تیرباران ۵ عضو خانواده در شلیک های عموی ایلامی + ویدیو

رکنا:مردی در پی اختلاف مالی با خانواده اش بر سر یک زمین ارثی،پنج عضو خانواده اش را رگبار بست.دو نفر از افراد خانواده جان خود را از دست داده اند و حال یک نفر از آنها وخیم است.دو کودک هم باید تحت عمل جراحی قرار بگیرند.ساعت شش صبح روز سه شنبه،هشتم مهر ماه سال 99؛ سکوت سحرگاه روستای چشمه ماهی بخش هلیلان ایلام با صدای شلیک گلوله و جیغ و گریه های بی امان درسا و پارسا در هم شکست.فریادهای بی امان مادر این دو کودک تمامی نداشت.

همین کافی بود که مردم روستا فوج فوج به سمت خانه مجید برخورداری،روانه شوند.
خانه حمام خون شده بود
یک نفر در سکوت صبحگاهی پنهانی وارد خانه شده بود و شلیک های مرگبار را با اسلحه شکاری به اعضای خانه بسته و پا به فرار گذاشته بود.

مجید در خواب بود که صدای فریادهای مادرش خواب را از چشمنان او ربود. با نگرانی از خواب پرید و می خواست جان خانواده اش را نجات دهد و پا به فرار بگذارد.ضارب کسی نبود جز برادر بزرگتر مجید به نام علی نظر برخورداری پنجاه ساله.که حدود هشت سال از مجید بزرگتر بود.

مجید پیکر گلوله خورده مادرش را دید که جلوی در خانه شان افتاده بود و برادرش را دید که اسلحه را سوی او نشانه رفته بود.

مجید از روی همان رختخوابی که در آن خواب بود،یک بالش برداشت و روی سینه اش گذاشت و می خواست به همراه زن و فرزندانش فرار کند که ناگهان برادرش از پشت سر به او شلیک کرد.

نظرعلی در یک چشم بر هم زدن سراغ همسر و فرزندانش رفت و رگبارهای مرگبار را به سمت آنها گرفت.سمیرا رحمانی،همسر مجید؛ همانطور که صدای فریادهای بی امانش در خانه می پیچید و در صدای جیغ و گریه کودکان وحشت زده اش در می آمیخت،دستانش را دور فرزندانش حلقه زد و آنها را در آغوش خود گرفت تا آنها را از مرگ دور کند.نظر علی چندین گلوله به آنها شلیک کرد و پا به فرار گذاشت.از خانه بوی خون و صدای گریه و شیون آمد.
مادر و برادرم کشته شدند
صدای برادر مجید می لرزد.او که حالا یک برادرش مقتول است و برادر دیگرش قاتل،بریده بریده حرف می زند و واژه ها مقطع از دهانش خارج می شود.معلوم است که از شدت اضطراب تمرکز کافی برای صحبت کردن ندارد.

درسا،فرزند مجید در آغوشش است و صدای گریه های دخترک در گوشی تلفن می پیچد.می گوید:«خانه من با خانه برادرم حدود پانصد متر فاصله دارد.صبح زود بود که صدای شلیک گلوله شنیدم و چند دقیقه بعد یکی از اهالی روستا با من تماس گرفت و گفت برادرت غرق خون کف خانه اش افتاده است.خودم را به خانه آنها رساندم و دیدم که مادرم که خانه مجید بود در دم جان خودش را از دست داده بود و چند لحظه بعد مجید هم جانش را از دست داد.»

اطراف خانه غلغله شده بود.از مردم و همسایه ها گرفته تا مقامات مسئول و نیروهای امدادی اورژانس و پلیس از راه رسیدند.همسر مجید و دو فرزندش به نام های درسا و پارسا را با هلی کوپتر به بیمارستانی در ایلام منتقل کردند.همان جا بود که همسر مجید گفت این بلا را برادرشوهرش سر آنها آورده است.
اختلاف بر سر ارث و میراث بود
همه اهالی روستا از اختلاف علی نظر با برادر و مادرش بر سر ارث و میراث خبر دارند.برادر مجید و علی نظر در مورد این اختلاف می گوید:«چند وقت قبل زمینی به مادرمان ارث رسید که مادرم آن را به مجید فروخت.زمین به متعلق به مجید بود اما علی نظر به مادرمان می گفت باید سهم ما را از زمین بدهی.برادرم حالت روحی متعادلی نداشت و به زور می خواست زمین را صاحب شود.سر همین با مجید و مادرم اختلاف پیدا کرده بود.مجید می گفت حرفی ندارم که زمین را به تو واگذار کنم.من آن را خریده ام و حالا به نرخ روز به تو آن را می فروشم.اما علی نظر حرف حساب در مغزش فرو نمی رفت و آخر سر هم چنین فاجعه ای رقم زد.»
حال همسر مقتول وخیم است
یکی از اقوام مجید در گفتگو با رکنا در مورد حال فرزندان مقتول که به رگبار بسته شده بودند،می گوید:«درسا فرزند مجید یک سال و نیم دارد.بر سر اصابت گلوله ساچمه در پای او رفته است.حال مادر درسا خیلی وخیم است و تنها بیست درصد احتمال زنده ماندن او وجود دارد.به هر دو دست او گلوله اصابت کرده و او را به اتاق عمل منتقل کرده اند.پارسا یکی دیگر از فرزندان مجید هم دانش آموز کلاس اولی است که او هم حال خوشی ندارد.»

سمیرا رحمانی،همسر مجید استاد آمار و ریاضی دانشگاه پیام نور هلیلان و اسلام آباد غرب است.او که تا دو روز بعد از وقوع حادثه هنوز نمی دانست که همسرش جان خود را در تیراندازی مرگبار از دست داده است،حالا در بیمارستان تحت معالجه قرار دارد و اقوام او می گویند به دلیل اصابت چندین گلوله به هر دو دستش شاید هر دو دست او قطع شود.
قاتل شش ساعت بعد از جنایت دستگیر شد
قاتل بعد از اینکه جنایت را رقم زد پا به فرار گذاشت.تحقیقات پلیسی در حالی برای پیدا کردن ردی از علی نظر برخورداری ادامه داشت که در روستا شایعه شد که او با همان اسلحه به زندگی خودش هم پایان داده و خودکشی کرده است.

اما ماموران پلیس توانستند قاتل را شش ساعت بعد از وقوع قتل دستگیر کنند.
قاتل در اعتراف به قتل مادر و برادرش چه گفت؟
علی نظر برخورداری بعد از اینکه دستگیر شد در اعتراف به قتل مادر و برادرش گفت:«از مدتی قبل بر سر زمین ارثیه مادری مان با برادرم اختلاف داشتم.شب قبل از حادثه به منزل پسرعمویم رفته بودم تا با هم مواد مخدر مصرف کنیم.سر حرف که باز شد پسرعمویم به من گفت که برای انتقام از برادرت او را بکش.بعد هم به من اسلحه ای شکاری به امانت داد.صبح زود با اسلحه ای که از پسرعمویم به امانت گرفته بودم،سراغ خانواده ام رفتم و وقتی آنها را به گلوله بستم،باز نزد پسرعمویم برگشتم و اسلحه را به او پس دادم.»
قاتل همدست داشت
با اعترافات متهم به قتل،پسرعموی او به عنوان همدستش دستگیر شد و پرونده در روال قضایی گرفت و متهمان تحت بازجویی های مکرر قرار گرفتند تا ابعاد و زوایای پنهان ماجرا مشخص شود.
متهم دو سال قبل به برادر دیگرش شلیک کرد
اقوام او اعتقاد دارن که او به دلیل مصرف زیاد مخدر شیشه حالت روحی خوبی ندارد.یکی از اقوام آنها در گفتگو با رکنا گفت:«در مراسم عزاداری مجید و مادرش،همسر نظرعلی،کبودی های بدنش را به همه نشان داد و گفت شب قبل از حادثه،نظرعلی من را بخ باد کتک گرفت و حتی می خواست پوشت سر من را بکند.»

به گفته اهالی روستا و بستگان این خانواده،نظرعلی دو سال قبل هم برادر بزرگترش به نام غلام را به گلوله بسته بود اما غلام از آن حادثه جان سالم به در برده بود.

مهندس مجید برخورداری،رئیس کمیته امداد اسلام آباد غرب بود.حالا خواهر و برادران او باید به عنوان ولی دم او و مادرش در مورد جان برادر دیگرشان تصمیم بگیرند.
+12
رأی دهید
-3

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.