پرده آخر: درددلِ شیر با امام هادی!

من اول فکر کردم که در مسجده که به او "اجازه" چرندیات اسلامی را میدهد، بعد متوجه شدم که در تلویزیون ایران میباشد! بدبخت مردم ایران، مردند این چرندیات را شنیدند، هر چند ماهواره و هزاران بدبختی در زندگی آنان هست که اصلا وقت نشستن برای تلویزیون ندارند، تا چه برسد به مطالعه روزنامه و کتاب! از بازدید به دنیای شیرین و شاد ایرانیان یوکی بگذریم که پر از معلومات!

آحه مردیکه اون امامانتان اگه آدم بودن که زنهاشون سم نمیدادند به آنها تا برن پیش جدشان ابلیس.

چهل سال رای دادید، آخرش زدن با موشک بچه های کشورخودشون پودر کردن هیچکس هم نه دستگیر شد و نه خواهد شد....با این رژیم میخواهید باز هم رای بدید ؟ اگر اسم اونی که رای میره بد بی غیرت و خائن نیست پس چیه؟ ول کنید مذخرفات بخاطر وطنم ..بخاطر ایران و....رای بدید که اینها رو کار باشند بعد که انتخبات تموم شد رژیم بهمون بخنده بگه حالا بخاطر وطن بازم سوار دوش شما شدم ! کولی دادن بسه، بابا الاغ هم بود یه روز صاحب دیکتاتورش رو میزد زمین ...پس ما از.........کمتریم؟؟؟

روایتی از مهمل نامه. این دکان سالهاست که مشتری نداره. تو خیلی دیر امدی بابای بی پدرت ( البته شک دارم که داشته باشی ) و ابا و اجدادت قبلا همه مشتریها را سر کیسه کردند: شیره رو دل داشته نه درد دل بسکه سرشیر خورده. هه هه.