خدمتکار زن با وسوسههای خواهرشوهرش تغییر چهره داد تا از خانه صاحبکار ثروتمندش سرقت کند.
بهگزارش خبرنگار جنایی «ایران»، چندی پیش مرد 75 سالهای پیش پلیس رفت و از سرقت خانهاش خبر داد. او گفت: عتیقه فروش هستم و برای خرید چند جنس عتیقه به یکی از شهرستانها رفته بودم. زمانی که به خانه برگشتم متوجه شدم وسایل با ارزش و پول و دلارهایم به سرقت رفته است. با شکایت پیرمرد عتیقه فروش تحقیقات آغاز شد. مأموران در تحقیقات از محل سرقت با توجه به آثار و شواهد موجود احتمال ارتکاب جرم از سوی یک آشنا را مطرح کردند. چرا که درهای ورودی سالم بود و از طرفی گاوصندوق با کلید باز شده بود.
در ادامه بررسیها مرد عتیقه فروش مدعی شد که خدمتکارش فقط کلید خانه را دارد. اما به زن جوان اعتماد کامل داشته و او دو روز در هفته برای تمیز کردن خانه به آنجا رفت و آمد دارد. این در حالی بود که بازبینی دوربینهای مداربسته نشان میداد دو زن درحالی که چهره هایشان را تغییر داده بودند وارد خانه پیرمرد شده و سرقت را انجام دادهاند. این در حالی بود که ساعاتی قبل از ورود زنان ناشناس به خانه مرد عتیقه فروش، زن خدمتکار خانه را ترک کرده بود. در نخستین اقدام کارآگاهان به زن جوان مشکوک شدند و در بررسی بیشتر دریافتند وی یکی از سارقان است.
بدین ترتیب زن خدمتکار بازداشت شد و در تحقیقات به سرقت از خانه مرد عتیقه فروش با همدستی خواهرشوهرش اعتراف کرد. بدین ترتیب همدستش نیز بازداشت شد و به سرقت اعتراف کرد.
گفتوگو با متهم
چه شد که تصمیم به سرقت گرفتی؟
من تازه ازدواج کردم. یکی از شرط هایم برای ازدواج این بود که عروسی مجللی داشته باشم. اما چون هم خودم و هم شوهرم توانایی مالی خوبی نداشتیم مجبور شدیم مقدار زیادی پول قرض بگیریم و بعد از پایان مراسم ما ماندیم و کلی قرض که نمیتوانستیم آنها را پرداخت کنیم.
چه شد که به فکر سرقت از مرد عتیقه فروش افتادی؟
من و خواهر شوهرم از سالها قبل دوست بودیم . برای همین خیلی باهم درد دل میکردیم. من از وضعیت مالی خوب صاحبکارم برای او تعریف میکردم. یک روز او پیشنهاد سرقت از مرد عتیقه فروش را به من داد و شروع به وسوسه کرد. چون کلید خانه او را داشتم و میدانستم که در تهران نیست فرصت خوبی برای سرقت بود.
نقشه سرقت چه بود؟
روز حادثه تنهایی به خانه صاحب کارم رفتم تا آنجا را تمیز کنم. البته بیشتر برای این رفتم که ببینم کسی داخل خانه هست یا خیر.
آنجا را تمیز کردم و به خانه برگشتم. چند ساعت بعد به همراه خواهر شوهرم در حالی که چهرهمان را تغییر داده بودیم وارد خانه او شدیم و حدود دو میلیارد تومان وسایل با ارزش و پول و دلارهایی که در خانه بود را به سرقت بردیم.