیهرزگوین تغییر یافتهاند. اگرچه اتحادیه اروپا تصویب کرده است که مبلغ ۷۰میلیون دلار به این کشور اختصاص دهد اما به نظر میرسد که اقدامات دیگری هم در جریان است.
مقامات بوسنی کمپ بیرا را که تحت نظر سازمان ملل متحد بود، تخلیه و صدها پناهجو را به کمپی دیگر منتقل کردند که تا مدتها مکان آن مشخص نبود. حتی نماینده سازمان ملل در بوسنی هم نوشته بود معلوم نیست چه سرنوشتی در انتظار این پناهجویان باشد.
به گفته این مقام مسوول، ۳۵۰ پناهجوی ساکن بیرا به «لیپا» منتقل شدند که ظرفیت آن تکمیل است و برای یک نفر هم جا ندارد. برای همین پناهجویان به خاطر کمبود جا، همگی در خیابان ماندند تا نوبت ساماندهی وضعیتشان فرا رسد.
«پیتر وان دیر آوویرایرت» در همین باره نوشته بود: «همه امشب در فضای باز خواهند خوابید که ناراحتکننده، غیرانسانی و غیرضروری است. بحرانهای انسانی اینگونه آغاز میشوند.»
قرار بود این پناهجویان را از کمپهای مختلف، از جمله کمپهای مرزی و خودساخته به مکانی امن منتقل کنند. برخی از کمپها مثل آنچه در جنگلهای اطراف شهرهای مرزی ساخته شدهاند، یا غیرقانونی هستند یا سازمان ملل آنها را قبول ندارد. هرچه هست اما نتیجهاش آوارگی بیشتر پناهجویان در کشوری است که انگار تازه از جنگ سر برآورده است؛ کشوری که هنوز زخمهای چند سال جنگ را میتوان بر پیکر شهرها و اقتصاد آن به خوبی مشاهده کرد.
یکی دیگر از کمپهایی که در یک هفته نخست اکتبر تخلیه شد، «بیهاک» است؛ کمپی که خود پناهجویان بیسرپناه بنا کرده بودند. اما این تخلیه با مرگ دو پناهجو همراه شد. پلیس سعی داشت این کمپ را تخلیه کند اما پناهجویان که سرنوشتی برای خود نمیبینند، از نگرانی و نداشتن چشمانداز، مقاومت کردند. این مقاومت، دو کشته بر جای گذاشت. البته دستکم ۱۸ پناهجوی دیگر هم زخمی شدند که وضعیتشان وخیم گزارش شد.
بنا به گفته سازمانهای حقوق بشری، کمپهایی که پناهجویان بوسنی را به آن منتقل کردهاند، کمپهایی تابستانی هستند و طاقت سرمای زمستان را ندارند. اما مقامات بوسنی گفتهاند: «فکر میکنیم که میشود شرایط لازم را برای اقامت آنها در فصل زمستان فراهم کرد.»
البته پاییز فرا رسیده و باران در اروپا به راه افتاده است. گروهی از پناهجویان در خیابانها و جنگل هستند و گروهی دیگر در کمپهایی به سر میبرند که یا آب گرم و یا غذا و بهداشت مناسبی ندارند. ویروس کرونا هم همچنان در گردش است و پناهجویان بدون هیچ امکاناتی، به امید فردای بهتر، روزگار میگذرانند. آنها هیچ امیدی به بوسنیهرزگوین ندارند و روزگارشان در انتظاری خلاصه میشود که سرانجام آن نامشخص است.
اگر آنها در دعواهای پناهجویان یا برخورد ماموران و یا از سرمای زمستان جان سالم به در ببرند، معلوم نیست که کی بتوانند از مرز کرواسی رد شوند. حتی اگر هم رد شوند، تضمینی در بازگردانده شدن آنها به بوسنی نیست.
همین الان، دستکم ۱۰هزار پناهجو چنین شرایطی را از سر میگذارنند و کشورهای اروپایی و اتحادیه اروپا برای محافظت از مرزهای خود مقابل موج پناهجویان، به بوسنیهرزگوین پول میدهند تا از آن ها نگه داری کند. اما تا کی این سیاست میتواند دوام آورد؟