زندگی سلحشورانه زینب ابوطالبی با لندکروز لاکچری!

سایت رویداد 24 :رسانه را رکن پنجم دموکراسی می‌دانند و مهم‌ترین کارکرد آن ترویج آزادی بیان و انتشار آزاد اطلاعات بدون جانبداری از گروه خاص است. گرچه در جهان رسانه همواره دستخوش بازی‌های سیاسی بوده است، اما به نظر می‌رسد در کشور ما به ویژه طی یک دهه اخیر این رسانه کارکرد واقعی خود را از دست داده و تبدیل به ابزار و تریبون گروهی خاص شده است عملکرد این نهاد در حادثه سقوط هواپیمای اوکراینی و پیش‌تر از آن حادثه کرمان نیز چنین بود.

 آخرین پرده برنامه‌های خاص صدا  و سیما سخنان زینب ابوطالبی در شبکه افق بود که به این نتیجه رسیده بود هر کس مثل او نیست، باید از ایران برود: «اگر کسی اعتقاد ندارد جمع کند از ایران برود، برود به جایی که آن رفاه هست اگر هم اعتقاد دارد باید جدی وارد میدان شود. امروز همه ایرانیان به نوعی زندگی سلحشورانه احتیاج دارند»
 
این سخنان واکنش‌های زیادی را در میام افکار عمومی داشت. یاشار سلطانی روزنامه‌نگار در توییتی نوشت: «همه چیز را می‌توانید مصادره کنید اما ایران را نمی‌توانید.»
 
نادر فتوره‌چی در توییتی نوشت: «شواهد نشان می‌دهد شما بیشتر میل به زندگی در کشورهای دیگر دارید تا مردم ایران.» میثم سعادت روزنامه نگار نوشت: «ما از ایران نمی‌رویم، ایران را از اینگونه افکار پس می‌گیریم.»
 
بهروز شجاعی روزنامه‌نگار در حساب توئیتری خود می‌نویسد: «از خانم ابوطالبی که اینقدر دنبال زندگی سلحشورانه هستند و می‌فرمایند هر که در این حلقه نیست ایران را ترک کند، یک سوال دارم، قیمت لندکروز امروز چند است و داشتن خودروی لندکروز هم آیا جزو شرایط زندگی سلحشورانه است؟»
 
فعال فضای مجازی دیگری نیز می‌نویسد: «گفتمان دوست نداری برو فقط مختص زینب ابوطالبی نیست این فرهنگ زشتی است که در جامعه اپیدمی شده! وقتی میگیم حقوق کارمندان اندکه، میگن دوست نداری برو، میگم همسایه جان صدای دویدن‌های نیمه شب کودکت آزاردهنده است؛ میگه دوست نداری برو! میگم شاطرجان نونت خوب نیست؛ میگه دوست نداری نخر.»

برخی افراد دیگر در مطالب مختلف نوشته بودند منظور زینب ابوطالبی این نبوده و می‌خواسته بگوید همه باید برای کشورشان تلاش کنند، نه اینکه هر که هر کس مانند او فکر نمی‌کند از ایران برود. با این حال عمده واکنش‌ها نسبت به او، واکنش‌های تند بود و همه معتقد بودند صدا و سیما باید به خاطر دعوت از چنین افرادی عذرخواهی کند.
 
سوسن حسنی دخت یکی از مجریان صدا و سیما هم در انتقاد به همکار خود نوشت: :«معلوم نیست این همه نفرت‌پراکنی در این موقعیت حساس، چه توجیهی دارد. چه کسانی از دوقطبی کردن جامعه سود می‌برند؟ ایران متعلق به همه ایرانیان است.»
 
 حاشیه‌های صداوسیما در این روزها محدود به زینب ابوطالبی نبود، در ماجرای افزایش قیمت بنزین که به اعتراضات مردمی انجامید، یک کارشناس مذهبی در صدا و سیما حکم به قتل و زجرکش کردن معترضان داد.
 
در نمونه دیگر در برنامه جهان‌آرا که از شبکه افق پخش می‌شود، محمد صادق کوشکی که خود را پژوهشگر و یکی از اعضای جامعه دانشگاهی کشور می‌داند در ادبیاتی سخیف با اشاره به فراخوان رخشان بنی اعتماد برای تجمع سوگواری سقوط هواپیما می‌گوید: «۵۰ نیروی سپاه در مرز‌های شرق کشور هدف ترور قرار گرفته اند، خانمی که فراخوان می‌دهی، اگر آن بچه‌های سپاه در مرز نبودند، دست امثال عبدالمالک ریگی به تو و دخترت می‌رسید. شاید هم خوشش می‌آمد شاید دوست داشتی»
 
در همین برنامه نیز نادر طالب زاده مستندساز حادثه هدف قرار دادن هواپیمای مسافربری را به هیچ انگاشته و می‌گوید: «از این اتفاقات ده تا دیگه هم بیفتد، در مقابل آن اتفاق اصلی (حمله به پایگاه‌های آمریکا) هیچ است»
 
مسعود حیدری فعال رسانه‌ای در تحلیل رفتار صدا و سیما و ادبیات قلدرمآبانه آن به رویداد ۲۴ می‌گوید: مدت‌هاست که بسیاری معتقدند صدا و سیما دیگر رسانه‌ای ملی نیست زیرا تبدیل به رسانه‌ای جریانی شده بنابراین بهتر است از صدا و سیما یا تلویزیون به عنوان رسانه‌ای که در واقع تنها گروگان یک جریان است، نام ببریم.
 
مدیرعامل خبرگزاری کار ایران با بیان اینکه صداو سیما تحت هیچ شرایطی نمی‌تواند وظایف حرفه‌ای و ملی خود و وظایفی را که براساس قانون اساسی بر عهده دارد انجام دهد، می‌افزاید: صدا و سیما تنها منافع جریان اقتدارگرایی را دنبال می‌کند که همواره تلاش کرده مهره‌های خود را در جایگاه‌های کلیدی و حساس همین رسانه جریانی بکارد لذا بیش از این نباید از صدا و سیما انتظار داشت. مدت زمان زیادی است که مردم ناامید شده و کاری با این رسانه جریانی ندارند.
 
او با تاکید براینکه صدا و سیما نباید گمان کند که راجع به عملکرد خود به هیچ جایی پاسخگو نبوده و می‌تواند همین مسیر را ادامه بدهد، خاطرنشان می‌کند: اصل ماجرا به ضعف نهاد‌های نظارتی مانند مجلس بازمی‌گردد. این نهاد‌ها نتوانسته‌اند صدا و سیما را پاسخگو کنند.
 
حیدری تصریح می‌کند: وقتی یک نهاد یا سازمان از بودجه عمومی کشور و بیت‌المال استفاده می‌کند، ملزم است درباره عملکرد خود پاسخگو باشد و این یک اختیار نیست. چنین سازمانی باید درباره خطا‌ها و حتی هزینه‌کرد مبالغی که از محل بیت‌المال دریافت می‌کند هم پاسخگو باشد، اما هیچیک از این موارد را این رسانه انجام نمی‌دهد؛ که یکی از علل آن، ضعف نهاد‌های نظارتی است؛ به عبارت دیگر گاهی می‌بینیم که مفهوم نظارت با ماست‌مالی کردن یکی شده و هرگز پاسخی درست و قانع‌کننده به مردم داده نشده است.
 
او می‌گوید سردار سلیمانی تمام تلاش خود را کرد تا کشور باقی بماند؛ این درحالیست که وقتی عملکرد برخی را در حوادث اخیر بررسی می‌کنید متوجه می‌شوید از ابتدا یک جریانی به دنبال منحرف کردن واقعیت‌ها بوده و به نوعی کتمان و لاپوشانی کردن مسائل بوده و درحال حرکت به سمتی بوده که سقوط هواپیمای اوکراینی را بسیار عادی و معمولی جلوه دهد. چنانکه تا دو سه روز مردمی که باید محرم باشند و وجود همین صدا و سیمای جریانی نیز به آن‌ها وابسته است سعی کرد که سر مردم را کلاه بگذارد. اگر فشار‌های بین‌المللی نبود شاید آن‌ها به این سمت نمی‌رفتند که حقیقت ماجرا را برای مردم و افکار عمومی روشن کنند.بیشتر بخوانید: سخنان عجیب کارشناس شبکه افق در تلویزیون/ خانم مجری، حرف شاه را تکرار نکنید!
مدیر مسئول خبرگزاری ایلنا می‌گوید: صدا و سیما نه تنها خود را پاسخگو ندانسته و گمان می‌کند که یک سر و گردن از همه بالاتر است و حتی فکر می‌کند صاحب کشور بوده و به همین دلیل تمامی جریان‌ها گروه‌ها و بخش‌های جامعه باید ذیل چیزی مانند صدا و سیما تعریف شوند که اگر دلش خواست نیم‌نگاهی به آن‌ها داشتنه باشد و اگرهم نخواهد به صورت یکجانبه مسائل را پیش ببرد.
 
وی درباره اظهارات اخیر در صدا و سیما اظهار می‌کند: خانم یا آقای خاصی که در صداو سیما چنین سخنانی گفتند، نگاهشان نسبت به مسائل بسیار خرد، حقیر و دم دستی بوده است. فردی که عنوان می‌کند هر کس شرایط کشور را نمی‌پذیرد جمع کند برود، باید بداند که در جایگاهی قرار ندارد که با مردم به این صورت صحبت کرده و برایشان خط و نشان بکشد. اینکه جامعه ما مدام درگیر یک سری بحران‌هاست و نام تزریق مداوم اضطراب و نگرانی به مردم و جامعه را حرکات یا اقدامات سلحشورانه می‌گذاریم، کاملا ناشی از بی‌کفایتی و بی‌تدبیری است.
 
حیدری با اشاره به اینکه چند دهه قبل کسی که چنین سخنانی را بر زبان راند تکلیفش مشخص بود، تصریح می‌کند: کسی که گفت این کشور جای شما نیست جمع کنید بروید جایی که دوست دارید زندگی کنید. عاقبتش مشخص بود؛ بنابراین توصیه می‌کنیم که این‌ها جا پای قبلی‌ها نگذارند و اینگونه با مردم برخورد نکنند، زیرا حد این افراد آن نیست که از موضع بالا با مردم حرف بزنند.
 
وی تاکید کرد: اینگونه سخن گفتن با مردم ناشی از همان نگاهی است که خود را پاسخگو ندانسته و فکر می‌کند نباید به جایی جواب پس بدهد که البته تا به حال هم جوابی پس نداده است. این موضوع باعث شده که این افراد خود را صاحب حقی بدانند که زمینه‌ساز چنین رفتاری در مقابل مردم است.