دروغ بزرگ برای مخفی کردن راز یک قتل

مرد معتاد که با تهدید کارگران ساختمان نیمه ساز می‌خواست راز جنایتی را که مرتکب شده بود مخفی کند با تیزهوشی بازپرس جنایی و مأموران کلانتری لو رفت.

به‌گزارش خبرنگار جنایی «ایران»، صبح شنبه 23 آذر دو مرد افغانستانی، هم ولایتی‌شان را به بیمارستانی در منطقه تهرانسر انتقال دادند. مرد جوان دچار خونریزی شدید شده بود و ساعاتی بعد جان خود را از دست داد.
گزارش مرگ وی بلافاصله به مأموران کلانتری 150 تهرانسر اطلاع داده شد. دو هم ولایتی مرد جوان در تحقیقات عنوان کردند: ما در ساختمانی نیمه ساز کارگر هستیم. ساعتی قبل در حال کار بودیم که ناگهان «حفیظ»تعادلش را از دست داد و از ساختمان سقوط کرد.
صحنه‌سازی برای پلیس
بدین ترتیب موضوع بلافاصله به بازپرس کشیک قتل اعلام شد و مأمور کلانتری گفت: در گزارش اولیه مرگ اعلام شده که مرد جوان ازپشت بام ساختمان نیمه ساز سقوط کرده است. اما به‌نظر می‌رسد که وی با ضربه جسمی نوک تیز به قتل رسیده باشد از طرفی آثار و علایمی مبنی بر سقوط از ارتفاع به چشم نمی‌خورد.
با اطلاعاتی که مأموران کلانتری در اختیار بازپرس جنایی قرار دادند، احتمال قتل مطرح شد. بدین ترتیب بازپرس جنایی و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت و تیم تشخیص هویت راهی محل حادثه شدند.
 نگهبان ساختمان به مأموران گفت: لحظاتی بعد از این حادثه زن جوانی خودش را به من رساند و گفت که شاهد درگیری داخل ساختمان نیمه ساز بوده است. او گفت که دیده مرد جوانی با چاقو یک نفر را زده است.
تأیید قتل
با این اطلاعات مأموران بار دیگر به سراغ مردان افغانستانی رفته که حفیظ را به بیمارستان منتقل کرده بودند. آنها در تحقیقات راز جنایت را برملا کردند: سروش، پسر همسایه عامل این جنایت است. او با حفیظ درگیر شد و چند ضربه چاقو به او زد. بعد هم ما را تهدید کرد که اگر از این جنایت حرفی بزنیم موضوع اقامت غیر قانونی بودنمان را برملا می‌کند. سروش به ما گفت که بگوییم حفیظ از ساختمان به پایین سقوط کرده است. به دنبال اعترافات این کارگران، به دستور بازپرس جنایی تحقیقات برای دستگیری متهم جوان ادامه یافت.

پدر سروش در ابتدا گفت: پسرم اعتیاد به مواد مخدر دارد ولی در ماجرای قتل جوان افغانستانی نقشی نداشته است.

اما رفتارهای مشکوک پدر و مادر سروش حکایت از آن داشت که از جنایت مطلع هستند.

سرهنگ محمد مالمیر، رئیس کلانتری۱۵۰ تهرانسر گفت: در ادامه بررسی‌ها و با این احتمال که پسر 34 ساله به خانه برمی گردد، تیمی از مأموران به‌صورت نامحسوس خانه او را زیر نظر گرفتند. در نهایت متهم ساعت 10 صبح 24 آذر درحالی که قصد ورود به خانه‌اش را داشت، دستگیر شد. متهم جوان در تحقیقات به قتل مرد افغانستانی اعتراف کرد و به دستور بازپرس جنایی بررسی‌ها در این خصوص ادامه دارد.
گفت‌و‌گو با متهم
با مقتول چطور آشنا شدی؟
من با چند نفر از کارگران این ساختمان دوست بودم و گاهی اوقات به آنجا می‌رفتم. مقتول هم در این رفت و آمدها با من دوست شد.

اختلافتان سر چه بود؟
به ایرانی‌ها فحاشی می‌کرد.
من هم ناراحت شدم و او را با چاقو زدم. اما قصدم کشتن او نبود تا زمانی هم که دستگیر نشده بودم نمی‌دانستم که او مرده است.

بعد از قتل چه کردی؟
 به خانه خواهرم رفتم و درحالی که او خانه نبود چاقویی که با آن قتل را انجام داده بودم در خانه‌اش مخفی کردم. بعدهم برای خودم دارو خریدم و به خانه برگشتم.

چه دارویی مصرف می‌کنی؟
من مشکل روانی دارم و یک سال و نیم در بیمارستان روانی بستری بودم. دو سالی می‌شود که تحت درمان هستم. اگر دارو نخورم نمی‌توانم بخوابم. گاهی اوقات 10 روز خوابم نمی‌برد.

ازدواج کردی؟
نه. قبلاً دختری را دوست داشتم ولی خانواده‌ام با این ازدواج مخالف بودند. برای همین دیگر ازدواج نکردم.

شغلت چیست؟
الان در پیک موتوری کار می‌کنم اما قبلاً در چند شرکت کارهای فنی انجام می‌دادم.
+3
رأی دهید
-3

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.