روایت تکان‌دهنده‌ی یک پرستار از مرگ بیماران مبتلا به کرونا در یکی از بیمارستان‌های قم

من کرنا .۱۵۰ کشور دیدار کردم. پست تر از دولت شما هیچ کجا ندیدم.آمدم .از حماقت و نادانی شما. از جنگ سنی.شیعه شما.خسته.از حرم لیسیدن شما. از دین شما. از کتاب شما. آمدم .چرا دیدم . مشتی بی‌ شرف عمامه به سر. که سالها .مثل زالو خون شما را می‌‌مکند.یک ویروس کوچک.ولی‌ خسته از .ریا و دروغ شما در عاشورا . از ماه ننگین شما رمضان. که در روز روزه می‌‌گیرید. به خاطر مستضعفین. و در شب آنقدر می‌‌خورید.که صدای خرناس شما. خواب از مستضعفین را برده. آمدم. چون خسته از تظاهر شما.که با پای بهرنه .تا کربلا می‌‌دوید، ولی‌ در مغز مریض .۱۰۰۰ بار بیشتر از شمر شمرتر هستید.از زندگی‌ سگی‌ شما. از دینی که به قول خودتان .غیرت شمار گرفته.خسته از با رفتار شما با همسران خود. با قشری .که نیمی از شما هستند. خسته که ۴۰ سال است. منتظر بیداری شما. که این عقرب جرار .عمامه به سر رسوا کنید. خسته از حماقت.آمدم تا رسوا کنم. حرم شما. امام غایب شما را. دین شفا درغین شما را. و روزی هم خواهم رفت.کاری که کسروی. ایرج میرزا . فروغ .صادق هدایت شما در ۸۰ سال قادر نشدند. در عرض یک ماه برای شما آنجام دادم.بعد از من. من را ارج گذارید.

وآای بابا تو فرانسه اینارو میبرن تو کمای مصنوعی میذارن رو دستگاه چقدر غم انگیزه تو ایرا بدبختا !