جنون عاشقی پسر ۲۱ ساله به زن ۴۸ ساله

من آن زن 48 ساله را دوست دارم و جز رسیدن به او به هیچ چیز دیگری فکر نمی کنم، من دیوانه وار عاشق او هستم و از آبروریزی هم نمی ترسم. اکنون نیز که پلیس مرا به جرم ایجاد مزاحمت دستگیر کرده است فقط می خواهم او را ببینم چرا که ...

جوان 21 ساله ای که موهای بلند زنانه اش را با کش بسته بود و چهره ای آرایش کرده با خالکوبی های متعدد در نقاط مختلف بدن داشت در حالی که خط لب هایش توجه هر رهگذری را به خود جلب می کرد، آرامش کلانتری را به هم ریخته بود.  این جوان که حلقه های قانون به اتهام ایجاد مزاحمت بر دستانش گره خورده بود در حالی که فریاد می زد من به خاطر او دست به خودکشی زدم و از چیزی نمی ترسم درباره ماجرای جنون عاشقی اش به مددکار اجتماعی کلانتری آبکوه مشهد گفت: پدر و مادرم افکار و عقاید متفاوتی داشتند به همین دلیل نمی توانستند زیر یک سقف زندگی کنند تا این که بالاخره از یکدیگر جدا شدند.

پدرم به دنبال سرنوشت خودش رفت و من و برادر کوچک ترم نزد مادرم ماندیم. از آن سال تاکنون هیچ خبری از پدرم ندارم اما مادرم در یکی از کارخانجات تولیدی کار می کند و من هم کمک خرجش هستم تا بتواند هزینه های زندگی را تامین کند؛ قبلا در شغل آرایشگری مشغول فعالیت بودم ولی درآمد زیادی نداشتم به همین دلیل حدود یک سال قبل با کمک یکی از آشنایان مادرم به یک شرکت تولیدی خدماتی معرفی شدم تا حداقل حقوق ثابتی داشته باشم.

 سر کارگر آن جا زن 48 ساله ای به نام «شکوه» بود که نه تنها هیبت مدیریتی داشت بلکه از ظاهری زیبا و قلبی مهربان برخوردار بود او که با ظاهر و وضعیت آرایشی غیرمتعارف من کنار آمده و به آن توجهی نداشت دیگر کارگران را نصیحت می کرد تا مرا سرزنش و اذیت نکنند.

 اعتماد زیاد و مهربانی های شکوه موجب شد تا در قلبم جای بگیرد. همسر او فوت کرده بود و به تنهایی زندگی می کرد اگرچه دختران شکوه بزرگ تر از من بودند و دامادهایش در کنار او حضور داشتند اما من نمی توانستم بیشتر از این عشق و علاقه ام را پنهان کنم به خصوص آن که هیچ گاه محبتی از سوی خانواده ام ندیدم و به تازگی نیز فهمیدم مادرم با پسر جوانی ارتباط دارد به همین دلیل روزی مقابل شکوه ایستادم و فریاد زدم «من تو را دوست دارم» ولی شکوه در حالی که می خندید، گفت: «پسرم! من هم تو را دوست دارم!» در حالی که از این جمله تمسخرآمیز او به شدت ناراحت شده بودم، جیغ کشیدم و گفتم: «من پسرت نیستم. من عاشق تو هستم!»

با وجود این او این رفتارهای مرا حمل بر هیجانات دوران جوانی می کرد و اهمیتی به آن نمی داد. او حتی روزی به مادرم گفته بود که پسرت برداشت اشتباهی دارد!

ولی مادرم پاسخ داده بود «حالا تو هم عشقش باش، چه اشکالی دارد!» خلاصه آن قدر در تماس های تلفنی و ابراز عشق های حضوری به شکوه پاسخ منفی شنیدم که روزی در وسط شرکت در مقابل چشمان حیرت زده کارگران دست به خودکشی زدم و به همه گفتم که شکوه «مقصر مرگ من است!»

آن روز شکوه که خیلی ترسیده بود مرا از مرگ نجات داد و همین حادثه باعث شد تا کارفرما او را با وجود سابقه ای بالا از کار اخراج کند. بعد از این ماجرا همواره با او تماس می گرفتم و برایش ایجاد مزاحمت می کردم.

به هر کاری دست می زدم تا به او برسم به همین دلیل روزی اطلاعات گوشی تلفنش را هک کردم، روزی برایش دام گذاشتم و در خانه ای از او عکس و فیلم گرفتم تا فقط مال من باشد و به من فکر کند! آن قدر او را اذیت کردم و آبروریزی به راه انداختم که بالاخره از من شکایت کرد ولی من باز هم به شکایت او اهمیتی ندادم و به در خانه اش رفتم. از این که دو روز بود تلفنش را پاسخ نمی داد دیوانه شده بودم در حالی که شیشه های منزلش را با عربده کشی در محل سکونتش تخریب می کردم ناگهان نیروهای گشت کلانتری آبکوه رسیدند و مرا در همان حالت دستگیر کردند. اکنون نیز که دستبندهای قانون بر دستانم گره خورده است فقط می خواهم او را ببینم چرا که همه این کارها را برای آن انجام داده ام که روزی شکوه را به دست آورم و ...

این جوان 21 ساله در پاسخ به سوال کارشناس اجتماعی کلانتری که پرسید چند سال با شکوه اختلاف سنی دارید؟ سرش را پایین انداخت و دیگر سخنی نگفت.

شایان ذکر است، به دستور سرگرد محمدی (رئیس کلانتری آبکوه مشهد) پرونده این جوان که «فیروز» نام دارد در دایره مددکاری اجتماعی کلانتری مورد بررسی های روان شناسی و رسیدگی های قضایی قرار گرفت.
+6
رأی دهید
-35

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۸۱
    گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا

    عشق حالتی التهابی و غریزی و بسیار کور هست و سن و سال نمی شناسد
    3
    27
    شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۱:۱۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۸۰
    واقع بین ایرانی - هامبورگ، آلمان
    تو عاشق نیستی. تو یک جوان سر خورده هستی.واقعا کسی نیست ترا درک کند.سراپای وجودت دلبستگی ووابستگی است.واقعا کسی ترا درک نمیکند
    13
    26
    شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۱:۳۵
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۷۰
    parvin-artemis65 - مادرید، اسپانیا
    بی شرمها چگونه ایران بعد از ورود عرعر ها هیچ ولی در دوسال گذشته دهها هزاردخترخردسال بجای مدرسه انها را به بستر پدوفیلهای کثافت فرستادید حال رابطه ی این دو شد بچه بازی۰۰اکثریتی بیسواد که خدایشان زیر شکم کوفتی است در چنین مواردی همراه شما از طویله ی عرعرستان
    22
    14
    شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۲:۴۴
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۰
    ابن ملجم - مونیخ، آلمان

    [::parvin-artemis65 - مادرید، اسپانیا::]. رفیق عزیز قبل از اینکه همه تقصیرها را گردن عربها بیندازی به تاریخ نگاهکی بینداز ضرر نداره، اعراب به کمک همین مردم وارد ایران شدند حداقل افتضاح اسلامی ۵۷ باید براتون روشن کرده باشد چه کسی باعث بانی اشغالک ایران بدست عربها بود یا بهتر چه کاسنی مملکت را دودستی تقدیم اعراب کردند ، جواب ۹۸،۲ درست مثل اوایل ورود خوکچه هندی خمینی، یک کره سیک را به جایی رساندند که تحصیلکرده و عامی شب روی پشتبام بادوربین به دنبال عکس خمینی در ماه بودند
    6
    26
    شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۳:۳۵
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۴
    منم هستم - استکهلم، سوئد

    به دکتر هلاکویی زنک بزنین.
    2
    26
    شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۹:۱۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۷۰
    parvin-artemis65 - مادرید، اسپانیا
    [::ابن ملجم - مونیخ، آلمان::]. حق با شماست هم میهن حرف حق جواب ندارد
    4
    10
    شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۸ - ۲۱:۱۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۲۶
    Great Void - فالکلند، جزایر فالکلند
    [::ابن ملجم - مونیخ، آلمان::]. با احترام به عقیده شما، به نظر من بهتره بجای انداختن همه تقصیر ها بر گردن دیگران سعی کنیم عیب های فرهنگی خودمونو اصلاح کنیم. بسیاری از همین عربهایی که میگین (مقل قطر و امارات)مدیریتشون واقعا تو دنیا کم نظیر هست. دبی و کیش دقیقا از یه نقطه شروع کردن.الان این کجا و ان کجا!
    4
    11
    شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۸ - ۲۲:۳۴
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۴
    sasan87 - سیاتل، ایالات متحده امریکا
    [::parvin-artemis65 - مادرید، اسپانیا::]. امثال شما ابروی اپوزسیون واقعی رو بردن . شما که دیگران بی سواد خطاب میکنی مثله رئیس جمهورت اگر یکی ازت بپرسه که گفتی . "در دوسال گذشته دهها هزاردخترخردسال بجای مدرسه انها را به بستر". این امار از کجا اوردی ؟؟ از این ده ها هزار شما 5000 تا نه 1000 نه 100 اسم نشون بده ! . شرم نمی کنی انقدر راحت دروغ میگی تا خودت رو محق نشون بدی . واقعا فکر کردی 100 سال پیشه که توی یه شهر یکی دو نفر سواد داشتن باقی هیچ !.
    3
    2
    یکشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۸ - ۰۸:۳۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۱
    naderali63 - گوتمبر، سوئد
    .....زیاد مفتخوری میاره تو ایران مایهدار باش شبی یکزن داری این پفیوز همینه بلده
    0
    1
    دوشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۸ - ۰۲:۲۲
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.