پسر ۳۵ ساله را کشتند ،سنگ مزارش را شکستند و تهدید می کنند برادرش را هم می کشیم

«ایمان ملاکی»، جوان ۳۵ ساله دشتستانی روز بیست و پنجم فروردین ۱۳۹۹ در جریان یورش نیروی‌های انتظامی و اطلاعاتی به منزل پدری‌ او، هدف گلوله ماموران قرار گرفت و کشته شد.ایران وایر :مریم دهکردی
«ایمان ملاکی»، جوان ۳۵ ساله دشتستانی روز بیست و پنجم فروردین ۱۳۹۹ در جریان یورش نیروی‌های انتظامی و اطلاعاتی به منزل پدری‌ او، هدف گلوله ماموران قرار گرفت و کشته شد.

گفته می‌شود هیچ اتهامی متوجه ایمان ملاکی نبوده است و ماموران برای بردن برادر او، به منزل آن‌ها هجوم برده بودند. اما وقتی ایمان با دیدن تعداد زیادی مامور شوکه می‌شود و شروع به داد و فریاد می‌کند، به گردن و کمر او تیراندازی می‌کنند.

خانواده ملاکی تهدید شده‌اند که اگر اطلاع‌رسانی کنند، برادر ایمان هم کشته می‌شود. به همین دلیل تاکنون درباره آن‌چه برایشان رخ داده است، با رسانه‌ها گفت‌وگو نکرده‌اند. «ایران‌وایر» با یک منبع نزدیک به این خانواده که به دلایل امنیتی نخواست نامش منتشر شود، درباره جزییات این اتفاق دردناک گفت‌وگو کرده است.
گفته می‌شود هیچ اتهامی متوجه ایمان ملاکی نبوده است و ماموران برای بردن برادر او، به منزل آن‌ها هجوم برده بودند.***

یکی از نزدیکان ایمان ملاکی، جوان ۳۵ ساله‌ای که ۲۵ فروردین ۱۳۹۹ با شلیک چند گلوله ماموران انتظامی کشته شده است، به «ایران‌وایر» می‌گوید: «ایمان ملاکی هیچ‌گونه سابقه فعالیت سیاسی یا شرارت نداشته است.»

او روایت خود را از دو هفته پیش از کشته شدن ایمان آغاز می‌کند: «روز یازدهم فروردین  بین دو گروه در نخلستان‌های شهرستان فاریاب از توابع دشتستان یک درگیری مسلحانه رخ داد. در این درگیری، یک نفر از ناحیه پا مجروح شد. "حامد ملاکی"، برادر بزرگتر مقتول سابقه دعوا دارد.»

احتمالا به همین دلیل خانواده کسی که مجروح شده، از حامد ملاکی شکایت کرده بود. البته تاکید هم کرده بودند که حامد در آن درگیری نقشی نداشته و این برای ماموران انتظامی نیز مسجل شده بود: «ماموران نیروی انتظامی صبح روز بعد از درگیری به حامد زنگ زده و به او گفته بودند تو در این دعوا نقش داشتی اما او اعلام برائت کرده بود. ماموران بعد از تحقیق، گفتند ما می‌دانیم تو در این درگیری نقش میانجی‌گر داشتی و چون طرفین دعوا را می‌شناسی، با آن‌ها صحبت کن که سلاح‌ خود را تحویل دهند تا در روند دادگاه‌شان تخفیف بدهند. او هم پذیرفته بود.»

میانجی‌گری حامد ملاکی جواب می‌دهد و طرفین دعوا راضی به پس دادن اسلحه‌ها می‌شوند: «از آن‌جایی که درگیری مسلحانه یازدهم فروردین ختم به خیر شده بود و تلفات جانی نداشت، آن‌ها پیشنهاد حامد ملاکی برای تحویل دادن اسلحه‌ها به ماموران اداره اطلاعات نیروی انتظامی شهرستان دشتستان را پذیرفته بودند. اما با این وجود، در روز ۲۵ فروردین ۱۳۹۹ ماموران برای بازداشت حامد ملاکی، به منزل پدری او یورش بردند. این خانواده دام‌دار هستند. پسر دیگرشان به اسم ایمان که به شغل چوپانی مشغول است، داشته گله دام را به خارج از خانه هدایت می‌کرده است که با ورود ناگهانی تعداد زیادی مامور که از دیوار به حیاط خانه وارد شده بودند، شوکه می‌شود و شروع به داد و فریاد می‌کند. تعداد ماموران خیلی زیاد بوده است و هیچ حکمی هم برای ورود به منزل نشان نداده‌اند. در اثر داد و فریاد ایمان و مقابل چشمان بقیه اعضای خانواده، ماموران چند تیر به گردن، پا و کمر او شلیک می‌کنند.»
مقابل چشمان بقیه اعضای خانواده، ماموران چند تیر به گردن، پا و کمر او شلیک می‌کنند.به گفته این منبع آگاه، پس از شنیده شدن صدای شلیک تیر از سوی ماموران، فرمانده آن‌ها وارد خانه شده، خودش را معرفی ‌کرده و ‌گفته است برای بازداشت حامد آمده‌اند.
او با تردید می‌گوید که احتمالا نیروهای انتظامی به گمان این که با حامد ملاکی طرف هستند، به سوی او شلیک کرده‌اند چون او یک فرد سابقه‌دار در دعواهای محلی منطقه بوده است.
اعضای خانواده ملاکی در آن ساعت بامداد برای انتقال ایمان که سخت دچار خون‌ریزی شده بود، با نیروهای اورژانس منطقه تماس می‌گیرند اما به گفته فرد نزدیک به این خانواده، به دلیل نبودن اورژانس، ایمان ملاکی با خودروی ماموران نیروی انتظامی به بهداری شهر «کلمه»، نزدیک‌ترین بهداری به محل سکونت‌شان منتقل و بعد از آن به‌دلیل کمبود امکانات، به شهر «برازجان» اعزام می‌شود: «متاسفانه عمر ایمان بیشتر از این به دنیا قد نداد و به‌دلیل شدت خون‌ریزی و جراحات وارده، پیش از رسیدن به بیمارستان برازجان، جان خود را از دست ‌داد.»

به گفته این منبع مطلع، خانواده فردی که در درگیری‌ ۱۱ فروردین زخمی شده بود و ابتدا از حامد ملاکی شکایت کرده بودند، وقتی ضارب اصلی خودش را به آگاهی معرفی می‌کند  و از حامد ملاکی رد اتهام می‌شود، دنبال پس گرفتن شکایت خود می‌روند:  «بدبختانه شاکیان می‌گویند بعد از قتل ایمان به دست نیروهای انتظامی و اطلاعات، این نهاد به آن‌ها اجازه نمی‌دهد شکایت خود را از حامد پس بگیرند و علاوه بر آن، قتل ایمان را هم برگردن برادرش انداخته‌اند.»
خانواده ملاکی تهدید شده اند که اگر اطلاع رسانی کنند ،برادر ایمان هم کشته می شودگفته می‌شود خانواده ملاکی به شدت تحت فشار نهادهای امنیتی قرار گرفته‌اند تا درباره مرگ عزیزشان اطلاع‌رسانی نکنند: «تلفن‌های خانه آن‌ها شنود می‌شود و نمی‌توانند با جایی درباره این موضوع تماس بگیرند. خانواده کسی که در درگیری ۱۱ فروردین مجروح شده است را هم تهدید کرده‌اند که حق ندارید شکایت خود را از حامد ملاکی پس بگیرید. اعتراف فردی که در درگیری ۱۱ فروردین باعث مجروح شدن پای یکی از اعضای گروه مقابل شده است را هم نادیده گرفته‌اند. در صورت‌جلسه نیز نوشته‌اند که تیرها از اسلحه برادر مقتول شلیک شده‌اند اما گلوله‌هایی که از اسلحه‌های سازمانی ماموران شلیک شده و از بدن ایمان درآمده‌اند را در بیمارستان به خانواده ملاکی تحویل داده‌اند که به عنوان مدرک روی پرونده شکایت از ماموران نیروی انتظامی قرار دارند.»

این منبع مطلع می‌گوید از آن روزی که این اتفاق افتاده است، خانواده ایمان ملاکی همه مراجع قانونی و راه‌هایی که می‌توانستند بدون رسانه‌ای کردن ماجرا برای احقاق حق خود بروند را رفته‌اند اما به حق‌شان نرسیده‌اند: «این خانواده دام‌دار هستند. نه از فضای مجازی و هشتگ زدن چیزی می‌دانند، نه رسانه و مصاحبه. تهدیدشان کرده‌اند اگر زیادی حرف بزنید، آن پسر دیگرتان را هم می‌کشیم و مثل آب خوردن می‌گوییم شرور بوده و در درگیری مسلحانه کشته شده است. دست‌تان هم به جایی بند نیست.»

او می‌گوید حامد ملاکی حالا به اجبار متواری شده است. خانواده‌اش از وی بی‌خبر و بسیار نگرانند که نیروهای اطلاعات تهدیدشان درباره فرزندشان را عملی کنند و او را بکشند: «یک پسر این خانواده بی‌گناه و بی‌خبر از همه جا کشته شده است. یک پسر دیگر با وجودی که هیچ شاکی ندارد و حکم برائت از حضور در درگیری گرفته، تنها به دلیل سابقه‌دار بودنش، متواری است و متهم شده به این که برادر خودش را کشته است. هیچ‌کس حتی به روال قتل‌های دیگر، برای بررسی و بازسازی صحنه قتل مراجعه نکرده است تا ابهامات ماجرا را بررسی کند. هیچ احضاریه‌ای برای بازداشت حامد ملاکی صادر نشده است. گذشته از این‌ها، نه تنها هیچ دل‌جویی از این خانواده نشده و اقدامات آن‌ها از مجاری قانونی به جایی نرسیده، بلکه وقتی در تاریخ ۱۲ خرداد۱۳۹۹ خانواده به سر مزار ایمان رفته، دیده‌اند که به سنگ مزار او هم تعرض شده است و آن را شکسته‌اند. با این حساب، دیگر هیچ راهی برایشان نماند جز این که موضوع را رسانه‌ای کنند.»
وقتی در تاریخ ۱۲ خرداد۱۳۹۹ خانواده به سر مزار ایمان رفته، دیده‌اند که به سنگ مزار او هم تعرض شده است و آن را شکسته‌اند.
+33
رأی دهید
-5

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۲۲
    یا فاطمه زهرا - آرهوس ، دانمارک

    من که گیج زدم. عکس سه چهار تا آدم مختلف رو گذاشتین، همشون هم یه اسم دارند. یکی از عکسا طرف تو تیپای رستم و افراسیاب میمونه.
    63
    9
    شنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۵:۲۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۱۰۷
    منوچهری - تهران، ایران

    [::یا فاطمه زهرا - آرهوس ، دانمارک::]. قرصاتو بخوری درست میشی!
    2
    30
    شنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۷:۰۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۹
    Attila14 - استکهلم، سوئد

    [::یا فاطمه زهرا - آرهوس ، دانمارک::]. فاطی! این هم مسلکیات همش منطق و کار و زبونشون (خفه شو و بمیر و میکشیمت و میمیریا و پول فشنگ رو بده) هست!. میخواستم بپرسم شماها اموزش و تحصیلات خاصی دیدین یا ذاتا و غریزی این استعداد تو خونتونه؟
    2
    23
    شنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۷:۵۸
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۴
    zarduscht - فرانکفورت، آلمان
    زبون بسته .تو ۱۵۰۰ سال است.که گیج هستی‌.خودت خبر نداری. منتظر هستیم .که این توله بسیجی‌‌ها "اوه پوزش.یک کسی‌ در اینجا ناراحت می‌‌شود. اگر بگم توله بسیجی‌" دوباره، طوله بسیجی‌ محترم عزیز .مهربان . که ۴۰ سال است. سر می‌‌بری. می‌‌شود. لطفا یک شمع هم برای این "مثل فلوید" روشن کنید؟ چراغی که به خانه روا . به مسجد حرام . چوپان هم که بود. کوخ نشین از چوپان بیشتر؟ مگر امام امت نگفت. من یک موی کوخ نشین را به ۱۰۰۰ کاخ نشین نمی‌‌دهم. این چوپان هم که تا دلت بخاد مو دارد. برای همه کوخ نشین‌های دنیا کافی‌ است. دانته هم در دوزخیان گفت. مسافر دنبال دوزخ دانته نگرد. اگر اینقدر "ج..." اسلامی نزنی‌. دوزخ اسلام در جلوی در خانه است
    3
    21
    شنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۸:۲۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۸
    ادوینو - گوالف، کانادا
    دیگ به دیگ میگه رود سیاه است باز صد رحمت به پلیس امریکا حد اقل یارو را خفه کردن نه اینکه با گلوله بزنند آقایه رهبر فرزانه می بینید چطور لجنهایه حوض شما هم میاد بالا .
    2
    20
    شنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۹:۳۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۲۲
    یا فاطمه زهرا - آرهوس ، دانمارک
    [::ادوینو - گوالف، کانادا::]. واقعأ که! خجالت هم خوب چیزیه، میخوای رو این جنایت درپوش بزاری؟! تازه اون جلاد . دستش رو هم کرده بود تو همون جیبی که زانوش رو گردن اون مظلوم بود. که بتونه فشار رو تنظیم کنه. کسانی که از آمریکا دفاع می‌کنند، عذاب سختی در انتظارشان است.
    19
    0
    شنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۰:۱۴
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۸
    شمرالله - مونیخ، آلمان
    اینها که برا اون کاکا سیا امریکایی ماتحت خودشون را جر میدن چرا اینجا خفه خون گرفتن
    4
    13
    شنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۱:۳۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.