خانم مهمان برنامه زنده تلویزیون : گفتم اینم از مرد مذهبی

این رمانتیک و راز نیاز عاشقانه من را کشته. در بیابان. دست در دست هم. سخن با امام زمان. پس بقیه چی‌ ؟ مرد: خاک کربالا منی. بذار روت به ایستم. زن: سرخ مثل لبو: نه آقام. این چیه می‌‌گی: سکینه "جماز شتر" تو هستم.سوارم شو. مرد: می‌‌شم خوب هم می‌‌شم. چه لبی. بوی گلی محمدی . بذار آبدارچی لب تشنه کربلات شوم. زن. آخ قربان شمشیر اسلامت شوم. خلاصه چه گویم. دیدار این‌ها در بیابان و سخن دلبران بین این‌ها .عاشورا .تاسوها. عید قربان. عید قدیر قوم در یک روز است.انتخاب بیابان هم که دگر حرف ندارد. حکمتی دارد. این رانفی "اسمش را درست نمی‌‌دانم. همان که گفت. در جبهه .بسیجی‌ با بیل زد .توی سر موشک عراقی." یک سخنرانی‌ کرد و گفت. گرما حشری می‌‌کند..... خلاصه این گرمای بیابان هم .که تک خال آخر "رمئو و جولیا" دنیا اسلام . مرده در جا سکته می‌‌کند. گرما ۵۲ درجه مگر شوخی است. دست کم ۲۰ ویگرا احتیاج است. تا رکورد رسول را شکست.

[::Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا::]. تازه خواندم .لعنت خدا بر شما. شکم ترکید از زور خنده. روز ما را شیرین کردی

با بودن این جماعت این کشور درست شدنی نیست فرزندان اینهاد همان اسید پاشان هستند . و کسانیکه به اینها در اینجا بهشون امتیاز میدهند...همین ها هستند به پوشش دیگر خانم ها گیر میدهند..همین ها هستند بجای کمک بفقیران مستمندان پول هاشون را میدهند به آل سعود که اسلحه مدرن بخرند...یا با هزینه سی ملیاردی از جیب مردم ندار میروند کربلا!

[::یا فاطمه زهرا - آرهوس، دانمارک::]. آره همونطور تنها بمون تا به حول قوه الهی نسلتون از زمین جمع بشه!

[::zarduscht - فرانکفورت، آلمان::]. همیشه شاد و خندان و سلامت باشید تا با هم به ریش ائمه بخندیم!

[::hamid411 - لس آنجلس، ایالات متحده امریکا::]. آخه قبله بیابون رمانتیک تره و چون نامحرمی دور و بر نیست میشه عریان نماز گذاشت. میتونید تصور کنید موقع رکوع و سجود چه حالی به حاج آقا دست میداده! ایشون هم نماز گذاشته و هم به نماز گزار!

[::Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا::]. اصلا یاد این نکته نبودم! . حتما هم حاج خانوم رو گذاشته پیش نماز، گفته برو جلو من تو باد تو خوابیدم. ایینه بغل رو هم وقت سجده نگاه نکن

[::Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا::]. در ضمن راجع به کامنت اولتون ترکیدم از خنده! این دوتا عرق میریختن أمام هم دست بندری میزد تشویق میکرد