چهارمین مرحله از طرح کاشف پلیس با دستگیری 187 سارق و زورگیر در پایتخت اجرا شد. در میان دستگیرشدگان، سارقانی هستند که با شگردهای عجیب، خشن و مسلحانه هزاران نفر را قربانی اهداف پلید خود کردهاند.
به گزارش خبرنگار جنایی «ایران»، در این طرح 11 باند زورگیری، کیفقاپی و سرقت تحت عنوان مأمور، 15 باند سرقت منازل و اماکن، 10 باند سرقت خودرو و لوازم خودرو، 2 باند جعل و کلاهبرداری، 3 اسیدپاش، یک گروه سارق مسلح و 12 محکوم متواری دستگیر شدند. از میان متهمان 119 نفر سابقه دار هستند که در مجموع به 3 هزار فقره سرقت تاکنون اعتراف کردهاند.
سرقت برای پرداخت پول اسلحه
بهزاد، سردسته باند سرقت مسلحانه است وی در گفتوگو با خبرنگار «ایران» از جزئیات سرقتهایش میگوید.
چه شد که تصمیم به سرقت مسلحانه گرفتی؟
من 10 سال و 5 ماه به خاطر کیف قاپی زندان بودم. وقتی آزاد شدم، تصمیم گرفتم که این 10 سال عقب ماندن از زندگی را جبران کنم. به همین خاطر وقتی یکی از بچه محلهایمان که قاچاقچی موادمخدر و اسلحه است پیشنهاد سرقت داد قبول کردم. سرقت مسلحانه از جاهای خاص مثل طلافروشیها. ما قرار بود چهار محل را سرقت کنیم. از من خواست به همراه دو نفر از سارقان سابقه دار و حرفهای سرقتها را انجام دهم.
سرقتی هم انجام دادید؟
این سرقتهایی که شاهین میگفت را نه. اما سه سرقت مسلحانه بدون اینکه با شاهین هماهنگ کنم و 10 سرقت لوازم داخل خودرو انجام دادم.
چگونه سرقت میکردی؟
شب قبل از سرقت «اسید» مصرف کردم. اسید یک ماده مخدر و شبیه کاغذ است. بعد از مصرف آن حالم بد شد. فردای آن روز سوار بر خودروی پژو 405ام بودم که دختری را بهعنوان مسافر سوار کردم. بعد از طی مسافتی اسلحه را به سمت او گرفتم و گفتم هرچه دارد به من بدهد. دختر جوان ترسیده بود و النگویش را به من داد. اما متوجه شدم قلابی بوده است. سرقت دوم را دو روز بعد انجام دادم. مرد جوانی در خیابان سپهبد قرنی در حال عبور بود و قصد داشت سوار خودرواش شود. با اسلحه به سمتش رفتم و باهم درگیر شدیم و در این میان تیری به کتف او اصابت کرد. من که ترسیده بودم بدون آنکه از او سرقت کنم از محل فرار کردم. سومین مورد را همان شب در بلوار فرحزاد انجام دادم دو تا دختر سوار بر خودروی 207شان شدند. اسلحه را به سمتشان گرفتم و کیفشان را سرقت کردم. از شانس بدم داخل کیف آنها هم چیزی نبود. سه سرقت مسلحانه انجام دادم بدون آنکه یک ریال پول بهدست بیاورم.
سرقتهای داخل خودروات چگونه بود؟
با پیچ گوشتی صندوق عقب خودروهای پراید را باز کرده و هر چه لوازم داخل آن بود را سرقت میکردم.
با لوازم سرقتی چه میکردی؟
به شاهین میدادم. قرارمان این بود که من هر چه سرقت میکنم به شاهین بدهم و او آنها را به جای هزینه اسلحهای که برایم خریده است بردارد.
اسلحه را چند خریده بود؟
18 میلیون تومان.
ادعای عجیب مترجم تحصیلکرده
30 سال دارد، به اتهام سرقت 50 میلیون تومان پول از دختر جوانی بازداشت شده است. ماجرای سرقتش عجیب و شنیدنی است.
در هتل چکار میکردید؟
من فوق لیسانس هتلداری دارم و مترجم هستم. برای انجام یک کار ترجمه از یکی از شهرهای جنوبی به تهران آمدم و در هتل ساکن بودم که با دختر جوانی آشنا شدم. البته او خودش مرا به شام دعوت کرد.
شما هم نقشه سرقت از او را کشیدید؟
من خودم را توریست عربی معرفی کردم و با کمک نرم افزارهای ترجمه با او صحبت میکردم. او که نمیدانست من فارسی بلد هستم به یکی از دوستانش زنگ زد و گفت سوژه خوبی برای سرکیسه کردن پیدا کردهام. میخواهم پولهایش را بالا بکشم. من هم که این حرفها را شنیدم تصمیم گرفتم به او درس خوبی بدهم.
و کارتش را سرقت کردی؟
کارت از دستش افتاد زیر میز و متوجه نشد. من هم با کارتش چند قطعه سکه طلا خریدم. من وضع مالی خوبی دارم و پدرم تاجر است. مدتی هم در امارات و قطر سکونت داشتم و به زبان عربی و انگلیسی هم تسلط کامل دارم. نیازی به این پولها نداشتم ولی وقتی از نقشه او با خبر شدم تصمیم گرفتم که
ادبش کنم.
آرایشگری که همدست سارقان بود
شریک دزد است و رفیق قافله، آرایشگر بوده اما با مشتریهای پولدار آرایشگاه طرح دوستی میریخت و مشخصات آنها را به سارقان میداد.
چرا با سارقان همدستی میکردی؟
به خاطر پول. من با مشتریانم طرح دوستی میریختم و آمار آنها را به همدستانم میدادم و آنها هم نقشه سرقت از خانهها را اجرا میکردند.
سابقه داری؟
من سابقه ندارم، اما همدستانم سابقه دار هستند و سردسته این باند یک ماه بود که از زندان آزاد شده بود.
چقدر از سرقتها گیرت آمد؟
همدستانم از 4 خانه سرقت کردند و سهم من از این سرقتها 3 میلیارد تومان بود.