چرا مردم ایران علیه رژیم به خیابانها نمیآیند؟
+65
رأی دهید
-9
کیهان لندن ، مجید محمدیهمهی زمینهها برای اعتراض عمومی در ایران در سال ۱۳۹۸ فراهم است: فشار خارجی (ایالات متحده) یا حداقل انفعال (اروپا) و عدم امکان حمایت عملی قدرتهای بزرگ (چین و روسیه) از رژیم در شرایط سرکوب گسترده، بحرانهای اقتصادی (تورم و بیکاری) و اجتماعی (اعتیاد، کودکان کار، حاشیهنشینی)، دستگاه دولتی ناکارآمد و فاسد، رشد بیاعتمادی در داخل دستگاههای حکومتی و دولتی، انفجار بیاعتمادی و نارضایی عمومی، ناامیدی عمومی از بهبود شرایط با تداوم جمهوری اسلامی، کوچکتر شدن حلقهی باورمندان به رژیم، مهاجرت گسترده به خارج و سرکوب هر روزهی مردم توسط حکومت شبهتوتالیتر. اما شاهد اعتراضات عمومی به رژیمیکه مسئول این شرایط است نیستیم. چرا؟
در کشورهای اروپای شرقی جمعیتی چند دههزار نفری به خیابانآمدند و با گستردهتر شدن اعتراضات حکومتها کناره گرفتند چون ارادهی سرکوب در حکومت قوی نبود اما در ایران ارادهی معطوف به قصابی در حاکمان و متحدان جمهوری اسلامی قوی است و مردم ناراضی این را میدانند. گرگهای چاق حاکم نمیخواهند امتیازات مفت و مجانی خود را از دست بدهند. به همین دلیل جمعیت میلیونی باید به خیابان بیاید و در خیابان بماند تا حکومت عقبنشینی کند و کنار برود. در چنین شرایطی حزبالله لبنان، حشدالشعبی و حوثیها هم نمیتوانند کاری برای رژیم ایران انجام دهند. آنها اگر یک ماه دلارهای نفتی را دریافت نکنند به سراغ حامی دیگری خواهند رفت.
شعارنویسی روی دیوار نهاد رهبری دانشگاه صنعتی شاهروداما اینکه جمعیت ناراضی به صورت چند میلیونی تا کنون برای براندازی رژیم به خیابان نیامدهاند به چهار دلیل است:
۱. توهم اصلاح حکومتی
جناح اصلاحطلب بسیار بیاعتبار شده است اما توهم اصلاحِ آسان و بیهزینه هنوز کاملا رفع نشده است. بسیاری از جوانان هنوز امید دارند که حکومت یکشبه فرو بریزد بدون آنکه آنها تلاشی انجام دهند. آنها برای فرار از مسئولیت، نخست نسل انقلاب را برای وضعیت موجود ملامت میکنند تا آنها را موظف به براندازی رژیم کنند و بعد از آن نیز قدرت و ارادهی سرکوب حکومت را به فراموشی میسپارند تا مبادا با آن آگاهانه روبرو شوند. این توهم اصلاح حکومتی مبتنی است بر خواست تغییر بدون هزینه و آسان. آنها دلشان میخواهد حکومت به آسانی سقوط کند نه اینکه به این موضوع وقوف داشته باشند.
از این جهت، مقابله با رویاسازیها و رفت و برگشتهای اصلاحطلبان (از غمزه و عشوهگری برای خامنهای و فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تا گرانفروشی خود به مردم مستاصل) از ضروریات زمینهسازی برای اعتراضات عمومی است. اصلاحطلبان به سیاست خیابانی باور ندارند و در سال ۸۸ نیز کنترل امور از دست آنها خارج شد. آنها همیشه گفتهاند که سیاست خیابانی را نمیخواهند چون میخواهند خودشان طرف مذاکره باشند تا از این مجرا امتیازات ویژهای به دست آورند. آنها میدانند با رفتن جمهوری اسلامی موضوعیت خویش را از دست میدهند.
۲. فقدان رهبری و سازمان
سازمان و رهبری از ضروریات هرگونه اعتراض عمومی است. درست است که اعتراضات خیابانی رهبران خود را شکل میدهد اما نخست اعتراضاتی باید صورت بگیرد تا رهبرانی از دل آن شکل بگیرند. شبکههای اجتماعی میتوانند عامل موثری باشند اما حکومت هم در این زمینه دست روی دست نمیگذارد: هم این شبکهها را در شرایط بحرانی قطع میکند، هم آنها را مهندسی میکند، و هم از آنها برای سازماندهی و بسیج شبکههای خود بهره میگیرد. هر گونه اعتراض عمومی به رهبرانی نیاز دارد که مخالفان به آنها اعتماد کنند و علامت سوالهای بزرگی در کنار نام آنها نباشد. یک گروه یا جمع نیز میتواند چنین نقشی داشته باشد. به همین دلیل لابی جمهوری اسلامی مخالفان جدی حکومت را با برچسبهایی مثل «چلبی» یا «جنگطلب» مینوازد تا آنها را بدنام کند. حکومت برای پیشگیری از چنین گروهی هرگونه نطفهی شکلگیری آن را خفه میکند.
۳. انتظار منجی
هنوز قشرهایی در ایران منتظر یک منجی نامنتظر مثل «امام زمان» یا ایالات متحده هستند که برای آزادی مردم ایران به پا خیزد یا قشونکشی کند. انتظار منجی ناشی است از سه دسته واقعیات: اینکه از شرایط راضی نیستند، اینکه انتظار تغییر را دارند بدون آنکه کاری انجام دهند، و اینکه دیگران را بدون هیچ دلیلی خیرخواهتر از خود برای منافعشان تصور میکنند!
کسانی که میخواهند مردم ایران در اعتراض به شرایط موجود به خیابان بیایند باید امید آنها به «امام زمان» و ایالات متحده یا هر منجی دیگری را قطع کنند و به آنها بگویند که تنها خود آنها میتوانند منجیشان باشند و برای دشواریها و مشکلاتی که دارند نخست خود را مسئول بدانند.
۴. تصور شکستناپذیری
جمهوری اسلامی با سرکوبهای متعدد و شدید برای بخشی از مردم ایران این تصور را به وجود آورده که شکستناپذیر است یا حداقل شکست آن بسیار پر هزینه و دشوار است. خشونت بیحد و حساب حکومت چه در حد اجرای احکام غیرانسانی و سبعانه، چه در حد سرکوبهای خیابانی و چه بدرفتاری، بیتوجهی و شکنجه در زندانها همه برای نشان دادن ارادهی معطوف به قدرت اسلامگرایان بوده است به این معنا که آنها به هیچ وجه حاضر نیستند از اسب قدرت پایین بیایند. به همین دلیل مخالفان باید آنها را از اسب قدرت به زیر بکشند. از این رو همهی نامههایی که خطاب به خامنهای برای استعفا و کنارهگیری نوشته میشود اتلاف وقت است.
واقعیت این نیست که حکومت را نمیتوان از اسب قدرت پایین کشید. حکومتهایی بسیار خشنتر و سرکوبگرتر از جمهوری اسلامی توسط ناراضیان به زیر کشیده شدهاند. نیروهای سازماندهی شده مثل پلیس و سپاه و نیروهای امنیتی پس از چند روز مقاومت مردم در خیابانها فرو خواهند ریخت. اما آنچه حکومت را تا کنون نگاه داشته یک نیروی متشکل از افراد باورمند به نظام در سطوح بالای بسیج و سپاه و قوهی قضاییه در کنار نیروهای متشکل اما لباسشخصی است که همواره به صورت پشتیبان و ظاهرا به عنوان مردم کوچه و بازار به خیابان میآید. خط دفاعی پایانی نظام در سراسر کشور جمعیتی کمتر از ۱۰۰ هزار نفر هستند (مدیران و فرماندهان در قوای قهریه و حدود نیمی از مدیران بالایی و میانی) چون مخرج مشترک آنها هنگامی که با اعضای خانوادهی خود در مراسم دولتی (مثل ۹ دی یا ۲۲ بهمن یا نمازجمعهها) حاضر میشوند در حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار نفر در کشور میشود.
یک جمعیت دو تا سه میلیونی (روحانیون و اعضای خانوادهی آنها بعلاوهی کارکنان نهادهای تحت نظر رهبر) به صورت سیاهی لشکری که از حکومت منتفع میشود پیاده نظام کاست حاکم در مراسم دولتی است اما آنها برای حفظ نظام تا آخر نمیایستند. یک نیروی سازماندهی شده در حد دو تا سه میلیونی در سطح کشور که بداند چه میخواهد اگر روشهای این نیروی مدافع نظام را بشناسد و بتواند تاکتیکهای آنها را خنثی کند میتواند در عرض چند هفته اینها را به خانههایشان بفرستد چون مردم کوچه و بازار دیگر پشتیبان آنها نیستند. تجربهی دی ماه ۹۶ و اعتراضات کارزون نشان داد که انبوه نیروهای انتظامی و سپاهی در صورت تداوم اعتراضات در عرض چند روز از هم گسیخته میشوند. سراسری بودن اعتراضات امکان اعزام نیرو از مرکز و مراکز استانها برای سرکوب اعتراضات محلی را از میان میبرد.
در جنبشهای اجتماعی در جوامع دیکتاتوری معمولا یک اقلیت سازمانیافته و پر انرژی با خواست روشن است که میتواند مردم ناراضی را بسیج کند و اقلیت حاکم فاسد را کنار بزند. مشکل در ایران این است که آن اقلیت با وجود زمینههای بسیار مناسب هنوز در حال تکوین است و کاملا شکل نگرفته تا نشان دهد هر نظام استبدادی را میتوان شکست داد. اگر چهار مشکل فوق حل شود آن اقلیت شکل خواهد گرفت.
در کشورهای اروپای شرقی جمعیتی چند دههزار نفری به خیابانآمدند و با گستردهتر شدن اعتراضات حکومتها کناره گرفتند چون ارادهی سرکوب در حکومت قوی نبود اما در ایران ارادهی معطوف به قصابی در حاکمان و متحدان جمهوری اسلامی قوی است و مردم ناراضی این را میدانند. گرگهای چاق حاکم نمیخواهند امتیازات مفت و مجانی خود را از دست بدهند. به همین دلیل جمعیت میلیونی باید به خیابان بیاید و در خیابان بماند تا حکومت عقبنشینی کند و کنار برود. در چنین شرایطی حزبالله لبنان، حشدالشعبی و حوثیها هم نمیتوانند کاری برای رژیم ایران انجام دهند. آنها اگر یک ماه دلارهای نفتی را دریافت نکنند به سراغ حامی دیگری خواهند رفت.
شعارنویسی روی دیوار نهاد رهبری دانشگاه صنعتی شاهروداما اینکه جمعیت ناراضی به صورت چند میلیونی تا کنون برای براندازی رژیم به خیابان نیامدهاند به چهار دلیل است:۱. توهم اصلاح حکومتی
جناح اصلاحطلب بسیار بیاعتبار شده است اما توهم اصلاحِ آسان و بیهزینه هنوز کاملا رفع نشده است. بسیاری از جوانان هنوز امید دارند که حکومت یکشبه فرو بریزد بدون آنکه آنها تلاشی انجام دهند. آنها برای فرار از مسئولیت، نخست نسل انقلاب را برای وضعیت موجود ملامت میکنند تا آنها را موظف به براندازی رژیم کنند و بعد از آن نیز قدرت و ارادهی سرکوب حکومت را به فراموشی میسپارند تا مبادا با آن آگاهانه روبرو شوند. این توهم اصلاح حکومتی مبتنی است بر خواست تغییر بدون هزینه و آسان. آنها دلشان میخواهد حکومت به آسانی سقوط کند نه اینکه به این موضوع وقوف داشته باشند.
از این جهت، مقابله با رویاسازیها و رفت و برگشتهای اصلاحطلبان (از غمزه و عشوهگری برای خامنهای و فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تا گرانفروشی خود به مردم مستاصل) از ضروریات زمینهسازی برای اعتراضات عمومی است. اصلاحطلبان به سیاست خیابانی باور ندارند و در سال ۸۸ نیز کنترل امور از دست آنها خارج شد. آنها همیشه گفتهاند که سیاست خیابانی را نمیخواهند چون میخواهند خودشان طرف مذاکره باشند تا از این مجرا امتیازات ویژهای به دست آورند. آنها میدانند با رفتن جمهوری اسلامی موضوعیت خویش را از دست میدهند.
۲. فقدان رهبری و سازمان
سازمان و رهبری از ضروریات هرگونه اعتراض عمومی است. درست است که اعتراضات خیابانی رهبران خود را شکل میدهد اما نخست اعتراضاتی باید صورت بگیرد تا رهبرانی از دل آن شکل بگیرند. شبکههای اجتماعی میتوانند عامل موثری باشند اما حکومت هم در این زمینه دست روی دست نمیگذارد: هم این شبکهها را در شرایط بحرانی قطع میکند، هم آنها را مهندسی میکند، و هم از آنها برای سازماندهی و بسیج شبکههای خود بهره میگیرد. هر گونه اعتراض عمومی به رهبرانی نیاز دارد که مخالفان به آنها اعتماد کنند و علامت سوالهای بزرگی در کنار نام آنها نباشد. یک گروه یا جمع نیز میتواند چنین نقشی داشته باشد. به همین دلیل لابی جمهوری اسلامی مخالفان جدی حکومت را با برچسبهایی مثل «چلبی» یا «جنگطلب» مینوازد تا آنها را بدنام کند. حکومت برای پیشگیری از چنین گروهی هرگونه نطفهی شکلگیری آن را خفه میکند.
۳. انتظار منجی
هنوز قشرهایی در ایران منتظر یک منجی نامنتظر مثل «امام زمان» یا ایالات متحده هستند که برای آزادی مردم ایران به پا خیزد یا قشونکشی کند. انتظار منجی ناشی است از سه دسته واقعیات: اینکه از شرایط راضی نیستند، اینکه انتظار تغییر را دارند بدون آنکه کاری انجام دهند، و اینکه دیگران را بدون هیچ دلیلی خیرخواهتر از خود برای منافعشان تصور میکنند!
کسانی که میخواهند مردم ایران در اعتراض به شرایط موجود به خیابان بیایند باید امید آنها به «امام زمان» و ایالات متحده یا هر منجی دیگری را قطع کنند و به آنها بگویند که تنها خود آنها میتوانند منجیشان باشند و برای دشواریها و مشکلاتی که دارند نخست خود را مسئول بدانند.
۴. تصور شکستناپذیری
جمهوری اسلامی با سرکوبهای متعدد و شدید برای بخشی از مردم ایران این تصور را به وجود آورده که شکستناپذیر است یا حداقل شکست آن بسیار پر هزینه و دشوار است. خشونت بیحد و حساب حکومت چه در حد اجرای احکام غیرانسانی و سبعانه، چه در حد سرکوبهای خیابانی و چه بدرفتاری، بیتوجهی و شکنجه در زندانها همه برای نشان دادن ارادهی معطوف به قدرت اسلامگرایان بوده است به این معنا که آنها به هیچ وجه حاضر نیستند از اسب قدرت پایین بیایند. به همین دلیل مخالفان باید آنها را از اسب قدرت به زیر بکشند. از این رو همهی نامههایی که خطاب به خامنهای برای استعفا و کنارهگیری نوشته میشود اتلاف وقت است.
واقعیت این نیست که حکومت را نمیتوان از اسب قدرت پایین کشید. حکومتهایی بسیار خشنتر و سرکوبگرتر از جمهوری اسلامی توسط ناراضیان به زیر کشیده شدهاند. نیروهای سازماندهی شده مثل پلیس و سپاه و نیروهای امنیتی پس از چند روز مقاومت مردم در خیابانها فرو خواهند ریخت. اما آنچه حکومت را تا کنون نگاه داشته یک نیروی متشکل از افراد باورمند به نظام در سطوح بالای بسیج و سپاه و قوهی قضاییه در کنار نیروهای متشکل اما لباسشخصی است که همواره به صورت پشتیبان و ظاهرا به عنوان مردم کوچه و بازار به خیابان میآید. خط دفاعی پایانی نظام در سراسر کشور جمعیتی کمتر از ۱۰۰ هزار نفر هستند (مدیران و فرماندهان در قوای قهریه و حدود نیمی از مدیران بالایی و میانی) چون مخرج مشترک آنها هنگامی که با اعضای خانوادهی خود در مراسم دولتی (مثل ۹ دی یا ۲۲ بهمن یا نمازجمعهها) حاضر میشوند در حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار نفر در کشور میشود.
یک جمعیت دو تا سه میلیونی (روحانیون و اعضای خانوادهی آنها بعلاوهی کارکنان نهادهای تحت نظر رهبر) به صورت سیاهی لشکری که از حکومت منتفع میشود پیاده نظام کاست حاکم در مراسم دولتی است اما آنها برای حفظ نظام تا آخر نمیایستند. یک نیروی سازماندهی شده در حد دو تا سه میلیونی در سطح کشور که بداند چه میخواهد اگر روشهای این نیروی مدافع نظام را بشناسد و بتواند تاکتیکهای آنها را خنثی کند میتواند در عرض چند هفته اینها را به خانههایشان بفرستد چون مردم کوچه و بازار دیگر پشتیبان آنها نیستند. تجربهی دی ماه ۹۶ و اعتراضات کارزون نشان داد که انبوه نیروهای انتظامی و سپاهی در صورت تداوم اعتراضات در عرض چند روز از هم گسیخته میشوند. سراسری بودن اعتراضات امکان اعزام نیرو از مرکز و مراکز استانها برای سرکوب اعتراضات محلی را از میان میبرد.
در جنبشهای اجتماعی در جوامع دیکتاتوری معمولا یک اقلیت سازمانیافته و پر انرژی با خواست روشن است که میتواند مردم ناراضی را بسیج کند و اقلیت حاکم فاسد را کنار بزند. مشکل در ایران این است که آن اقلیت با وجود زمینههای بسیار مناسب هنوز در حال تکوین است و کاملا شکل نگرفته تا نشان دهد هر نظام استبدادی را میتوان شکست داد. اگر چهار مشکل فوق حل شود آن اقلیت شکل خواهد گرفت.
۴۵

Daheye 60 - نیویورک، ایالات متحده امریکا
چون این جمهوری اسلامی حـ... . مردم کشه. مثل شاه نیست که بذاره بره . مرگ بر جمهوری اسلامی و هر چی آخوند.
12
96
جمعه ۸ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۳:۲۵
۴۶

Zaall - اصفهان، ایران
دور از جون قمپوزیسیون مگر مغز .... خوردند
78
15
جمعه ۸ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۳:۴۲
۳۵

grizzly - برلین، آلمان
اولا ما نمی توانیم از همان الگوی سال 57 برای تغییر رژیم استفاده کنیم رژیم شاه حامیان خارجی خودش رو ازدست داده بود و خائنین به شاه در حال همکاری با دار و دسته خمینی بودند دوما حامیان خارجی جمهوری اختلاسی با تمام قوا از آنها حمایت میکنند حتی در برابر آمریکا سوما حرکتهای مسالمت آمیز سرکوب شدنی است این رژیم به مراتب بدتر از رژیم بشار اسد عمل خواهد کرد و این را اثبات کرده یعنی اگر لازم بشه بر سر مردم عادی بمب شیمیایی هم میریزه چهارم بیشتر کسانی که در نقش اوپوزیسیون هستند شعار میدهند که باید بدون خشونت مبارزه کرد اما تنها راه نجات ایجاد یک ارتش منظم با سلاحهای پیشرفته است با پرچم سه رنگ ایران آنوقت مردم فکر نمیکنند که با یک نیروی خارجی روبرو هستند مانند کاری که فیدل کاسترو در کوبا کرد و این بهترین الگو برای مبارزه است چون رژیم از تنها چیزی که وحشت داره خشونت غیرقابل کنترل است آن هم در این شرایط که نیروهای نظامی هم چندان راضی نیستند.
7
54
جمعه ۸ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۴:۰۷
۲۵

یا فاطمه زهرا - آرهوس ، دانمارک
جوابش خیلی ساده است و برای فهمش احتیاج به مدرک خاصی هم نیست. چون رژیم مردمی است و مردم حامی و در کنار رژیم. اگر گاهی اوقات پارازیت مارازیت هم از گوشه و کنار بلند میشه، اینا صهیونیستهای نفوذی یا عمریهای داخل قوطی کبریت هستند که به وز و وز میافتند.
100
33
جمعه ۸ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۴:۰۸
۵۱

Attila14 - استکهلم، سوئد
به نظر بنده مردم ایران هنوز (در یک کلام) شوکه هستن از فاجعه ۵۷!. هنوز هضم نکردن چرا/چطور راحت تحریک شدن و ریختن تو خیابونا!
24
38
جمعه ۸ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۴:۲۸
۶۴

Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
لعنت بر حکومت و ساندیس خوران حکومت.
27
61
جمعه ۸ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۴:۵۰
۷۱

senator x - تهران، ایران
عدم وجود شخصی مانند رضاشاه کبیر
36
57
جمعه ۸ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۴:۵۷
۳۵

آش با جاش - سیاهکل، ایران
این جماعت آخوند رو به حال خوش رها کن تا بیفتن به جون هم. سر وقتش مردم بلند میشن
25
29
جمعه ۸ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۵:۰۰
۴۹

Free Press - لندن، انگلستان
۱۴۰۰ سال خرافات در این مردم ریشه کرده و انتظار دارند تا یک بابک خرمدین یا ابومسلم خراسانی از توی چاه جمکران دربیاد اینها رو نجات بده بی هیچ هزینه ای. بابا غرب برای روی کارآوردن این نظام پنجاه سال قبل برنامه ریزی کرده بود و خمینی رو تو آب نمک خوابونده بودند حالا هم با الله اکبر و میرحسین گفتن نمیرن، باید برای آزادی هزینه داد و الا تا نابودی کاملا ایران غرب همچنان درپشت این نظام خواهد بود، اراده مردم همواره بالاتر است همانطور که غرب میخواست محمد مرسی رو تو مصر بیاره و یک جمهوری اسلامی جدید درست کنه که مردمش بهوش بودن و نذاشتن اون گداگشنه های اسلامی رو قدرت بمونن آنهم با حمایت شدید امریکا و انگلیس از مرسی. مردم ایران امروزشون فردا بشه آخر هفته تعطیل باشه برن شمال همین بسشونه. خواست مردم ما در این حده، همین.
6
47
جمعه ۸ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۵:۰۹
۳۵

tiger.man - لوبومو، کنگو
بی عرضه ایم اقا زوره دیگه بی عرضه ایم. یه بنده خدا خودش تونس اتیش زد انقلاب شد. یه بیچاره بدست نیروهای امنیتی مصر زیر شکنجه کشته شد انقلاب شد . سوریه و یمن هم اگر ج ا اسلامی دخالت و جنایت نمیکرد با کمترین هزینه ممکن انقلابی میشد . اما ملت ما چی ؟ فقط مونده اخوندها بگویند که زن و بچه خودتان را برای ما بیارید که . اخه چکارتون کنند تا انقلاب کنید لا مصبا!!!!!!!
4
51
جمعه ۸ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۵:۲۱
۵۴

akhoond shepeshoo - ورونا، ایتالیا
مشکل اصلی تکنولوژی رسانه ای و شبکه های اجتماعی هستند چون مردم را بسیار راحت طلب و وابسته کرده اند و حکومت هم راه مقابله با آنها را به خوبی یاد گرفته است. مردم خیلی راحت چند تا کامنت همراه با فحش و ناسزا یا جوک و شوخی میگذارند وانرژی خشم خودشان را تخلیه میکنند غافل از اینکه رژیم دقیقا همین را میخواهد و خودش هدایتگر این جریان است. نمونه اش اینکه حکومت کانال های خبر رسانی غیر قابل کنترل مثل تلگرام را مسدود میکند ولی شبکه اینستاگرام را با اینکه کامنت های توهین آمیز به آخوندها در آن زیاد است تحمل میکند ولی متقابلا خود حکومت با گذاشتن مطالب سخیف و وقت تلف کن حالا از سکس گرفته تا سلبریتی ها و غیره سعی در عدم تمرکز جوانان به مسائل جدی و اساسی دارد.نتیجه اینکه با چسبیدن به موبایل و لپ تاپ روی مبل راحتی خانه راه به جایی نمی بریم کاش این چیزها نبودند
1
20
جمعه ۸ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۶:۰۴
۵۴

akhoond shepeshoo - ورونا، ایتالیا
مشکل اصلی تکنولوژی رسانه ای و شبکه های اجتماعی هستند چون مردم را بسیار راحت طلب و وابسته کرده اند و حکومت هم راه مقابله با آنها را به خوبی یاد گرفته است. مردم خیلی راحت چند تا کامنت همراه با فحش و ناسزا یا جوک و شوخی میگذارند وانرژی خشم خودشان را تخلیه میکنند غافل از اینکه رژیم دقیقا همین را میخواهد و خودش هدایتگر این جریان است. نمونه اش اینکه حکومت کانال های خبر رسانی غیر قابل کنترل مثل تلگرام را مسدود میکند ولی شبکه اینستاگرام را با اینکه کامنت های توهین آمیز به آخوندها در آن زیاد است تحمل میکند ولی متقابلا خود حکومت با گذاشتن مطالب سخیف و وقت تلف کن حالا از سکس گرفته تا سلبریتی ها و غیره سعی در عدم تمرکز جوانان به مسائل جدی و اساسی دارد.نتیجه اینکه با چسبیدن به موبایل و لپ تاپ روی مبل راحتی خانه راه به جایی نمی بریم کاش این چیزها نبودند
3
11
جمعه ۸ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۶:۰۴
۵۸

RAHSHENAS - برلین، آلمان
چون سایت اینجا در ایران فیلتر هست . این که توهین نیست یک مقایسه و تحقیق هست!.
1
14
جمعه ۸ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۶:۱۸
۵۴

akhoond shepeshoo - ورونا، ایتالیا
یا فاطمه زهرا - آرهوس ، دانمارک, تو فقط مواجب مزدوری ات را بگیر یک گوشه بتمرگ زندگی انگلی ات را ادامه بده و سوهان روح مردم نشو , ساندیسی بدبخت با ده تا نام کاربری مختلف
5
32
جمعه ۸ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۶:۱۹
۴۱

Revolver_Ocelot - رشت، ایران
بع بع ، اگه دوست دارید بریم خیابون ، بع بع ، ولی باز هم رای میدیم بع بع
6
13
جمعه ۸ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۶:۲۲
۵۷

حاج حمید الله - وین، اتریش
از نظر این جانب: بزرگترین مشکل ما فقدان رهبری است . با داشتن یک رهبری خوب و مقتدر کار این رژیم در مدت زمانی کوتاه تر از ۶ماه تمام است.
2
25
جمعه ۸ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۶:۳۳
۴۵

اسپیسر - لندن، انگلستان
با تظاهرات سکوت قصد دارید رژیم تغییر کنه؟
1
19
جمعه ۸ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۷:۴۴
۸۲

گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا
علت اصلی حسین زدگی و باور اسلام هست که تا مغز استخوانشان را فاسد کرده است
4
31
جمعه ۸ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۸:۲۵
۵۵

امیرعلی ایرانی - ویسبادن، آلمان
[::Daheye 60 - نیویورک، ایالات متحده امریکا::]. شاه باید میرفت دستور امریکا بود اینها برن فردی جایگزین نیست ممکنه ایران تجزیه بشه.
18
4
جمعه ۸ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۹:۵۳
۳۹

scandal - برلین، آلمان
بعضی از دوستان به نکات جالبی اشاره نمودند و این گزارش هم یا فراموش کرده و یا از عمد به آن اشاره نکرد و آن فاکتور »کمک از بیرون« است. بعنوان مثال، وقتی صدر اعظمم آلمان از جدایی مردم کراتوسی پشتیبانی کرد مه باعث شگفتی همه سیاستمداران جهان و خود مردم یوگسلاوی شد، باعث »شعله ور شدن جنگ تجزیه طلبی آن مردم شد! پس مردم ایران چققققدر کشته بدهند که نه تنها از مردم خودش پشتیبانی نمیشود، بلکه جهان غرب لعنتی با این رژیم نشست و برخاست میکند!
3
9
جمعه ۸ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۹:۵۷
۴۵

Liberte - ارومیه، ایران
[::گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا::]. گرامی اتفاقا دیگه اعتقادی به این چیزها نمونده ، اگه سال های 1357 رو می گفتید یک چیزی.
6
3
جمعه ۸ شهریور ۱۳۹۸ - ۲۰:۳۲
۴۵

Liberte - ارومیه، ایران
یکی از علل اساسی چیره شدن مادیات ، ماتریالیسم و مصرف زدگی جامعه است.بطوریکه هربرت مارکوزه تک ساحتی شدن انسان رو مطرح می کنه. الان در ایران خیلی ها هستند منتظر بحران های سیاسی هستند تا با سفته باز ، افزایش قیمت زمین و ملک یا دلار یا طلا و یا خودرو ،صادرات سیب زمینی و پیاز ، احتکار اجناس از لاستیک خودرو گرفته تا پوشک بچه ،همچنین بازار سیاه دارو پروتزهای پزشکی ؛ و. پول به جیب بزنه.
1
10
جمعه ۸ شهریور ۱۳۹۸ - ۲۰:۳۹
۵۸

Hatef - پاریس، فرانسه
فقط به یک دلیل: چون منتظر امام زمان هستند و اگر خوب بیاندیشیم،این یک شوخى نیست.
3
8
جمعه ۸ شهریور ۱۳۹۸ - ۲۳:۰۴
۶۲

naderali63 - گوتمبر، سوئد
سه چیز هست یک نداری دو رهبری سه جرعت. ولی نزدیک هست چون مردم منتظر و اماده هستن روز واقعه . چنان خون خونریزی شود . تاریخ بخود ندید
0
8
شنبه ۹ شهریور ۱۳۹۸ - ۰۰:۲۷
۲۵

یا فاطمه زهرا - آرهوس ، دانمارک
همتون بیرون گود نشستین و میگین لنگش کن! بقول معروف با حلوا حلوا دهن شیرین نمیشه.
14
1
شنبه ۹ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۲:۲۷
۷۰

mashhabib - نیویورک، ایالات متحده امریکا
همه ملت اعم از کارمند دولت و کاسب همه مشغول اختلاس دزدی و کلاه سر همدیگه گذاشتن هستند و فرصت راهپیمایی ندارند؟!!!
0
9
شنبه ۹ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۴:۳۶