دوبوویتز میگوید قاآنی در تلاش است اقدامات سلیمانی در عراق را دنبال کند اما مشکلاتی جدی پیش روی اوست. رادیو فردا :سمیرا قرائی حتی شیوع ویروس کرونا و تعطیل شدن فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی در بسیاری از کشورهای جهان، منازعه لفظی میان ایران و ایالات متحده را در خاک عراق خاتمه نداده و دو کشور همچنان یکدیگر را به آتشافروزی و حمله به منافع هم متهم میکنند.
این درگیریهای لفظی با سفر اخیر فرمانده سپاه قدس به بغداد و حمله اسرائیل به نقاطی در خاک سوریه و برنامه احتمالی آمریکا برای برخورد جدیتر با شبهنظامیان تحت حمایت ایران در خاک عراق توأم شده است.
در گفتوگویی با مارک دوبوویتز، مدیر بنیاد دفاع از دموکراسیها، نظر او را در مورد این تنشها جویا شدهایم. در این گفتوگو همچنین مسئله تحریمها و شیوع کرونا در ایران نیز به بحث گذاشته شده است.
آقای دوبوویتز تنشهای لطفی میان ایران و آمریکا با تصمیم آمریکا برای برخورد با نیروهای شیعی تحت حمایت ایران در خاک عراق مجدداً بالا گرفته است. برداشت شما از این تنشها که سابقه طولانی دارد چیست؟ به نظرم اینها بیشتر از تهدید و اتهام است، متأسفانه شبهنظامیان تحت حمایت ایران در عراق همچنان آمریکاییها را هدف حمله قرار میدهند و به تازگی دو نیروی آمریکایی و یک سرباز بریتانیایی را کشتهاند؛ نظیر همان کاری که در ماه ژانویه انجام دادند و یک پیمانکار آمریکایی را کشتند و به سفارت آمریکا حمله کردند و در نهایت رئیسجمهور آمریکا تصمیم گرفت تا قاسم سلیمانی را بکشد و پاسخی در خور بدهد.
شاهد یک الگوی تکراری تهاجمی از سوی نیروهای شبهنظامی در خاک عراق با حمایت نیروهای قدس سپاه پاسداران هستیم و جان آمریکاییها و دیگر نیروهای ائتلاف در خطر است. رئیسجمهور آمریکا به روشنی گفته است که اگر این آزارها ادامه پیدا کند، او هم پاسخی خشونتآمیز خواهد داد.
آقای دوبویتس آیا فکر میکنید این اتفاقات ریشه در دفاع از خود دارد یا نه، جنگی برای افزایش نفوذ و اثرگذاری در عراق است؟ البته که جنگی برای افزایش نفوذ است. به نظر من ایالات متحده سالیان سال تلاش کرده تا به ایجاد عراقی باثبات، شکوفا و دموکراتیک کمک کند، کشوری که نماینده امیدها و خواستههای مردمش باشد و متأسفانه حکومت ایران تنها تلاش کرده تا این اهداف را نادیده بگیرد و به این کشور سلاح و نیروی انسانی فرستاده تا نه تنها آمریکاییها، بلکه هزاران عراقی را بکشد.
همین چندی پیش، پیش از این بحران کرونا، میلیونها عراقی که اکثریت آنها شیعه بودند به خیابانها آمدند و به سیاستهای رژیمها در بغداد و تهران اعتراض کردند. دولت عراق به شدت تحت تأثیر دولت ایران است. عراقیها خسته شدهاند، آمریکایی هم خسته شدهاند از اینکه این همه پول و خون هزینه باثبات کردن عراق کنند و بعد آیتالله خامنهای و سپاه پاسداران هر چه در توان دارند انجام دهند تا خواستهها و امیدهای مردم عراق دیده و شنیده نشود.
آقای دوبویتس همانطور که میدانید آقای قاآنی به تازگی سفری به بغداد داشته و آنطور که گفته شده، تلاش کرده تا نیروهای شبهنظامی شیعه را متحد کند. این نخستین تلاش او از زمان انتصاب به فرماندهی سپاه قدس پاسداران است. عملکرد او در عراق را چطور تحلیل میکنید و آیا فکر میکنید که جانشین مناسبی برای قاسم سلیمانی است؟ خب خیلی روشن است که مشکلات بسیاری پیش رویش است. او بیشک کاریزما، اطلاعات و ارتباطات قاسم سلیمانی را ندارد، اما همان اهداف او را دنبال میکند. اهدافی که سلیمانی سالیان سال دنبال کرد تا سرانجام بتواند یک دولت دستنشانده در عراق روی کار بیاورد.
قاآنی نیز در تلاش است تا همین کار را انجام بدهد اما مشکلاتی جدی پیش روی اوست. اختلاف نظرها بسیار شده و نیروها متحد نیستند و شبهنظامیان بر سر اینکه چه کسی باید هدایتشان را برعهده بگیرد، اختلافنظر دارند. با این همه قاآنی تمام تلاشش را میکند تا این اختلافنظرها را حل کند و برنامه خشونتآمیزش در عراق و منطقه را پیش ببرد.
آقای دوبویتس در خبرها آمده که اسرائیل اهدافی را در خاک سوریه مورد حمله قرار داده، هرچند مقامهای رسمی اسرائیل به روشنی انجام این حمله را تأیید نکردهاند. رسانههای عربی میگویند که هدف این حملات نشست مقامهای رده بالای نظامی از ایران و سوریه بوده. افزودن سوریه و اسرائیل به تنشهای ایران و آمریکا در خاک عراق چه تحولاتی در منطقه ایجاد خواهد کرد؟ نیروهای سپاه قدس سالیان سال است که میخواهند در سوریه، عراق، لبنان، یمن و باقی نقاط منطقه نیروهای نیابتی خود را ایجاد کنند. نظامیانی که در سرتاسر منطقه اهداف آنها را دنبال کنند. بر کسی پوشیده نیست که ایران حامی بزرگ سلاخی بشار اسد در سوریه بود. صدها هزار تن کشته شدند و میلیونها نفر آواره شدند و ایران و روسیه در این اتفاقات نقش بسیار بزرگ و پررنگی بازی کردند.
ایران خواستههایی داشت، سلیمانی با این اقدامات اهدافی را دنبال میکرد و میخواست مستقیماً سپاه پاسداران بدل به بنیان نظامی ایران شود و به همین ترتیب نیروهای شبهنظامی شیعه منطقه و حزبالله در سوریه همگی جزئی از بنیان نظامی ایران شوند و از آنها برای حمله به اسرائیل استفاده کند؛ همانطور که بارها هم استفاده کرد.
اما اسرائیل عقب ننشست و در طول سالیان گذشته بیش از یک هزار و پانصد حمله راکتی در خاک سوریه انجام داد. هدف این حملات بمبهای هدایتشوندهای استکه از تهران به سوریه و به حزبالله و لبنان فرستاده میشوند. این بمبهای هدایتشونده مرگبارند و بسیار دقیق عمل میکنند و هدفشان جان شهروندان اسرائیل و آسیبرساندن به زیرساختهای شهری اسرائیل است. اما نیروهای هوایی اسرائیل اجازه چنین اقداماتی را نمیدهند و این نقل و انتقالات از تهران به سوریه را هدف قرار میدهند.
اینها یک الگوی تکراری است که در سالهای اخیر مدام شاهدش بودهایم و به نظر من از جنبههای بسیاری، اهداف رژیم جمهوری اسلامی با این حملات اسرائیل ناکام مانده است. این حملات از منظر اسرائیلیها همچنان باید ادامه پیدا کند تا حزبالله و باقی شبهنظامیان شیعه نتوانند با بمبهای هدایتشونده آسیبهای جدی به شهروندان اسرائیل بزنند.
یکی دیگر از مسائل مهم در رابطه با آمریکا و ایران شیوع ویروس کرونا و تحریمهای آمریکا علیه ایران است. بحثهای بسیاری وجود دارد که آیا تحریمها بر شیوع این بیماری در ایران تأثیر داشته یا نه. ابتدا اجازه بدید نظرتان را بپرسم که در شرایط فعلی که شرایطی اضطراری است و با هر زمان دیگری فرق دارد، شما با کلیت تحریمها موافق هستید؟ تحریمها متوجه جمهوری اسلامی ایران شده، چرا که این رژیم رفتاری مخرب در خارج از مرزهای خود نظیر سوریه، عراق، یمن، لبنان و ... دارد. در داخل مرزهایش هم به همین ترتیب. سرکوبی گسترده در جریان است و از مردم سوءاستفاده میشود و مردم ایران از این حکومت در رنجند. این تحریمها متوجه این رفتارهاست. پس اگر رژیم این رفتارهای مخرب را تمام کند، تحریمها هم برداشته میشوند.
اما نظر من در این مورد که آیا تحریمها مهار ویروس کرونا را برای جمهوری اسلامی سخت کرده یا نه؛ به نظر من این تحریمها مهار ویروس را به لحاظ مالی برای رژیم ایران سخت نکرده است. در طول سالهای تحریم، میلیاردها دلار کمک بشردوستانه به ایران ارسال شده و این ارسالها همچنان ادامه دارد.
جمهوری اسلامی صاحب صدها میلیارد دلار پول است، مخصوصاً آیتالله خامنهای که صاحب مؤسسهای بزرگ با استطاعت مالی حداقل ۲۰۰ میلیارد دلار است و ستاد اجرایی فرمان امام نام دارد؛ صاحب بنیاد مستضعفان است؛ صاحب تولیت آستان قدس است؛ صاحب صندوق توسعه ملی است؛ هفتاد و هفت میلیارد دلار در حسابهای مختلف در جهان پول دارد. در مجموع صاحب بیش از ۳۰۰ میلیارد دلار است.
این پول میتواند صرف کمکهای بشردوستانه شود، صرف کمک به مردم ایران شود و به همین ترتیب باید صرف ایجاد محرکهای اقتصادی شود؛ چیزی که شاهدش نبودهایم. برای من و بسیاری از ایرانیها جای سؤال دارد که چرا این پولها صرف محرکهای اقتصادی نمیشوند؟ چرا آیتالله خامنهای سراغ صدها میلیارد دلارش نمیرود تا بخشی از آنرا صرف ایران در این شرایط بسیار بحرانی اقتصادی کند؟
خب فرض کنیم آیتالله خامنهای علاقه و ارادهای برای کمک به مردم ایران ندارد، و از آن سو ایالات متحده بارها و بارها بر حمایت از مردم ایران تأکید کرده. آمریکا برای مردم ایران چه کار میتواند بکند و چگونه و از چه راههایی میتواند در این شرایط اضطراری به مردم ایران کمک کند؟ بهترین کاری که ایالات متحده میتواند بکند این است که به مردم ایران کمک کند تا از شر این رژیم خلاص شوند و اطمینان حاصل کند که دولتی روی کار میآید که به مردم ایران کمک میکند و از مردم حمایت میکند و آیندهای بهتر برایشان میسازد. مردم ایران چهل و یک سال رنج بردند، نمیخواهند چهل و یک سال دیگر هم رنج ببرند. بهترین کاری که ایالات متحده میتواند بکند این است که از مردم ایران در تلاش صلحآمیزشان برای غلبه بر جمهوری اسلامی ایران حمایت کند.
دومین کاری که ایالات متحده میتواند بکند این است که منابع مالی جمهوری اسلامی برای فعالیتهای مخرب در خارج از مرزها و سرکوب گسترده در داخل را قطع کند و این همان چیزی است که تحریمها طراحی شدهاند تا انجامش دهند.
سومین کاری که ایالات متحده میتواند بکند و میکند این است که کمکهای بشردوستانه را از تحریمها کنار بگذارد تا میلیاردها دلار کمک بشردوستانه بتواند راهی ایران شود و محصولات بتوانند به دست مردم نیازمند برسند. دولت آمریکا ساختار گستردهای طراحی کرده که اجازه ایجاد معافیتهای تحریمی و کانالهای ارسال کمکهای بشردوستانه میدهد.
چهارمین کاری که ایالات متحده میتواند انجام دهد این است که به تحت فشار قرار دادن آیتالله خامنهای برای خرج کردن پولهایش برای مردم ایران بسنده نکند؛ اگر او به مردم ایران کمک نمیکند، آمریکا باید هر چه در توان دارد انجام دهد تا نگذارد او این صدها میلیارد دلار را صرف حمله و سرکوب کند.
مایک پومپئو به تازگی گفته است که آمریکا میتواند در مورد تحریمهای ایران تجدیدنظر کند و توضیح بیشتری نداده است. برداشت شما چیست؟ به نظرم هم آقای پومپئو و هم باقی افراد در دولت به روشنی اعلام کردهاند که اگر جمهوری اسلامی دست از رفتارهای مخربش بردارد، در تحریمها تجدیدنظر خواهند کرد. این گفته هم در همین راستا قرار میگیرد.
تحریمها همینطوری وضع نشدهاند، خیلی دقیق و حسابشده به رفتارهای مخرب رژیم مربوطند. سوءاستفاده از شهروندان، سرکوب، فساد، حمایت از تروریسم، حمایت از توسعه برنامههای موشکی و تسلیحات هستهای، حمایت از گروههای تروریستی و نیابتی در منطقه... مادامی که اینها باشند، در تحریمها تجدیدنظری صورت نخواهد گرفت.
من بعید میدانم فرصتی فراهم شود یا امکانش باشد که تحریمها بدون تغییر رفتار مخرب رژیم جمهوری اسلامی ایران لغو یا معلق شوند.