حامد اسماعیلیون در یکی از پستهای ماه دسامبر (پیش از سرنگونی هواپیما) به اعتراضات سال هشتاد و هشت اشاره می کند و می گوید: «فیسبوک را که باز میکنم به سردخانهی مهیب و بزرگی وارد میشوم و درِ هر کشویی را که میگشایم چشمانِ درخشانِ یک مرد یا زن جوان با زخم گلولهای از برابرم میگذرد، سردخانهای تاریک، سرد با سقفی بلند و کشوهایی بیانتها که از جوانمرگی سخن میگویند. "چه کسی قصهی این آدمها را خواهد گفت؟»
او در یکی از پستهای اخیرش، خطاب به شهاب حسینی، بازیگری که با تحریم جشنواره فیلم فجر مخالف کرده و از لس آنجلس برای شرکت در جشنواره به تهران رفته بود، نوشت: «شهاب حسینی! لازم است تذکر بدهم که بهتر است بعد از راه رفتن بر فرش قرمز و لذت بردن از اکران فیلمت در جشنواره اسمی از آن ۱۷۶ بیپناهِ بیگناه نبری. من نمایندهی همه نیستم ولی دستکم دوست ندارم اسم دو عزیز من در میان آدمهایی باشد که تو غصهشان را میخوری. نانَت را در خونِ ما نزن رفیق! ما خودمان راه سوگواری را بلدیم.»