انفجار مین جان ۳ روستایی فقیر را در مرز مهران گرفت

دهیار شهرک اسلامیه: پول نداشتند. کار نداشتند. یکی از آنها دو دختر کوچک دارد و در اتاقکی کوچک اجاره‌نشین بود. اینجا منطقه بسیار گرمی است که کولر آبی پاسخگو نیست، ولی او با زن و بچه‌‌هایش در اتاقی کوچک با کولر آبی سر می‌کرد و می‌گفت پول ندارد که کولر گازی بخرد. همه آنها زندگی سختی داشتند که با رفتن‌شان زندگی خانواده‌شان سخت‌تر هم شده است

انفجار مین باز هم قربانی داد. بار دیگر مرز مهران به قتلگاه تبدیل شد و این بار سه مرد جوان قربانی شدند و یک نفر هم راهی بیمارستان شد. چهار مردی که گفته می‌شود برای لقمه‌ای نان راهی این منطقه شدند، اما انفجار امان‌شان نداد. آنها از اهالی شهرک اسلامیه شهرستان مهران بودند. عده‌ای می‌گویند که آنها برای جمع‌آوری ضایعات جنگی وارد خاک کشور عراق شدند، اما بر اثر انفجار مین کشته و زخمی شدند. با این حال عده‌ای دیگر از اهالی روستا نیز می‌گویند که این چهار نفر برای شنا به رودخانه کنجان چم رفته بودند. تنها مجروح این حادثه هم درحال حاضر در بیمارستان امام حسین(ع) شهر مهران درحال مداواست.

عصر دیروز بود که این حادثه رخ داد.‌ هادی امیدی، چراغ عبدی، سلیم تاراس و مهدی امیدی راهی منطقه مرزی مهران شدند. گفته می‌شود که آنها در منطقه ممنوعه نبودند، بلکه در منطقه عمومی حضور داشتند و مین غافلگیرشان کرده بود. صداقت ملکشاهی، دهیار شهرک اسلامیه شهرستان مهیار است. او که از شنیدن خبر کشته‌شدن سه نفر از اهالی روستایشان همچنان شوکه است، دو روایت را برای حضور این افراد در آن منطقه مطرح می‌کند و دراین‌باره به خبرنگار شهروند می‌گوید: «این چهار نفر را می‌شناسم. آنها وضع مالی بسیار بدی داشتند. هر چهار نفرشان هم زن و بچه داشتند، با این حال در اتاقکی کوچک اجاره‌نشین بودند. معمولا بعضی‌ها برای یافتن یک‌سری ضایعات جنگی به این مناطق می‌روند تا وسیله‌ای بیابند و آن را به فروش برسانند. وسایلی مثل آهن یا تکه‌ای سیم خاردار یا هرچیزی که به دوران جنگ مربوط می‌شود. این چهار نفر به آنجا رفته بودند تا ضایعات جمع‌آوری کنند. پول نداشتند. کار نداشتند. یکی از آنها دو دختر کوچک دارد و در اتاقکی کوچک اجاره‌نشین بود. اینجا منطقه بسیار گرمی است که کولر آبی پاسخگو نیست، ولی او با زن و بچه‌‌هایش در اتاقی کوچک با کولر آبی سر می‌کرد و می‌گفت پول ندارد که کولر گازی بخرد. همه آنها زندگی سختی داشتند که با رفتن‌شان زندگی خانواده‌شان سخت‌تر هم شده است. گویا هنگام حفاری این انفجار رخ داده است. با این حال چند نفر از آشناهای آنها در روستا نیز روایت دیگری را مطرح می‌کنند و می‌گویند که آنها برای شنا به رودخانه کنجان چم رفتند و در آنجا مین منفجر شده است. اینکه مین در آنجا نیز وجود داشته است، چیز غیرممکنی نیست. مین در این منطقه خیلی‌ها را غافلگیر کرده است.»

ملکشاهی درباره اینکه حضور در این منطقه ممنوع است یا نه، می‌گوید: «من شنیده‌ام که این چهار نفر در منطقه عمومی بوده‌اند. بعضا دیده شده که در منطقه عمومی نیز مین منفجرشود. مثلا همین پارسال در منطقه عمومی یک مین زیر چرخ‌های یک لودر منفجر شد، اما خوشبختانه راننده زنده ماند. هیچ‌کس فکرش را هم نمی‌کرد که در آنجا مین وجود داشته باشد. به همین علت اصلا بعید نیست که در منطقه عمومی هم مین منفجر شود. معمولا کسانی که برای یافتن ضایعات می‌روند، در مناطق عمومی حضور پیدا می‌کنند. در آنجا قسمت‌هایی را حفاری می‌کنند و درنهایت نیز به یک وسیله جنگی دست پیدا می‌کنند. احتمالا این مین هم در اعماق زمین بوده و هنگام حفاری منفجر شده است. در هر صورت الان حال‌و‌روز خانواده‌های این چهار نفر به‌خصوص سه نفری که کشته شدند، به شدت بد است.»