نمایشگاه عکسی از حسن سربخشیان با عنوان "زندگی یهودیان ایرانی" در کنیسه اورشلیم در پراگ در حال برگزاری است. بی بی سی :نمایشگاه عکسی از حسن سربخشیان با عنوان "زندگی یهودیان ایرانی" در کنیسه اورشلیم در پراگ برپا است.
سربخشیان عکاسی این پروژه را از سال ۱۳۸۷ در ایران شروع کرد. هدف اولیه این بود که این عکسها در قالب کتابی در ایران چاپ شود تا گوشهای از زندگی یهودیان در ایران به مردم نشان داده شود. او در سال ۱۳۸۷ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای انتشار این کتاب درخواست مجوز کرد، پس از یکسال و درحالی که پاسخی برای مجوز کتابش دریافت نکرده بود به واسطه رییس دفتر وزیر فرهنگ، ماکت کتاب را به دست صفار هرندی وزیر وقت رساند تا شاید تسهیلی در اخذ مجوز صورت گیرد. دو ماه پس از آن در سال ۱۳۸۸، وزارت اطلاعات ایران او را احضار و مورد بازجویی قرار داد و او را متهم به جاسوسی فرهنگی برای اسرائیل کرد.
پس از این اتفاقات که در نهایت منجر به خروج سربخشیان از ایران شد، چاپ کتاب در داخل ایران منتفی شد. اکنون پس از ده سال این کتاب در دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا با همکاری لیور اشترنفیلد در دست انتشار است و بالاخره امکان نمایش عکسها در پراگ هم فراهم شده است.
در این نمایشگاه که میتوان آن را به دو بخش تقسیم کرد، در یک سو زندگی یهودیان در ایران به تصویر کشیده شده و در بخش دوم، سربخشیان طی سفری به اسرائیل، زندگی یهودیان ایرانی در اسرائیل را عکاسی کرده است؛ یهودیانی که پیش و پس از انقلاب به اسرائیل مهاجرت کرده و حالا نسل دوم و سوم آنها نیز در اسرائیل در حال پاگرفتناند. در این نمایشگاه، در بخش مربوط به ایران که در ده شهر عکاسی شده، زندگی روزمره یهودیان به تصویر درآمده است. آداب و عبادات آنها و اینکه چگونه این اقلیت مذهبی، با وجود زندگی در جامعهای اسلامی مانند ایران، به کار و زندگی مشغولند به باور سربخشیان اگر این کار در ایران چاپ میشد، یک سند ایرانی به زبان فارسی بود و احتمالا نمیتوانست مخاطب خارجی پیدا کند. او میگوید: "از طرف دیگر فکر میکنم باید این نمایشگاه و عکسهایی را که باعث شد از ایران خارج شوم، برگزار میکردم تا در دهمین سال مهاجرتم، بتوانم از ایران و آن چیزی که پشت سر گذاشتم، رها شوم. الان برای من بعد از ده سال، این نقطهی رهایی است. انگار ایران برایم تبدیل به بخشی از حافظهام شده. این نمایشگاه بخشی از زندگی شخصی من شده بود، مثل باری که باید آن را زمین میگذاشتم تا بتوانم رها شوم."
در این نمایشگاه، در بخش مربوط به ایران که در ده شهر عکاسی شده، زندگی روزمره یهودیان به تصویر درآمده است. آداب و عبادات آنها و اینکه چگونه این اقلیت مذهبی، با وجود زندگی در جامعهای اسلامی مانند ایران، به کار و زندگی مشغولند. در یکی از این عکسها، پزشکی یهودی در بیمارستان دکتر سپیر در تهران، کودک تازه متولد شده ای را در دست دارد. این بیمارستان نخستین مرکز درمانی و خیریه یهودی است که با بیش از ۵۰ سال سابقه هم مسلمانان و هم یهودیان را درمان می کند در یکی از این عکسها، پزشکی یهودی در بیمارستان دکتر سپیر در تهران، کودک تازه متولد شده ای را در دست دارد. این بیمارستان نخستین مرکز درمانی و خیریه یهودی است که با بیش از ۵۰ سال سابقه هم مسلمانان و هم یهودیان را درمان می کند. سربخشیان میگوید این تصویر برای من نمایی از آینده است، اینکه این کودکان بیست سال بعد چطور فکر میکنند. چه تفکراتی دارند و نسبت به یهودیان چه مواضعی میگیرند.
تصاویری که از زندگی یهودیان در ایران گرفته شده، نشان میدهد که این اقلیت با وجود تمام محدودیتها، از آزادی نسبی برای انجام آداب و عباداتشان برخوردارند، هرچند که همواره در مظان اتهام ارتباط با اسراییل هستند.
بخش دوم نمایشگاه، عکسهایی از زندگی یهودیان ایرانی در اسرائیل است. افرادی که در دورههای مختلف به اسرائیل مهاجرت کرده و حالا جمعیتی بین دویست تا دویست و پنجاه هزار نفر را تشکیل میدهند. خواندن توضیحات هرکدام از عکسها بیانگر این است که بیشتر آنان با وجود زندگی در اسرائیل، وقتی از وطن حرف میزنند، همچنان ایران را وطن خطاب میکنند. بسیاری از آنها به واسطه زندگی در اسرائیل هرگز امکان بازگشت به ایران و دیدار با اقوام و آشنایانشان را ندارند و به گفته سربخشیان حتی در جامعه اسرائیل نیز به دلیل اینکه از ایران آمده اند، مورد تبعیض قرار میگیرند. به همین دلیل است که یهودیان ساکن در ایران به ندرت علاقهای به ترک ایران و رفتن به اسرائیل دارند، چرا که به تبعیضهای موجود در آن جامعه علیه کسانی که از جامعه مسلمان ایران آمدهاند آگاهی دارند. تصاویری که از زندگی یهودیان در ایران گرفته شده، نشان میدهد که این اقلیت با وجود تمام محدودیتها، از آزادی نسبی برای انجام آداب و عباداتشان برخوردارند، هرچند که همواره در مظان اتهام ارتباط با اسراییل هستند سربخشیان در مورد بخش مربوط به اسرائیل در نمایشگاهش، میگوید: "برای من بخش اسرائیل فرصتی بود برای اینکه این پروژه به زبان مشترک ایرانیها تبدیل شود. اگر این عکسها در ایران به نمایش درمیآمدند در جامعه ای با اکثریت مسلمان، عکس اقلیت یهودی را داشتیم ولی الان برعکس است. یهودیان در این مجموعه عکس تبدیل به اکثریت شدهاند و مسلمانان درون عکسها در اقلیت هستند."
او میگوید که توجه عمدهاش در بخش مربوط به اسرائیل بر روی مهاجرت و مفهوم "وطن" است. اینکه وطن برای آنها کجاست؟
بسیاری از سوژههای عکاسی او، ایران را به عنوان وطن میشناسند. هرچند برخی از آنها هم تمایلی به ترک اسرائیل ندارند و میگویند: "وطن ما همینجا است، اگر وطنمان ایران بود ناچار نمیشدیم از آن فرار کنیم."
یکی از تصاویر مربوط به ژانت است که در اسرائیل آواز سنتی ایرانی تعلیم میدهد و نیم قرن پیش به اسرائیل مهاجرت کرده است. او با وجود اینکه ناچار به فرار از ایران شده است، بدون هیچ شکی ایران را سرزمین مادریاش میداند. او ٥٠ سال است که در اسراییل زندگی می کند. او معتقد است ایران سرزمین مادری اوست و در این باره شکی ندارد. او به دلیل شرایط سخت ایران و تابو بودن همه چیز از آن فرار کرده است. ژانت اینک اسراییل را خانه خود می داند و آن را دوست دارد. او خود را مدیون دو سرزمین ایران و اسراییل می داند، زیرا در حرفه خود، موسیقی ایران را الهام بخش می داند. هیلا بارل همراه پدر بزرگ خود یعقوب میرزا. هیلا از نسل دوم مهاجران ایرانی است که در اسراییل متولد شده است اما عاشق ایران است. بیشتر خانواده او از ایران هستند و از کودکی بارها درباره ایران شنیده است. او میگوید زندگی شخصی و فردی او حول محور ایران شکل گرفته است. به گفته او دراسراییل با تبعیض نژادی زیادی روبرو است چون از کشورهای اسلامی آمده است دیگری تصویری است از فردی به نام فرهاد مرادیان که ۴۱ سال پیش به اسرائیل مهاجرت کرده و دو سوم زندگیاش را در آنجا گذرانده است. اما هر روز اخبار رسانههای فارسی را دنبال میکند و همیشه دلش میخواهد به ایران برگردد. او میگوید: "حتی رنگ خاک اینجا با ایران متفاوت است و زندگی در اسرائیل مانند این است که یک نفر شما را از جایی بِکَند و بخواهد جای دیگری بکارد."
سربخشیان در مورد نحوه پیدا کردن سوژه عکسهایش در اسرائیل میگوید: "وقتی از طرف دانشگاه به اسرائیل سفر کردیم، فکر کردم که خیلی خوب است اگر بتوانم از ده نفر عکاسی کنم. اما آنجا در مرکز تلآویو یک بازار ایرانی است که با استقبال کسبه بازار توانستم در شش ساعت از ده نفر عکاسی کنم. من الان بعد از ده سال مهاجرت و جدایی از ایران، حال آنها را خوب میفهمم. انگار در جایی رها شدهاند و بعد از سالها یک نفر سراغشان رفته است."
حسن سربخشیان در مورد اینکه چرا به دنبال به تصویر کشیدن زندگی یهودیان ایرانی رفته است، توضیح میدهد: "اولین سوالی که خیلیها میپرسند این است که شما یهودی هستی؟ و وقتی پاسخ منفی میدهم برایشان سوال است که چرا سراغ یهودیان رفتهام. برای من این پروژه، سرگذشت پنج ـ شش میلیون ایرانی را نمایندگی میکند که بدون اینکه بخواهند در نتیجه عملکرد جمهوری اسلامی، کل زندگیشان را در شرایطی تبعیضآمیز سپری میکنند، فرقی نمیکند یهودیان، بهاییان یا دگراندیشان. همه اینها به دلیل اقلیت بودن، مجازات میشوند. اما این بخش اسرائیل برای من تبدیل به یک روایت شخصی شده است. چون آنها در ایران اقلیت بودند و ما اکثریت. اما حالا در مهاجرت، خودم در اقلیت هستم و شرایطشان را بهتر درک میکنم."
به گفته این عکاس: "این نمایشگاه یک نمونه کوچک از جامعه ایران است. میتوانیم اسمش را عوض کنیم. بهاییان ایرانی، زرتشتیان ایرانی و… شاید باید دهها نمایشگاه برگزار شود تا زندگی ایرانیان مهاجر و اقلیت های ایرانی روایت و ثبت شوند." سربخشیان می گوید برای من این پروژه، سرگذشت پنج ـ شش میلیون ایرانی را نمایندگی میکند که بدون اینکه بخواهند در نتیجه عملکرد جمهوری اسلامی، کل زندگیشان را در شرایطی تبعیضآمیز سپری میکنند، فرقی نمیکند یهودیان، بهاییان یا دگراندیشان./فریدون و ناهید از یهودیان ایرانی اسرائیل
+22
رأی دهید
-1
قدیمی ترین ها
جدیدترین ها
بهترین ها
بدترین ها
دیدگاه خوانندگان
۳۸
scandal - برلین، آلمان
بنوبه خوب ناراحت از وضع سیاسی خودم در ایران، این سعادت و موقعیت را نداشتم با یهودی هم میهن گفتگویی کنم که رفتار و کردارشان چگونه است! بهایی ها بسسسیار مهربان و آرام و با شعور، اینست تجربه من از بهایی ها. در دنیای مجازی مثل دیروز گاهی اوقات با آنان / یهودی ها شوخی میکنم که شوربختانه بخاطر قیچی و مرز درج نمیشه! مانوک خدابخشیان برایم جالب و جذاب بود! لعنت بر این بلا کهدخیری "از همدیگر" ندیدیم.
5
14
جمعه ۲۱ تیر ۱۳۹۸ - ۰۶:۳۶
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.