عصرایران؛ احسان محمدی: بعد از اینکه یک سایت خبری-ورزشی برای اولین بار عکاسش را به خانه فوتبالیستهای مشهور که در قرنطینه هستند فرستاده و از روزمرگی آنها عکسهایی منتشر کرده است بسیاری واکنش نشان دادهاند که ما میدانستیم که وضع فوتبالیستها خوب است اما با دیدن این عکسها تازه متوجه شدهایم آنها چه خانه و امکاناتی دارند و ما چه داریم!
این البته خاص ستارههای فوتبال نیست، اگر چهرههای سیاسی که اتفاقاً بسیاری از آنها اصرار دارند خود را سادهزیست و مردمی نشان دهند، درِ خانهشان را به روی عکاسان باز کنند، آن وقت این احساس یاس و فاصله عمیقتر هم میشود و میبینند برخی واعظان که جلوه بر محراب و منبر میکنند، چون به خانه میروند حال دیگر میکنند!
اصراری ندارم که اهل سیاست و اقتصاد لزوماً برای درک درد مردم باید روی حصیر بخوابند و نان و خرما بخورند. این رفتاری پیامبرگونه است و از انسان غیرمعصوم توقع زیادی است. اتفاقاً معتقدم نباید در تلاطم مالی و روحی باشند تا شاید بتوانند در آرامش، تصمیمهای عاقلانهتری برای رفاه حال عموم مردم بگیرند.
در همه جای جهان هم ستارهها به ویژه در فوتبال، سینما و موسیقی در رفاه هستند و خانههای رویایی دارند. اما نکتهای که در شرایط فعلی باعث بروز انتقادها شده است مقاومت و مخالفت فوتبالیستها برای از سرگیری حرفهشان است. اینکه میگویند شرایط خطرناک است و نباید بازی کنند.
منتقدان میگویند وقتی عموم مشاغل فعالیت خود را از سرگرفتهاند و راننده شرکت واحد و کارمند بانک و بیمه و شهرداری و آرایشگر و خیاط و ... با درآمدهای بسیار اندک به سرکار برگشتهاند، این همه مقاومت فوتبالیستها با این زندگیهای رویایی و درآمدهای سرشار برای روزی دو ساعت تمرین و هفتهای یکی-دو مسابقه برای چیست؟ آیا واقعاً شرایط آنها از دیگران خطرناکتر است و بیشتر در معرض بیماری هستند وقتی قرار نیست حتی تماشاگری به ورزشگاه بیاید؟
لیگ حرفهای ایران چنان که آمارها میگوید یک جریان زیانده است که عموماً باید از جیب مردم پرداخت شود و جز عده معدودی که از آن منفعت می برند از هر طرف که آن را بررسی کنید، میبینید که فاقد بازدهی است و همان بهتر که بدون کرونا یا با کرونا تعطیل شود. از سوی دیگر همه خوب میدانیم که خلاصه این جدالهای پرحاشیه در رسانهها بر سر یک جام و افتخار و کُریخوانی است و بهانههایی مانند نگرانی برای «سلامت مردم» شوخی است.
ستاره های فوتبال و تیمهای ورزشی محبوب که مدام دم از هوادار سیمیلیون و چهلمیلیونی میزنند در روزهای کرونا برای مردم چه کردند؟ جز چند نفر بسیار معدود که کمک نقدی کردند و چند نفر که در اینستاگرام استوری منتشر کردند بقیه چه کردند که ما باور کنیم «نگران سلامت مردم» هستند؟
خلاصه عشق به فوتبال از نگاه بسیاری از بازیکنان فوتبال در ایران این است: شما عاشق ما باشید، به ورزشگاه بیایید، به مدیران فشار بیاورید که حقوق و دستمزد و پاداش ما را بدهند، کیفیت بازی ما را نقد نکنید و انتظار نداشته باشید در شرایط گرفتاری ما برای شما کاری بکنیم!
اما فارغ از این موضوع که لیگ آغاز شود، نیمه تمام رها شود، قهرمانش را معرفی کنند یا نکنند، بعضی از ادعاهای بازیکنان جالب توجه است. اگر معتقدند که فوتبالیست حرفهای هستند یعنی فوتبال کار و حرفه آنهاست و حالا بر اساس پروتکلهای بهداشتی میتوانند به کار و حرفهشان برگردند این همه مقاومت برای چیست؟ آیا فقط دوست دارند از مزایا و مناقع حرفهشان لذت ببرند و در روز سختی و دشواری شانه خالی کنند؟ دیگر شاغلان هم میتوانند این کار را بکنند؟ همه جان دارند و جان شیرین خوش است اما آیا جان فوتبالیستها خوشتر از دیگران است؟