بنا بر بسیاری از منابع تاریخی، انگلستان در سالهای 1780 تا 1850، شاهد برگزاری بیش از 300 مزایده عمومی فروش همسر بود.
پیش از سال 1857، انگلستان قوانینی برای تنظیم طلاق نداشت. برای طلاق هم مردم انگلستان باید موافقت پارلمان و تایید کلیسا را به دست میآوردند.
برای طرح موضوع در این نهادها هم باید کسانی که خواهان طلاق بودند، پول زیادی پرداخت میکردند که به 3 هزار پوند میرسید.
در برابر بالا رفتن هزینههای طلاق، تنها ثروتمندان میتوانستند به ازدواجشان پایان دهند. اما افراد طبقههای دیگر به راهحلهای جایگزین برای پایان دادن زندگی مشترکشان روی آوردند.
ممنوعیت طلاق با رضایت دو طرف قانون انگلستان در آن هنگام، جدایی زن و شوهر را با رضایت دو طرف بدون موافقت پارلمان نمیپذیرفت. شوهر میتوانست رفتوآمدهای همسرش را هنگام خروج از منزل کنترل کند و قادر بود به راحتی همسرش را به خیانت متهم کرده و او را به دادگاه بکشاند.
به دلیل نداشتن توانایی تحمل هزینههای طلاق، مردان متاهل از طبقههای متوسط و فقیر، به پایان دادن به زندگی مشترک از راه فروش همسران در مزایده عمومی روی آوردند.
نقاشی تخیلی از فروش یک زن توسط شوهرش بنا بر اطلاعات موجود از آن دوره، مرد انگلیسی همسرش را به بازار عمومی یا بازار فروش دام میبرد و نام او را در فهرست کالاهای فروشی ثبت میکرد. او برای فروش همسرش را با طناب میبست.
همسر بر روی میز فروش پس از آن همسر بر روی صندوق یا میز فروش میرفت تا مزایده آغاز شود.
پس از پایان، شوهر به همراه همسرش و کسی که بالاترین قیمت را ارائه داد، به بار میرفتند تا به خاطر پایان معامله جشن بگیرند.