رنگپریده و ترد است و در عرضِ یکساعت عمل میآید.
با به درازا کشیده شدنِ قرنطینه در سراسر جهان، نانواهای خانگی تبِ کابین (ملالت و تشویش (و غیره) که در اثر زیستن در اتاق کوچک و کم نور و یا در جای دور افتاده (به ویژه در زمستان) حاصل میشود) را با مشت کوبیدن و ورز دادنِ خمیرِ نان از تن به در میکنند؛ همین امر باعث شده تولیدِ خمیرِ نان در کشورهای غربی افزایش یابد.
کارخانههای تولیدِ صنعتیِ مخمر – ارگانیسمهای ریزِ زندهای که برای تهیه یک نانِ خوب ضروری هستند - میگویند تقاضا برای این ماده به قدری افزایش یافته که نزدیک است از عهده مدیریتِ آنها خارج شود.
کارخانه مخمر رِد اِستار ییست در آمریکا در وبسایت خود نوشته: «ما داریم با نهایتِ سرعت مخمر تولید میکنیم؛ اما میزانِ تقاضای جدید برای مخمر بیسابقه است.»
«هیچکسی نمیتوانست پیشبینی کند که مخمر از قفسه فروشگاهها ناپدید خواهد شد.»
توزیعکنندگانِ ملزوماتِ نانپزی در فرانسه، ایتالیا، کانادا و سوئیس هم همین نظرات را دارند.
ذخیرهسازیِ موادِ غذاییِ حیاتی دیوانگی تلقی نمیشود. بسیاری از کشورها در بحبوحه کند شدنِ رشدِ اقتصادِ جهانی، صادراتِ گندم را محدود کردهاند؛ زیرا آنها به این حقیقت که کمبودِ نان از گذشته منشأ انقلابها بوده حساس هستند؛ و بهای گندم نیز در آمریکا بالا رفته است.
بااینحال همچنان در فروشگاهها نان پیدا میشود و ازیادِ ناگهانی تصاویری از انواعِ نان در شبکههای اجتماعی که توسطِ مردم در خانههایشان پخته میشود، نشان میدهد که آنها آرد را برای روزِ مبادا ذخیره نکردهاند.
در عوض، برای آنهایی که محکوم به تحملِ یک منظره تکراریِ روزمره هستند و قادر نیستند بحرانی که در بیرون از خانه در جریان دارد را کنترل کنند؛ نان پختن فعالیتی همهجانبه است که برای آنها آرامش به ارمغان میآورد: شما نمیتوانید درحالیکه با آرنج در خمیر نان فرو رفتهاید و آن را با دستانتان ورز میدهید، موبایلِ خود را چک کنید تا آمارِ مبتلایان به کرونا را به صورتِ برخط مشاهده کنید.
این فرایندِ چسبناک همچنین آن روتین و روزمرگیِ عفونتزدایی، استفاده از پدهای الکلی و اسپریِ دائمیِ وایتکس را بههم میریزد: درست کردنِ نان یعنی دوست شدن با میکروارگانیسمها، بیدار کردنِ مخمر با هوای گرم یا به دام انداختنِ مخمرهای وحشی که در هوا هستند، مغذی کردنِ آنها با آرد و شمردنِ نفسهای آنها و منتظر ماندن برای آنکه باعثِ پف کردنِ خمیر و بالا آمدنِ آن شوند.
مادالِنا بُرساتو، محققِ فلسفه نان در دانشگاهِ تورین، میگوید: «بسیار خندهدار است، چون تا یک ماهِ پیش همه در رژیمِ غذاییِ فاقدِ گلوتن بودند و حالا همه با هم نانوا شدهاند.»
در ایتالیا و فرانسه که در هر گوشه و کنار و خیابان نانپزی وجود دارد، پختِ نان در خانه بسیار نامعمول است. بُرساتو این فرض را مطرح میکند که احتملاً این کار در وضعیتی که مردم باید فاصلهگذاریِ اجتماعی را رعایت کنند، نوعی نمادِ وحدت است.
«این کاری است که شما نه فقط برای خودتان بلکه برای دیگران انجامش میدهید. هر کسی دارد نان میپزد و تصاویرش را در شبکههای اجتماعی به اشتراک میگذارد؛ تصاویرِ نان و نه نانهای واقعی است که با دیگران به اشتراک گذاشته میشود؛ نان به شکلی نمادین با دیگران قسمت میشود.»
بعلاوه، دیگر کسی از دیگری باهوشتر نخواهد بود؛ اگر یک قرصِ کاملِ نان را بخورد. [احتمالاً اشاره دارد به تأثیراتِ گلوتن بر سلولهای عصبی و مغز که گفته میشود باعث کندی حافظه میشود.