آخرین پادشاه ایران به روایت تصویر

پدربزرگ من هشتاد ساله بود وقتی انقلاب شد میگفت مردم ایران نمیدانند چون ندیدند روزگار سختی و ناامنی را و حالا که هم امنیت دارند و هم گرسنه نیستند هار شده اند، میگفت برای سفر از یک شهر به شهر دیگر که کمتر از صد کیلومتر فاصله بود هفته ها خودمان را آماده میکردیم و وصیت نامه مینوشتیم و وکیل وصی پیدا میکردیم که اگر از سفر برنگشتیم زن و بچه مان به بدبختی نیافتند در حالیکه الآن فاصله صد کیلومتر را با ماشین کمتر از یک ساعت طی میکنیم و نگران چیزی هم نیستیم، البته در حکومت فعلی به خاطر ناامنی جاده ها و اتومبیلهای غیر استاندارد باید قبل از سفر حتماً وصیت نامه را نوشت.