تأیید حکم ربایندگان دانشجوی بنگلادشی

 7مرد آدم‌ربا که یک بنگلادشی را در تهران ربوده بودند از سوی قضات شعبه دوازدهم دادگاه کیفری به حبس و شلاق محکوم شدند.
 
به‌گزارش خبرنگار حوادث«ایران»، این حادثه یک سال پیش اتفاق افتاد و دوستان این جوان بنگلادشی به پلیس خبر دادند که او چند روزی است خوابگاه را ترک کرده و بازنگشته است. بلافاصله تحقیقات در این ‌باره آغاز شد و مأموران آگاهی تهران بزرگ با ردیابی‌هایی که انجام دادند، موفق به شناسایی عاملان آدم‌ربایی شدند و آنها را بازداشت کردند.

در تحقیقات ۲۰ نفر به‌عنوان متهم شناسایی و بازداشت شدند اما تحقیقات بعدی نشان داد از این تعداد فقط هفت نفر متهم اصلی هستند که به این ترتیب مابقی متهمان آزاد شدند. بنابر این گزارش از هفت متهم اصلی پرونده نیز پنج نفر بنگلادشی و بقیه متهمان ایرانی بودند. دانشجوی بنگلادشی وقتی آزاد شد، در شکایتش به پلیس گفت: من در قم درس می‌خواندم. یکی از متهمان که همشهری من است، مرا می‌شناخت و با بهانه‌ای خواست که به تهران بیایم و با هم دورهمی داشته باشیم اما همین موضوع منجر به ربودن من شد. آنها می‌دانستند پدرم مرد ثروتمندی است و می‌خواستند با این کار از پدرم پول بگیرند. چند نفر از کسانی که مرا ربودند، همشهریان خود من بودند که این سناریو را علیه من طراحی و اطلاعاتی نیز درباره خانواده‌ام جمع‌آوری کرده بودند تا به این طریق بتوانند خانواده مرا سرکیسه کنند.

بعد از پایان بازجویی‌ها و انجام تحقیقات از متهمان و همچنین دریافت شکایت، کیفرخواست علیه متهمان صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۲ دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. این در حالی بود که بنابر گفته وکیل شاکی پرونده، دانشجوی بنگلادشی، بعد از آزادی از دست گروگانگیران با توجه به اینکه وضعیت روحی خوبی نداشت، تحصیل در ایران را رها کرده و به کشور خودش بازگشته بود. او با نوشتن لایحه‌ای خطاب به دادگاه اعلام کرده بود که بر شکایت خودش باقی است و وکیلی برای اینکه کار‌هایش را پیگیری کند، به دادگاه معرفی کرد. ابتدای این جلسه وکیل شاکی به‌ جایگاه دعوت شد و درخواست خود را مبنی بر اشد مجازات برای تمامی متهمان خواستار شد. در این جلسه که به ریاست قاضی تولیت و مستشاری قاضی ملکی تشکیل شده بود، یکی از متهمان که ایرانی بود ماجرا را به این شکل تعریف کرد: ما قصد آدم‌ربایی نداشتیم وگرنه چنین کاری را در روز روشن و جلوی چشمان راننده تاکسی‌های دور میدان افسریه انجام نمی‌دادیم. شاکی قاچاقچی آدم بود و با آوردن بنگلادشی‌ها به‌صورت غیرقانونی به ایران، کسب وکاری برای خودش درست کرده بود. یکی از متهمان پرونده که در کارخانه‌ای در نزدیکی بنگاه پدر من کار می‌کرد سراغم آمد و گفت من می‌خواهم پولم را از این دانشجوی بنگلادشی بگیرم. از او ماجرا را پرسیدم و متوجه شدم که شاکی بابت آوردن برادر این متهم از او مقدار زیادی پول دریافت کرده است.

آن‌طور که من فهمیدم، این جوان در ایران از هر بنگلادشی که می‌خواست به ایران بیاید 20 میلیون تومان پول دریافت می‌کرد و او را به کارخانه‌ای در حوالی محل بنگاه پدرم می‌آورد، چراکه کارخانه‌های نزدیک محل کار پدرم همیشه از کارگرهای غیرقانونی و ارزان خارجی استفاده می‌کردند. از او پرسیدم مگر پول ندادی که برادرت را وارد ایران کند، گفت منصرف شدم و حالا که به سراغ دانشجوی بنگلادشی رفته‌ام می‌گوید پولم را پس نخواهد داد. من هم برای رضای خدا تصمیم گرفتم به آنها کمک کنم. نه او را کتک زدیم و نه شکنجه کردیم و در این مدت نیز او به ما تنها 500 هزار تومان پول داد. من وقتی دیدم پول نمی‌دهد دیگر بی‌خیال ماجرا شده بودم که پلیس ما را بازداشت کرد.

در ادامه وکیل شاکی به جایگاه رفت و گفت: متهمان دروغ می‌گویند. آنها بعد از دزدیدن موکل من از پدرش طلب 200 میلیون تومان پول کرده بودند. هیچ کدام از حرف‌های آنها صحت ندارد و اگر موکل من از بازگشت به ایران نمی‌ترسید حتماً در این دادگاه حضور می‌یافت و خودش همه ماجرا را تعریف می‌کرد اما حالا که به جلسه نیامده است علیه او دروغ می‌بافند و مدارک موجود در پرونده نیز مؤید صحبت‌های موکل من است.
چهار متهم اصلی این پرونده به اتهام مشارکت در آدم‌ربایی به 15سال حبس و دو متهم دیگر که معاونت در آدم‌ربایی اتهامشان بوده است به سه سال حبس و شلاق محکوم شدند. این حکم صبح دیروز با تأیید قضات دیوانعالی روبه‌رو شد.‌
+2
رأی دهید
-1

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.