فال روز جمعه ۲۰ دسامبر - ۲۹ آذر.

فروردین
 
خم زلف تو دام کفر و دین است***ز کارستان او یک شمه این است
جمالت معجز حسن است لیکن***حدیث غمزه‌ات سحر مبین است
تعبیر:یا علی بگو و از جا بلند شو، تلاش کن. تنبلی را کنار بگذار و غم ایام را مخور. مشکلات مادی تو حل می شود. بدنامی دامنت را نمی گیرد. نفس اماره ی خود را از بین ببر و راز دل خود را به کسی نگو. تو به دلآرام خودت می رسی. صبر داشته باش و مقاومت کن تا روزی به کام دلت برسی.

اردیبهشت
 
جمالت آفتاب هر نظر باد***ز خوبی روی خوبت خوبتر باد
همای زلف شاهین شهپرت را***دل شاهان عالم زیر پر باد
تعبیر:به قولی که داده ای عمل کن. کار ناتمامت را تمام کن ولی پایت را از گلیمت درازتر نکن چون باعث رسوایی ات می شود. در حق کسی بدی نکن چون نتیجه اش دامنت را می گیرد. نصیحت این پیر دانا را گوش کن تا سعادتمند شوی و گره ی کار تو باز شود. اقبال و ستاره ی تو چون خوشه ی پروین است.

خرداد
 
دارم امید عاطفتی از جانب دوست***کردم جنایتی و امیدم به عفو اوست
دانم که بگذرد ز سر جرم من که او***گر چه پریوش است ولیکن فرشته خوست
تعبیر:در راهی که قدم نهاده ای هزاران رقیب داری که باید از میدان به در کنی. احساس غریبی می کنی اما به همین زودی چشمت به جمال یار روشن می شود و همگان برای اینوصل جشن خواهند گرفت. هیچ دردی نیست که درمان نداشته باشد. طبیب درد تو هم رسیدن به یار است.

تیر
 
خسروا گوی فلک در خم چوگان تو باد***ساحت کون و مکان عرصه میدان تو باد
زلف خاتون ظفر شیفته پرچم توست***دیده فتح ابد عاشق جولان تو باد
تعبیر: اگر کار را برای رضای خداوند انجام داده ای پس چرا دیگر شکایت می کنی. خداوند مزد تو را می دهد. پیر دانایی راه تاریک تو را با علم خودش روشن می کند ولی راه بسیار طولانی و مقصد دور است. تو از عاقبت گناه باخبری پس چرا گناه می کنی. با توسل به قرآن آبروی ریخته ات بر می گردد.

مرداد
 
روزه یک سو شد و عید آمد و دل‌ها برخاست***می ز خمخانه به جوش آمد و می باید خواست
نوبه زهدفروشان گران جان بگذشت***وقت رندی و طرب کردن رندان پیداست
تعبیر: در رویا و خیال پردازی ها غرق شده ای. آرزوهایت تمامی ندارد و دور و دراز است. وقت گران مایه ی خود را تلف می کنی. هیچکس آنقدر عمر نمی کند که به تمام آرزوهایش برسد. پس همین چند صباحی را که زنده هستی از زندگیت لذت ببر. آنچه از زندگی که باید قسمتت باشد حتما" به تو خواهد رسید.

شهریور
 
دل من در هوای روی فرخ***بود آشفته همچون موی فرخ
بجز هندوی زلفش هیچ کس نیست***که برخوردار شد از روی فرخ
تعبیر: روز به روز کارت رونق بیشتر می گیرد. همای سعادت بالای سرت سایه انداخته است. در جیتجوی چیزی هیتی که نزدیک توست. بیشتر دقت کن، پیدایش می کنی. هر کس خواست به تو بلایی برساند خود دچار بلا شد. هر لحظه مقامت و زندگیت بهتر از لحظه ی پیش می شود. در این حال از یاد خدا غافل نشو.

مهر
 
رواق منظر چشم من آشیانه توست***کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست
به لطف خال و خط از عارفان ربودی دل***لطیفه‌های عجب زیر دام و دانه توست
تعبیر:به عهدی که بسته ای وفا کن تا روزگارت مثل عید همیشه خوش و بهاری باشد. غم از دلت بیرون می رود و جای آن را شادی می گیرد. همت داشته باش. طالع تو بسیار روشن است. شکر خدا را بجا بیاور زیرا خزان به زندگی تو راه ندارد. و از این فرصتی که به دست آورده ای نهایت استفاده را ببر.

آبان
 
لعل سیراب به خون تشنه لب یار من است***وز پی دیدن او دادن جان کار من است
شرم از آن چشم سیه بادش و مژگان دراز***هر که دل بردن او دید و در انکار من است
تعبیر:روشنایی و آفتاب خوبی ها در حال طلوع است و این طلعت بسیار مبارک است و سعادت به همراه دارد. اتفاقات شیرینی رخ خواهد داد . شما از در آشتی در می آیید. لحن کلامت را زیباتر کن. خاطرات دردآور را فراموش کن. کاری را که می خواهی انجام بده چون سود سرشاری برایت دارد.

آذر
 
حاصل کارگه کون و مکان این همه نیست***باده پیش آر که اسباب جهان این همه نیست
از دل و جان شرف صحبت جانان غرض است***غرض این است وگرنه دل و جان این همه نیست
تعبیر:کسی می خواهد با وعده و وعید شما را گول بزند، بسیار مراقب باشید. درآمد حلال و کم را به درآمد حرام و زیاد ترجیح دهید، در کلامتان ذکر خداوند را فراموش نکنید تا شما را از فقر به پادشاهی برساند. برای رسیدن به مراد باید هفت خوان رستم را طی کنید. قناعت کنید تا زندگی برایتان از شکر هم شیرین تر شود.

دی
 
ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالیست***حال هجران تو چه دانی که چه مشکل حالیست
مردم دیده ز لطف رخ او در رخ او***عکس خود دید گمان برد که مشکین خالیست
تعبیر: در رویا و خیال پردازی ها غرق شده ای. آرزوهایت تمامی ندارد و دور و دراز است. وقت گران مایه ی خود را تلف می کنی. هیچکس آنقدر عمر نمی کند که به تمام آرزوهایش برسد. پس همین چند صباحی را که زنده هستی از زندگیت لذت ببر. آنچه از زندگی که باید قسمتت باشد حتما" به تو خواهد رسید.

بهمن
 
آخر به چه گویم هست از خود خبرم چون نیست***وز بهر چه گویم نیست با وی نظرم چون هست
شمع دل دمسازم بنشست چو او برخاست***و افغان ز نظربازان برخاست چو او بنشست
تعبیر: سخن کوتاه می کنیم و می گوییم که مرادت خیلی زود برآورده می شود. دلت دوباره جوان می شود. دشمنان شکست خوردند و این از لطف خدا بود. خستگی از تنت بیرون می رود و در کاری که مراد توست جز پیروزی و ثروت چیزی دیگری نیست و این همان اجابت دعاهایت می باشد.

اسفند
 
صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را***که سر به کوه و بیابان تو داده‌ای ما را
شکرفروش که عمرش دراز باد چرا***تفقدی نکند طوطی شکرخا را
تعبیر:دل خویش را به سراب و چیزهای زودگذر خوش نکن. عشق تو را جوان نگه می دارد از آینده نترس چون مثل آب روشن و پاک است. غصه نخور به وصال یار خواهی رسید. به زیارت می روید و به زودی غرق در نعمت می شوید..
+3
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.