مرد صافکار برای تهیه وثیقه 200 میلیون تومانی آزادی برادرش از زندان به یک خانه ویلایی دستبرد زد.
بهگزارش خبرنگار جنایی «ایران»، شنبه 26 مرداد مرد میانسالی در تماس با پلیس از سرقت خانهاش خبر داد و گفت: من تاجر هستم و امشب بههمراه خانوادهام به میهمانی رفته بودیم. لحظاتی قبل به خانه برگشتیم اما زمانی که خواستم با کلید در را باز کنم متوجه شدم قفل ورودی شکسته است. وارد خانه که شدم با دیدن به هم ریختگی وسایل مطمئن شدم که دزد وارد خانهام شده است. ناگهان با شنیدن سر و صدا از بالکن خانهام خودم را به پنجره رساندم و دیدم دو مرد جوان با وسایل سرقتی از بالکن خودشان را به خیابان رسانده و سوار یک پژو 405 شده و فرار کردند.
بهدنبال این تماس، بلافاصله اکیپی از مأموران وارد عمل شده و با شناسایی خودروی 405 سارقان به تعقیب آنها پرداختند. دقایقی بعد خودرو در خیابان شناسایی شد و پلیس دو مرد جوان را دستگیر کرد.
متهمان در تحقیقات اولیه به سرقت از خانه ویلایی اعتراف کردند و مدعی شدند که این نخستین سرقتی بوده است که انجام دادهاند. به دستور بازپرس رستمی از شعبه اول دادسرای ویژه سرقت، متهمان در اختیار کارآگاهان پایگاه یکم پلیس پایتخت قرار داده شدند و بررسیها در رابطه با سرقتهای احتمالی آنها ادامه دارد.
گفتوگو با متهم اصلی چه شد که تصمیم به سرقت گرفتید؟ من صافکار هستم و تا به حال کار خلاف انجام ندادهام. برادرم 11 سال قبل به اتهام حمل 100 گرم کراک بازداشت شد. دادگاه برای او حکم اعدام صادر کرد اما بعد از چند سال حکم اعدام شکست و او محکوم به حبس ابد شد. بهخاطر رفتار خوبی که در زندان داشت و از آنجایی که سابقه کیفری هم نداشت این حکم هم چندین بار شکسته شد و درنهایت محکوم به 15 سال حبس شد. بعد از مدتی هم قاضی با مرخصی چند روزهاش موافقت کرد. اما شرط آزادی از زندان سپردن وثیقه 200 میلیون تومانی بود. من برای فراهم کردن این وثیقه خیلی تلاش کردم اما نتوانستم آن را جور کنم.
و به فکر دزدی افتادی؟خودم این فکر به ذهنم نرسید. پسرعمهام که سابقه مواد مخدر دارد و 20 ماه هم در زندان بوده این پیشنهاد را داد. میگفت هم بندیها و هم سلولیهایش در زندان که در کار سرقت از خانه بودند وضع مالی خوبی داشتند. پسرعمهام میگفت از سرقت یک خانه بیشتر از پول وثیقه به دست میآوریم. همین مسأله باعث شد که برای فراهم کردن پول وثیقه دست به سرقت بزنیم.
شگردتان برای سرقت از خانهها چه بود؟ در خیابانهای شمال شهر با دیدن خانههای ویلایی به سراغ شان میرفتیم و زنگ خانهها را به صدا درمی آوردیم. سه خانه اول خالی نبود. بعضی از خانهها هم راه ورود به خانه نداشت. حدود دهمین خانه بود که با تخریب قفل وارد آنجا شدیم و اموال با ارزش به مبلغ 200 میلیون تومان برداشتیم. خواستیم از خانه خارج شویم، که از شانس بدمان صاحب خانه برگشت. مجبور شدیم از بالکن فرار کنیم اما صاحب خانه متوجه حضور ما شد و با پلیس تماس گرفت.