پدر بیرحم که جلوی دوربین سه دخترش را در کرمانشاه به گلوله بسته بود، در زندان به کام مرگ فرو رفت. ١٠سال قبل کلیپ کشتهشدن سه دختر نوجوان به دست پدرشان در فضای مجازی خبرساز شد. مهتاب نوزده ساله، مهسا شانزده ساله و لادن دوازده ساله، شهریورماه سال ۱۳۹۰ در حالی که برای خرید عروسی و گردش همراه پدر خود به زیارتگاه روستایشان واقع در تختگاه عادل خان درمنطقه دالاهو رفته بودند، بر اثر شلیک گلوله پدر به قتل رسیدند. پدر این سه دختر که به اتهام حمل موادمخدر و سلاح به حبس ابد محکوم شده بود، برای مراسم عروسی مهتاب، دختر بزرگش از زندان مرخصی گرفت، روز حادثه هم به بهانه خرید، سه دخترش را از خانه بیرون برد، ولی بعد از گذشت ساعتی با عجله به خانه برگشت و خبر قتل سه دخترش را به زنش داد و فرار کرد. البته پدر کشتن دخترانش را حاصل بیپولی و جلوگیری از بیآبرویی عنوان کرده است.در روز حادثه مهتاب و دو خواهر دیگرش که از گردش با پدر خوشحال و از قضا مشغول فیلم گرفتن از این جمع خانوادگی نیز هستند، به یکباره قربانی شلیک گلوله پدر میشوند. در ابتدا پدر به شوخی عنوان میکند که اشهدتان را بخوانید، ولی بعد شلیک چند گلوله کافی است که شوخی را تبدیل به یک قتل کند. مهتاب که در ابتدا شوکزده شده بود، تنها از این اتفاق فیلم میگیرد، ولی بعد با جیغزدن و دویدن قصد داشت از دست پدر فرارکند که مورد اصابت گلوله قرار میگیرد و کشته میشود.پدر جوان که به اتهام قاچاق به حبس محکوم شده بود، برای شرکت در عروسی دخترش از زندان مرخصی گرفت، اما دو روز مانده به عروسی، هر سه دخترش را به ضرب گلوله از پای درآورد. متهم مدتی قبل در ایام محکومیت خود بر اثر سکته قلبی فوتکرد.برادر متهم میگوید: «روحیه برادرم به هم ریخته بود و فکرمیکرد وقتی بعد از مرخصی به زندان برگردد، آینده بچههایش در نبود او خراب میشود. همسر برادرم هم ترکش کرده بود و این موضوع ناراحتی او را تشدید میکرد. او در اعترافاتش گفته بود که زندگی را برای خودم تمامشده میدیدم و نمیخواستم بچههایم در نبود من تباه شوند، برای همین آنها را به بهانه گردش به بیابانهای اطراف روستای تختگاه برد و با شلیک گلوله هر سه آنها را کشت.»متهم بعد از محاکمه در دادگاه کیفری کرمانشاه به اتهام قتل سه فرزندش به تحمل ١٥سال حبس محکوم شد. با توجه به اینکه مقداری از حبس متهم مشمول عفو شده و فقط دو ماه مانده بود که از زندان آزاد شود، اما یک شب در زندان سکته قلبی کرد و جان خود را از دست داد و دیگر نتوانست رنگ آزادی را ببیند.