دوران کرونا زمان تفکر و تجدید نظر در برخی نظریهها نیز هست. در چهار دهه پس از انقلاب ۵۷ برخی از هنرمندان این نظریه * را عملا رد کردند که هر کس از ریشه، بخوان وطن، جدا شود، ریشه هنرش خشک میشود. آنان نشان دادند که هنرشان در ورای مرزها نیز قابل شکوفایی است. این لیست بلند است: شیرین نشاط، مرجان ساتراپی، گلشیفته فراهانی، امیر نادری، نیکزاد نجومی. شهره آغداشلو نه تنها جزو این لیست است بلکه سرکش هم بود، بخاطر مخالفت پدرش با فعالیتهای نمایشی از نام خانوادگی وزیریتبار استفاده نکرد، اما او حالا در این روزهای تنهایی در قرنطینه چه میکند؟ او در دورانی که کرونا ترمزی بوده هر چند موقت بر سرعت دیوانهوار جهان سرمایهداری، چگونه میاندیشد؟
پاسخ زمین به کجرویهای بشر شهره آغداشلو از بازیگران پرکار است. در دوران "پیشا کرونا" در ۲۰ فیلم آمریکایی ظاهر شد. درسال ۲۰۰۳ در فیلم "خانهای از ماسه و مه" نامزد جایزه اسکار بهترین نقش مکمل زن شد و در همین سال برای بازی در مجموعه تلویزیونی خانه صدام جایزه امی را از آن خود کرد. اما در این دوران کرونا او نیز در قرنطینه بسر میبرد.
آغداشلو با ارجاع به شاعر مورد علاقهاش شاملو که میگوید "روزگار غریبی است نازنین"، بر این باور است که این روزها هر چه بر ما میگذرد پاسخ سخت کائنات است به کجرفتاریهای بشر با مادر زمین؛ از ریختن آشغال و بطری پلاستیکی در دریاها و اقیانوسها گرفته تا آزمایشهای اتمی:
"گاهی احساس میکنم، ویروس کرونا و خانه نشینی ما درس عبرتی بود برای همه آنهایی که قدر همبستگی، با هم بودن، درآغوش کشیدن، بوسیدن و از همه مهمتر قدر نفس کشیدن در هوای آزاد را ندانستند. من و همسرم هوشنگ توزیع، مشغول نوشتن هستیم. هوشنگ نمایشنامه جدیدش را مینویسد و من روی قسمت دوم خاطراتم، 'کوچه عشق و یاسمنهای زرد ' کار میکنم."
آغداشلو این روزها بیشتر مینویسد، فیلم مستند و سریال زیاد تماشا میکند. افزون بر آن وقت بسیاری برای فکرکردن به همه پرسشهایی دارد که فرصت پاسخ دادن به آنها را نداشته و بقیه روز را در ارتباط با دوستداران، در فضای مجازی بسر میبرد.
دنیای "پسا کرونا" دنیای پسا کرونا هرگز به نقطه ابتدایی باز نمیگردد، شاید رکود اقتصادی در چند سال آینده برطرف شود یا هوای تمیز با کسب و کار انسان دوباره آلوده شود، اما تاثیر روانی آن باقی خواهد ماند. بسیاری اکنون به تجدیدنظر در مورد نابرابری انسانها میاندیشند اما اینکه بشر بتواند از اشتباههای گذشته درس بگیرد یا نه، در آینده مشخص خواهد شد.
شهره اغداشلو معتقد است بدون شک ما وارد دنیایی جدید با قوانین اجتماعی جدید خواهیم شد از جمله فاصلهگذاری اجتماعی و محدودیت استفاده از وسایل نقلیه عمومی:
"گردهماییهای کم جمعیت، نمایش فیلم سینمایی بر صفحه تلویزیونهای جهان، تئاترها، کنسرتها و فستیوالهای اینترنتی و استفاده از وسایل یک بار مصرف در جمع از مشخصههای این دوران خواهد بود."
دنیای خلوتتری که در آن مردم چاره ای جز همکاری و همیاری برای حفظ و بقای محیط زیست ندارند. او براین باور است که ویروس کرونا هرچند باعث نوعی جدایی جغرافیایی در جهان شده است، اما تجربه چند ماه اخیر نشان داده در فضای مجازی ادمها به هم نزدیکتر میشوند نه دورتر. او میافزاید: "شاید این درد مشترک فرامرزی بهانهای شود برای همبستگی، اتحاد و یا شاید ناسیونالیسم جهانی."
برنامههای آینده فیلمبرداری فصل پنجم سریال تلویزیونی گستره ( The Expanse) دو هفته پیش از اعلام قرنطینه پایان یافت و در حال حاضر در مرحله تدوین است. شهره آغداشلو از بازیگران این سریال است. گستره سریالی تخیلی، فضایی و حادثهای است که آینده جهان را به تصویر میکشد. آغداشلو در این سریال زنی متفکر و از مقامات ارشد سازمان ملل متحد است که با باور به دیپلماسی تلاش در حل بحرانها از طریق مذاکرات سیاسی دارد. او میگوید: "اگر فیلمبرداری فصل ششم در ماه آینده شروع شود، مسلما با تغییرات بسیار زیادی همراه خواهد بود. هم اکنون صحبت از قرنطینه بازیگران سریالهای تلویزیونی هنگام فیلمبرداری است.
نقاط عطف زندگی آغداشلو آغداشلو هماکنون در لس انجلس زندگی میکند و کالیفرنیا هنوز در قرنطینه است. قرنطینه آن به سفت و سختی ایتالیا و اسپانیا نیست اما به هرحال قفلی است بر زندگی اجتماعی، آنهم برای بازیگری که بسیار پرکار و سرش شلوغ بود. در ۲۲ سالگی وارد سینمای پیش از انقلاب شد، سه فیلم تاثیر گذار بازی کرد با سه کارگردان مطرح سینمای ایران؛ فیلم بیاد ماندنی سوتهدلان از علی حاتمی،فیلم تاثیرگذاری از محمد رضا اصلانی در مورد پرولتاریا و طبقه کارگر و اینکه چگونه پس از ظلم و ستم، دنیای بهتر جای خود را باز میکند. این فیلم هرگز اکران نشد و سانسور شد، و بالاخره فیلم ماندگار گزارش به کارگردانی عباس کیارستمی.
آغداشلو در ۲۶ سالگی با وجود مخالفت پدرش در تظاهراتی به نفع شاهپور بختیار شرکت کرد، زخمی شد، سرش یازده بخیه خورد و به همراه همسر سابقش آیدین آغداشلو از نقاشان مطرح ایران و دوستی بنام مهدی ایران را ترک گفت. او ترک ایران را نقطه عطف زندگی خود و شروع یک زندگی نوین مینامد. او میگویدهمسرش رانندگی نمیکرد و "زمانی که پس از ۱۲ روز رانندگی خودم را به لندن رساندم میدانستم که باید دوباره از صفر شروع کنم، اما نمیترسیدم. میدانستم که باید مثل فرزند خوانده یک خانواده خوب بیشتر تحصیل کنم، بیشتر زحمت بکشم و بییشتر کار کنم تا به آنجا که دلم میخواهد برسم."
مهدی و آیدین پس از سه روز به ایران برگشتند. هر چه شهره به مهدی اصرار کرد که به ایران برنگردد به خرجش نرفت و بعدها خودکشی کرد.
چه بر سر شهره آمد؟ "خودروی خودم را که بسیار دوستش داشتم و رخش (اسب رستم) صدایش میکردم به یک آقای انگلیسی و همینطور بیشتر جواهراتم را یکجا به یک جواهر فروش فروختم، اصلا احساس ناراحتی نمیکردم."
او سه ماه بعد در دانشگاه بینالمللی اروپا در واتفورد در بریتانیا در رشته ارتباطات بینالملل و علوم سیاسی ثبت نام کرد و چهار سال بعد لیسانس گرفت. علت انتخاب رشته علوم سیاسی" بالابردن دانش سیاسی بود و فهم آنچه در ایران اتفاق افتاد."
در شش سالی که در لندن زندگی کرد، در ابتدا بخاطر تمرکز بر درس پیشنهادهای هنری را قبول نمیکرد. پس از فارغ التحصیلی با پرویز کاردان به آمریکا آمد و با نمایش هفت رنگ، به بازیگری در تئاتر روی آورد. با گشایش یک گلفروشی شروع به زندگی و کار هنری کرد.
آغداشلو در پایان اضافه میکند: "وقتی مرز ایران را پشت سر گذاشتم و راهی ترکیه شدم، یکبار دیگر برگشتتم تا سرزمین مادریم را درغروب آفتاب تماشا کنم. این لحظه هنوز همانقدر شفاف در ذهنم باقی مانده است."
______________________________________________________________
* بسیار از نویسندگان این نظر را دارند از جمله نقل به معنی از کتاب شبه خاطرات، اثر علی بهزادی مدیر مجله سپید و سیاه