ادامه اعتراض ها به محمد خاتمی بخاطر جمله «مطلوب ترین شیوه حکومت مردمی ،اداره فدرالی است»

 محمد خاتمی در دیدار با شماری از هوادارانش در اردیبهشت ۹۲ رادیو فردا ،امیر مصدق کاتوزیان
یک ابراز عقیده اخیر محمد خاتمی، رئیس‌جمهور اسبق ایران، در دیدار با اعضای شورای اسلامی شهر تهران بحث برانگیز شده است.
 
محمد خاتمی روز شنبه ۲۱ اردیبهشت در این دیدار گفته بود: «شاید در حال حاضر از نظر سیاسی مناسب نباشد اما مطلوب‌ترین شیوه حکومت مردمی، اداره فدرالی است، اما ما از نظر قانون اساسی نمی‌توانیم فدارتیو باشیم.»
 
بخش دوم این جمله محمد خاتمی که از اداره فدرالی به عنوان «مطلوب‌ترین شیوه حکومت مردمی» نام برده، حساسیت بیش از ۲۰۰ نفر از فعالان طیف‌های سیاسی مختلف ایران را در داخل و خارج از ایران برانگیخته است.
 
این فعالان سیاسی در متنی انتقادی با عنوان «نه به فدرالیسم، نه به گسست ملی»‌ نوشته‌اند: «هیچ کشور و دولتِ از پیش موجودی که ماهیتا واجد یک نظام سیاسی تک‌بافت ‌باشد، به کشوری فدرال مبدل نشده است؛ به استثنای مورد عراق که مولود مرزبندی‌های استعماری و سپس قربانی دیکتاتوری‌ بعثی و در پی آن هم مداخله خارجی گردید و البته اکنون هم این کشور به وضوح در معرض خطر فروپاشی از این بابت قرار گرفته است.»
 
آنها افزوده‌اند که «آقای خاتمی مشخصاً کشور بودن ایران را به عنوان یک اصل پیشینی در نظر ندارد و لذا تنها مانع فدرال شدن ایران را قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می‌داند که اگر این مانع نبود، به زعم ایشان می‌توان فدرالیسم را برای کشوری کهن و یکپارچه‌ای چون ایران نیز تجویز کرد.»
 
امضاکنندگان همچنین افزوده‌اند، مشخص نیست که این ادعای آقای خاتمی مشخصاً مبتنی بر کدام یافته پژوهشی یا تجربه عملیاتی بوده است؛ همین‌طور با اشاره به مشکلات در زمینه فساد، اختلاس، سیاست خارجی، صنایع فرسوده، کاهش ارزش پول ملی، آزادیهای مدنی و سیاسی و تبعیض‌های ایدئولوژیک، مذهبی و جنسیتی، پرسیده اند که: «چگونه فدرالیسم می‌تواند چاره‌ای بر مشکلات عدیده‌ای که، به توصیف امضاکنندگان، آقایان برای کشور ایجاد کرده‌اند، باشد؟»
 
بیانیه یادشده همچنین هشدار می‌دهد که این‌گونه گفته‌ها ایران را به خطر می‌اندازد، موجب پدیدار شدن گسست ملی شده، به توصیف امضاکنندگان حتی موجب پیدایش جنگ‌های داخلی و قومیتی خواهد بود.
 
همزمان با این بیانیه، جواد طباطبایی استاد علوم سیاسی در دانشگاه‌ها و مدارس آموزش عالی ایران، و صاحب تألیفاتی در زمینه تاریخ اندیشه سیاسی در ایران، که مدتی است ساکن واشینگتن شده است، با نوشتن نامه‌ای خطاب به محمد خاتمی که در شبکه اجتماعی تلگرام منتشر شده، صلاحیت محمد خاتمی و اعضای شورای شهر را برای طرح چنین بحث‌هایی زیر سؤال برده و از او خواسته است آنچه را «مصالح عالی کشور» نامیده، فدای آن‌چه «منافع گروهی که آقای خاتمی رهبری آن را بر عهده دارد» نکند.
 
جواد طباطبایی گفته‌های محمد خاتمی را دارای تالی‌های فاسد دانسته، از او خواسته است که مبحث فدرالیسم و گفته‌های خود را محترمانه پس بگیرد و به اطرافیان خود هم توصیه کند وارد این مباحث نشوند.
 
نگرانی منتقدان به گفته آقای خاتمی درباره فدرالیسم از چیست؟
 
چه شده است که آقای خاتمی درباره فدرالیسم ابراز عقیده کرده است؟
 
و نظر حامیان شکل‌گیری نظام فدرال در ایران درباره گفته های دو طرف چیست؟
محمد خاتمی و «فدرالیسم» از نگاه تیرداد بنکدار، محمدصادق جوادی‌حصار و عبدالله مهتدی
اینها پرسش‌های اصلی برنامه زنده این هفته دیدگاه‌هاست از سه مهمان برنامه: تیرداد بنکدار یکی از نویسندگان متن و امضاکنندگان بیانیه انتقادی یادشده، کارشناس حقوق و علوم سیاسی در تهران؛ محمدصادق جوادی حصار، عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در مشهد؛ و عبدالله مهتدی، از مؤسسان «حزب کومه‌له کردستان ایران» ساکن لندن.
 
آقای بنکدار با شما شروع کنیم. نگرانی امضاکنندگان بیانیه انتقاد از گفته‌های محمد خاتمی درباره فدرالیسم از چیست؟
 
تیرداد بنکدار: در وهله نخست، آقای خاتمی مانند هر شخص دیگر می‌توانند نظری داشته باشند، نظرشان را به روشنی اظهار کنند، ولی جدای از این موضوع، ایشان پیش از این دارای یک سمت رسمی و در واقع عالی‌ترین سمت اجرایی کشور بوده‌اند. ایشان رئیس‌جمهور اسبق کشور هستند و این اظهارنظر ایشان، صرفا یک اظهارنظر شخصی نیست. یعنی ایشان مورد ارجاع و به زعم ما مورد سوءاستفاده کسانی که نظام فدرال را برای ایران تجویز می‌کنند، قرار می‌گیرد.
 
علاوه بر این، آقای خاتمی واجد یک محبوبیت نسبی در جامعه ایران هستند، حالا ما هر موضع شخصی که نسبت به ایشان داشته باشیم، این حقیقتی کتمان ناپذیر است که بخش‌هایی از جامعه ایران، هرچند به باورشخصی بنده رو به کاهش، بخش قابل ملاحظه ای از جامعه ایران، گوش به سخنان ایشان دارند و اگر ایشان از فدرالیسم دفاع کنند، بسیاری ممکن است بی آن که اطلاعات دقیقی نسبت به فدرالیسم داشته باشند، تحت تأثیر فرمایش آقای خاتمی قرار بگیرند.
 
لذا با چند تن از دوستان قرار بر این گذاشتیم که به این اظهار نظر ایشان واکنشی نشان بدهیم و متنی را نوشتیم و با تعدادی از دوستانی ک هبا این موضوع همراه بودند، مطرح کردیم و اقدام به امضای این بیانیه کردیم.
 
بسیار خب، بگذارید پیش از آن که از آقای جوادی حصار نظرشان را بپرسم، این پرسش را با شما مطرح کنم که ابراز عقیده محمد خاتمی با این ملاحظه آغاز شده که به گفته او «شاید در حال حاضر از نظر سیاسی مناسب نباشد» و بقیه حرف‌ها در دیدار با شورای شهر هم درباره مسائل جاری و عادی است. گمان می‌کنید حساسیت شما و دیگر امضاکنندگان بیانیه به اندازه و به جاست یا قدری این حرف را برجسته کرده‌اید؟
 
تیرداد بنکدار: نگاه ما به جا بوده. ولی تعدادی از دوستداران آقای خاتمی که تا این مدت [با آن ها] برخورد داشته ایم، معتقد بودند که ایشان نظرشان این نبوده و نمی‌خواسته اند فدرالیسم را تجویز کنند و بد بیان کرده‌اند.
 
من از جانب خودم، می‌توانم بگویم از نظر من خیلی دور از ذهن است که آقای خاتمی که به‌هرحال هشت سال رئیس جمهور کشور بوده‌اند و شخصیت فرهیخته‌ای دارند و اهل علم و معرفت هستد، بعید است ندانند فدرالیسم یعنی چه و آن را تجویز کنند.
 
همین موردی را هم که شما اشاره فرمودید که خودشان علم به این موضوع داشته‌اند که طرح این موضوع، مخالفت‌هایی و ناخوشایندی‌هایی دارد و با علم به این موضوع، فرموده‌اند فدرالیسم شرایط طرح آن [موجود] نیست ولی به زعم ایشان گزینه مناسبی است.
 
آقای جوادی حصار در نوشته ها و موضع‌گیری های قبلی جناح اصلاح‌طلب حکومت یا «خط امام» و «چپ اسلامی» واژه فدرالیسم برجسته نبوده. چه شده که حالا آقای خاتمی در دیدار با اعضای شورای شهر تهران درباره فدرالیسم ابراز عقیده کرده است؟
 
محمدصادق جوادی‌حصار: آن چیزی که خیلی اهمیت دارد و داشته، در نگاه چپ حکومت یا اصلاح طلبان امروز از بدو شکل گیری جمهوری اسلامی، گفتمان عدالت محور تقریبا شاه بیت همه نظریه‌ها و گفته‌هایشان بوده است.
 
در شرایط کنونی، فضا فضایی بوده که نمایندگان شورای شهر تهران به دیدن آقای خاتمی رفته بوده اند و آقای خاتمی اشاره می کند به گذشته شکل گیری شوراها و بیست سال مغفول ماندن مقوله شوراها در قانون اساسی، و می‌گوید این بخش در دوره اصلاحات زنده شد و به نمایش درآمد. به فواید امر شوراها می‌پردازد که می‌توانند به مطالبات مردم پاسخ بدهند. همان‌طور که در این سخن کاملا اشاره می‌کنند که مردم در مناطق برخلاف نظر دولت، در پی اداره منطقه توسط مدیران بومی هستند و دولت باید به این مسئله توجه کند، و اشاره مستقیم می کنند به انتخاب شهرداران محلی از سوی شوراهای شهر در شهرها و مناطق کشور.
 
بنابراین اگر ایشان به فدرالیسم اشاره می‌کنند، در واقع اشاره به فواید مترتب در مقوله رفتار فدراتیوی است و می‌خواهند بگویند در جامعه به نوعی توزیع عدالت خواهد شد و به نحوی به متقاعد کردن مردم و همراه کردن مردم با آرمان‌های جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی منجر خواهد شد، نه به این معنا که پراکندگی ایجاد کند.
 
در این نگاه، قطعاً آقای خاتمی، همان‌طور که در ابتدای سخنش هم گفته، گفته شاید در این شرایط أصلا مناسب نباشد، شرایط کشور به گونه‌ای است که نیاز به همبستگی کامل داریم. ایشان کاملا متوجه است که دارد به کدام نقطه از فواید رفتارهای فدراتیوی انگشت می‌گذارد.
 
ممنون آقای جوادی‌حصار. آقای مهتدی، نظر شما که نیم قرن است یک حزب منطقه‌ای و عمومی، کومه‌له را نمایندگی می‌کنید درباره گفته بحث‌برانگیز اخیر آقای خاتمی و انتقاد آقای بنکدار و دیگر امضاکنندگان بیانیه از طرفی، و پاسخ آقای جوادی حصار از طرف دیگر چیست؟
 
عبدالله مهتدی: بگذارید اول یک توضیحی بدهم. اسم حزبی که بنده نمایندگی اش را می کنم، حرب کومه‌له کردستان ایران است.
 
اما در مورد فدرالیسمی که آقای محمد خاتمی می‌گفتند، به عقیده من اعتراف به یک واقعیت بنیادی اجتماعی و فرهنگی در ایران است و به عقیده من، حقیقتی را در مورد جامعه ایران و تنوعات اِتنیکی [و قومیتی] آن اشاره کردند.
 
این نشان می‌دهد تا چه حد گفتمان فدرالیسم، گفتمان مشارکت در قدرت سیاسی، گفتمان عدم تمرکز ساختار دولت، و گفتمان اهمیت دادن به زبان‌های مادری آن‌قدر نیرومند است و در جامعه ایران واقعیتی ملموس و محسوس به شمار می رود که آقای خاتمی هم به آن اشاره کردند.
 
چون فدرالیسم غول بی‌شاخ و دمی نیست. فدرالیسم عبارت از مشارکت سیاسی است؛ عبارت از عدم تمرکزی است که اجازه تفویض اختیارات را به محل ها و مناطق می دهد؛ به زبان‌های مادری اهمیت می‌دهد و آموزش آن‌ها را در کنار آموزش زبان فارسی متداول می‌کند.
 
فدرالیسم در بخش قابل ملاحظه‌ای از کشورهای خیلی پیشرفته دنیا متداول است، آسمان هم زمین نیامده، بر عکس دیدگاه ناسیونالیسم ایرانی افراط‌‌گرا، من معتقدم تامین این حقوق برای مردم ایران منجر به وحدت بیشتر می شود و هیچ مانعی هم نخواهد داشت.
 
ممنون آقای مهتدی. آقای بنکدار، حالا شما پاسخ می‌دهید به آقایان مهتدی و جوادی حصار، ولی بیانیه شما نظام فدرالیسم را برای کشورهایی مثل ایران نامناسب می داند. ضمن جواب، بفرمایید که مشاهده، استدلال و مبانی نظری اصلی این استنباط چیست؟
 
تیرداد بنکدار: بله، اتفاقا مسئله دیگری را مهمانانتان اشاره کردند.. ولی نکته‌ای که فکر می کنم به آن اشاره نشد، تلفیق عامدانه‌ دوستان بین فدرالیسم و تمرکززدایی است. شاید هم عامدانه نباشد و دوستان واقعا مطلع نیستند.
 
در هر حال، ما در ابتدای متن بیانیه هم اشاره کردیم. فدرالیسم، راهکار کشورسازی است. شما جز همان مورد استثنایی عراق، که ما هم اشاره کردیم و برشمردیم و پیدایش این کشور ناشی از نقشه‌کشی‌های استعماری بوده و بعدش وقایعی که اتفاق افتاد و دیکتاتوری بعثی و حمله‌های خارجی و انتظامی که به عراق تحمیل شد و همین امروز، عراق در معرض فروپاشی است، یا نمونه استثنائی دیگری حتی در اروپا که بلژیک است که قبلاً یک دولت تک‌بافت بوده و بعد فدرال شده و اگر خارج از قاره اروپا بود حتماً تا به امروز چندپاره می شد، [مورد با ثبات دیگری را نمی بینید].
 
موضوع همین است، که فدرالیسم در دو حالت ایجاد می‌شود: یکی واحدهای جغرافیایی که دارای منافع همسان با هم هستند ولی تجربه تشکیل دولت ملی نداشته‌اند، این‌ها در چارچوب یک نظام فدرال با هم تشکیل دولت ملی داده‌اند. نمونه بارزی که می شود به آن اشاره کرد، آلمان است که امپراتوری پروس با امیرنشین‌های آلمانی متحد شدند و گروه فدرال آلمان و در حال حاضر جمهوری را تاسیس کردند.
 
حالت دوم، در مستعمره نشین‌هایی که در قاره‌های جدید بوده‌اند، مثلا آمریکای شمالی و جنوبی (در شمال: آمریکا و کانادا، در جنوب: برزیل و کلمبیا و آرژانتین و این‌ها)، یا مثلا استرالیا در قاره اقیانوسیه، این‌ها مستعمره‌نشین‌های وسیعی بوده‌اند که در بدو استقلال هم جمعیت قابل ملاحظه‌ای نداشته اند، همسانی فرهنگی هم داشته‌اند. این‌ها با هم یکپارچه می‌شدند و یک کشور فدرالی ایجاد می کردند.
 
غیر از این موارد استثنایی که در حال حاضر همه هم بحران‌زده هستند، هیچ کشوری را نمی‌شود سراغ گرفت که نظام سیاسی تک بافتی داشته و به سمت نظام فدرال برود.
 
مقصودتان از تک‌بافت چیست؟
 
تیرداد بنکدار: نظام بسیط و تک‌بافت. نظام غیرفدرال. نظامی که قدرت بافت سیاسی‌اش در مرکز است. ولی در چارچوب همین نظام تک‌بافت، بحث تمرکززدایی هم مطرح می شود.
 
یعنی معمولاً در وهله اول که دولت‌های ملی شکل می‌گیرند، این نظام‌های تک بافت، تمرکزگرا هستند و تمام سیاست‌های کلان کشوری در پایتخت و در هیئت دولت تبیین و اجرایی می‌شوند.
 
ولی بعد که این دولت ملی انسجام خودش را پیدا می‌کند، وارد پروسه تمرکززدایی هم می‌شود. ما در ایران هم این را داستان را تجربه کرده ایم. در ایران، دوره رضاشاه پهلوی، به نوعی دوره‌ای است که دولت‌سازی مدرن در ایران شکل می‌گیرد، تمرکزگرایی دوره رضاشاهی هم به عنوان پیامد قوی این پروسه، اجرایی می شود.
 
ولی از همان أواخر دهه۴۰ به این طرف، تمام مدت بین تمام دولتمردان صحبتش شده و بحث تمرکززدایی مطرح شده. پیش از انقلاب، آمدند و اختیارات استانداران را افزایش دادند و گام‌هایی برداشته شد.
 
بسیارخب، من به این نتیجه رسیدم که شما با تمرکززدایی موافقید و می‌گویید می شود به صورت استانی باشد، همان‌طور که در تاریخ ایران هم...
 
تیرداد بنکدار: بله بله، پس از انقلاب بنا بر شرایط ویژه، ده تا پانزده سالی، یا در واقع بیست سالی این روند متوقف شد و تمرکزگرایی انقلابی ایجاد شد، ولی از همان دوره آقای خاتمی و این‌ها، بحث‌های تمرکززدایی مطرح شد و شروع به کارهایی کردند که اگر فرصتی بود، در این مورد هم صحبت می‌کنیم.
 
پس با تمرکززدایی موافقید ولی می گویید شکلش باید خاص ایران و مناسب تک بافت باشد؟
 
تیرداد بنکدار: بله دقیقاً.
 
آقای جوادی حصار، نظر شما [و اصلاح‌طلبان درباره استدلالات و مشاهدات و مبانی نظری انتقادی درباره نامنطبق بودن نظام فدارل برای ایران، به عنوان کشوری که به باور امضاکنندگان، مرزها و تقسیم بندی‌های استانی‌اش زاییده تاریخ است و نه تقسیم بندی‌های جغرافیایی پسااستعماری، چیست]؟
 
محمدصادق جوادی‌حصار: این صحبت‌ها نه کاملا قابل رد است و نه کاملا قابل اثبات.
 
ببینید، در دوران های دیرینه، یعنی از دوره هخامنشیان و ساسانیان به این طرف، کشور به صورت یکپارچه، امپراتوری بوده ولی امرای محلی کاملا منطقه را با سلایق و طبق نیازهای منطقه‌ای اداره می کردند. همین‌طور که بیاییم جلو تا الان، تا همین قبل از دوره پهلوی، در دوره قاجار مثلا ولیعهد در آذربایجان، فقط نماینده دولت مرکزی بوده و آن‌جا را [متناسب] با نیازهای آن‌جا اداره می کرده.
 
در شرق ایران یعنی هرات و افعانستان، حکومتی که نمایندگی ایران را داشته کاملاً به صورت خودمختار عمل می‌کرده اند. در جنوب ایران همین‌طور. اصلا خیلی از شاهان [بر سر کار] می آمدند، یکی از کارهایشان سرکوب امرای محلی و منطقه‌ای بوده. یعنی این طور که [آقای بنکدار] اشاره می فرمایند، از نظر من، یک کمی یکپارچگی فرهنگی ایران را تایید می کنم ولی این که نیازهای منطقه‌ای و بومی در تمام طول تاریخ ایران اقتضائات خودش را داشته و امرای محلی با اختیارات خودشان در آن محلات زندگی می کردند و فقط خراج دولت مرکزی را می‌فرستادند، این را به نظرم هیچ تاریخ‌دانی در ایران نمی‌تواند انکار کند.
 
اما یک مسئله هست، و آن این که الان یک خلط مبحث صورت می‌گیرد، آقای خاتمی به هیچ روی در پی گسست ایران در طرح فدراتیو نبوده، بلکه در پی توزیع عادلانه قدرت در کشور و مدیریت عالی دولت مرکزی در اقصی نقاط کشور بوده. از صحبت هایش چنین چیزی بر‌می‌آید.
 
من چنین استنباطی ندارم که آقای خاتمی می خواهد بگوید مثلا کردستان برای خودش، سیستان و بلوچستان برای خودش، آذربایجان برای خودش... چنین چیزی از کجای حرف آقای خاتمی در می‌آید؟
 
ممنونم آقای جوادی‌حصار. آقای مهتدی، آیا راهی برای پیشبرد برنامه عدم تمرکز هست که مثل طرح فدرالیسم، موجب اصطکاک [میان برخی اعضای] احزاب منطقه‌ای و قومی، از جمله کومه‌له با ملیون، ایران‌گرایان، جمهوری‌خواهان، شاه‌دوستان، مشروطه‌خواهان، و طیفی از چپ دموکرات و مستقلی که نظام فدرال را برای ایران مضر تشخیص می‌دهند، نشود؟
 
عبدالله مهتدی: آخر فقط مسئله این نیست که جوری حقوق قومیت‌های ایران از جمله کردها و غیره طوری تأمین بشود که موجب ناراحتی خاطر بعضی از دوستان نشود. بایستی اصولی حاکم باشد و حقوق مردم رعایت بشود.
 
به نظر من... اگر در بین خیلی از کشورها، ایران را در نظر بگیریم، اتفاقا کشوری است که فوق‌العاده مستعد است برای طرح فدرالی و طرح عدم تمرکز و مشابه این‌ها. چرا؟ برای این‌که آقای جوادی حصار هم اشاره کردند که از گذشته دور و امپراتوری‌های دوره باستان ایران هیچ‌وقت آن چیزی نبوده که به نام نظام تک‌بافت این‌‌جا مطرح شد. هیچ‌وقت نظام تک‌بافتی نبوده. این پدیده محصول صدساله اخیر است و اتفاقا به نتیجه نرسیده است و نخواهد رسید.
 
ایران در گذشته ساتراپ‌نشین بوده و در دوره سده‌های میانه هم امیرنشین‌ها و حکومت‌های مختلفی وجود داشته‌اند. حتی تا دوره قاجاریه ممالک محروسه ایران خوانده می‌شده.
 
تلاش برای آن چیزی که نظام تک‌بافتی نامیده می‌شود، به نظر من تلاشی است برای تداوم استبداد، این بار به شکل ایدئولوژیک اسلامی در شکل ناسیونالیسم، و این به نظر من برخلاف نیت یا خواست گویندگان آن به ایران و ملت ایران هیچ کمکی نخواهد کرد.
 
ممنون آقای مهتدی. یک فرصت دیگر بدهیم به آقای بنکدار، به دلیل این‌که دو نفر دیگر در این بحث نظراتشان با هم چندان تمایز پیدا نکرد. آقای بنکدار، نکته آخرتان را بگویید.
 
تیرداد بنکدار: من خیلی چیزها می‌خواستم بگویم ولی فرصت کم است. اینکه دوستان می‌گویند در تاریخ ایران چطوری بوده، این حرف‌ها اولاً غلط است و این تعمیم‌های کلی را نمی‌شود در مورد مناسبات قدرت در ایران داد. در ایران دوره ساسانیان، ما شاید سه الگوی حکمرانی داشته باشیم که...
 
بسیار خب، وقت میزگرد تمام شد. پس در وقت دیگری یک بحث دیگر به همین موضوع اختصاص می دهیم.
+18
رأی دهید
-3

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۳۴
    tiger.man - ریکیاویک، ایسلند
    این احمق فهمید نظام فدرالیسم بهترین شیوه بقاء برای کشوری کثیر المله چون ایران است و خود عاقل پندارها نفهمیدند.
    19
    22
    شنبه ۴ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۴:۲۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۴
    tiger.man - ریکیاویک، ایسلند
    مشکل اینجاست که قومیت حاکم خود را در جایگاه مالک مطلق کشور میداند انهم در کشوری که اولا کثیر المله است و ثانیا خود انها جزیی از کل هستند و تا وقتی به جایگاه واقعی خود که همان جزء بودن انها از کلیت کشور است معترف نباشد همین جنایتها در حق اقوام و ملتهای دیگر ادامه خواهد داشت. اکنون بنام دین در اینده بنام ناسیونالیست مطلق العنان ایرانی که قومیت مسلط خود را نماینده ان میپندارد و قطع به یقین در صورتی که این صاحبان این تفکر که اینجا هم ماشالا کم نیستند قدرت بدست بگیرند بلایی سر قومیت های غیر میاورند که روی چنگیز و هیتلر را سفید خواهند کرد. ادمی که جایگاه واقعی خود را نباشد و در جایی فراتر از جایگاه واقعی خود بنشیند و از ان جایگاه که جای او نیست به دیگران ظلم و ستم روا دارد و همه غیر خودی ها را از کوچکترین و ابتدایی ترین حقوقشان محروم کند دیر یا زود کسانی دیگر او را به جایگاه اصلیش هدایت میکنند . خلاصه اینکه کشور زمانی روی ارامش و امنیت و پیشرفت را خواهد دید قومیت حاکم جایگاه واقعی خود را بداند و به جزء بودن خود اعتراف کند.
    15
    21
    شنبه ۴ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۵:۱۸
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۷
    azadi2011 - تورنتو، کانادا
    [::tiger.man - ریکیاویک، ایسلند::]. تو اگر به همان زبان اکثریت مظلوم و در بند خودت مطلب می نوشتی بهتر نبود؟
    8
    6
    شنبه ۴ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۹:۵۷
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۷
    azadi2011 - تورنتو، کانادا
    بدون یک قانون اساسی مدرن، و بدون استقرار دموکراسی، گفتگو بر سر فدرالیسم، یعنی ایالتهای مستبد در حال جنگ با یکدیگر که شعله ی ان تا ابد خاموش نشود، و یا برقراری یک دیکتاتوری دیگر که همه را سر جای خود بنشاند. ارتش ایران زمین از کران تا کران پاینده باد، تا هر نغمه ی منحوس از این دست را سر جای خود بنشاند، و دموکراسی در ایران برقرار شود
    5
    6
    شنبه ۴ خرداد ۱۳۹۸ - ۲۰:۰۴
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۴
    Liberte - ارومیه، ایران
    فدرالیسم در یک کشور مردم با فرهنگ پیشرفته و متمدن نیاز داره. مردمی که نسبت به حقوق دیگران ،حقوق شهروندی و رقابت سالم و عدم تمرکزگرایی معتقد باشن.مثل سوئیس ،آلمان ، آمریکا و کانادا ،اتریش . مردم ایران هنوز به اون درجه از بینش رسیدن که فدرالیسمو هضم کنند؟ یا مردمی که برای یک مسابقه فوتبال به پیج خارجی ها حمله می کنند از واژه فدرالیسم ترس و توهم دارند.
    3
    6
    شنبه ۴ خرداد ۱۳۹۸ - ۲۰:۵۲
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۴
    tiger.man - ریکیاویک، ایسلند
    [::azadi2011 - تورنتو، کانادا::] التماس جنابعالی در استفاده از ارتش و به عبارتی نیروی نظامی در برخورد با درخواست های برحق ملیتهای و قومیت ها فی نفسه نافی اعتقاد قلبی و عقلی شما با دمکراسی و قانون اساسی مدرنه. هیچکدامااز کشورهای متمدن که واقعا دمکراسی در آن حاکم است از ارتش بر علیه ملت استفاده نمی‌کنند دوما اینکه همین جمله شما شاهدی بر وجود جبروت قوم مسلط است و الا نیازی به تهدید به استفاده از ارتش در داخل کشوری کثیر المله چون ایران برای سرکوب ملیتها و قومیت‌ها نیست مگر اینکه چنان از جور و ستم و محرومیت از حقوق اولیه و حتی حق حیات جان به لب رسیده باشند که احتمال بدهید که بپا خیزند که دلیلش و نتیجه نهاییش هم واضحه ولی واقعا امیدوارم به آنجا نرسد و همه به حقوق حقه خود برسند چون قلبا اعتقاد دارم دنیای کنونی دنیای مرز جدید ساختن نیست بلکه دنیای برداشتن مرزها و ایجاد روابط عقلانی و منطقی بین انسانهاست ولی ظاهرا شما و امثال شما به چنین چیزی معتقد نیستید.
    2
    4
    شنبه ۴ خرداد ۱۳۹۸ - ۲۱:۵۵
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۴
    tiger.man - ریکیاویک، ایسلند
    [::Liberte - ارومیه، ایران::] یعنی می‌گویید چون جزئی از ملت از این واژه ترس دارندبقیه باید کورکورانه تبعیت کنند؟ این مشکل من نیست که بعضی مثلا روشنفکران قوم مسلط درکی از مفهوم دمکراسی و فدرالیسم ندارند. مشکل من تضییع حقوق اولیه من خارج از دایره قوم مسلط به صرف اینکه جزئی از این قوم نیستم از حقوق اولیه و ابتدایی محرومم و باید به آن برسم و میرسم. در اینکه فدرالیسم باشد یا غیر فدرالیسم آن را هم رفراندوم تعیین می‌کند و من صرفا نظر شخصی خودم را بیان کردم که طبیعتا وحی منزل نیست ولی با توجه به بیداری ملی در میان اقوام و ملیتها و رشد بلوغ فکری و و سیاسی در میان انها و اینکه به این واقعیت رسیدند که همه اقوام در ایران چه فارس چه عرب چه ترک چه ترکمن چه لر چه کرد چه بلوچ چه مازنی چه. همه جزئی از کل هستند و سواری دادن به یک قومیت خاص بس است و همگی در آن سرزمین حق داشتن حقوق برابر را داریم در نهایت به فدرالیسم رای خواهند داد چون این سیستم تنها سیستم ضامن این برابری است.
    2
    3
    شنبه ۴ خرداد ۱۳۹۸ - ۲۲:۱۱
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۴
    tiger.man - ریکیاویک، ایسلند
    ایده آل من این است :حقوق انسانی برابر صرفه نظر از قومیت و ملیت و زبان و اعتقاد و جنسیت افراد در داخل و روابط سیاسی تجاری متعادل و منطقی بر مبنای احترام با دنیا و بخصوص همسایگان. آیا واقعا ایده آلی غیر منطقی است؟؟!!!
    1
    4
    شنبه ۴ خرداد ۱۳۹۸ - ۲۲:۱۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۷
    azadi2011 - تورنتو، کانادا
    [::tiger.man - ریکیاویک، ایسلند::]. اگر متوجه شده باشی، دموکراسی اول لازم است، واگر متوجه باشی، این دموکراسی است که ضامن حقوق شهروندی است، از هر قومی که باشی، ولی بدون ایجاد دموکراسی، هرگز خاک به کسی داده نخواهد شد تا برای خودش بچرد، و اینکه از ارتش همیشه بیدار ایران نام بردم برای همین بود، اگر در پیام دومت به این نتیجه رسیدی که جزئی از یک کل هستی، نشانه ی خوبی است، چون برای ورود به دوران یک کشور ازاد، نباید کشور را به اقلیت ها تجزیه کرد، همانطور که کشورهای بزرگ دنیا که دموکراسی را تجربه می کنند از همگرایی استفاده می کنند، در المان که چهار میلیون ترک زندگی می کنند، چرا به فکر تجزیه المان نیستند؟ چون دموکراسی در مقابل انها می ایستد، ترس شما از دموکراسی ار همین است، و بخاطر همین با ان مبارزه می کنید
    2
    1
    یکشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۸ - ۰۷:۰۴
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۴
    Liberte - ارومیه، ایران
    [::tiger.man - ریکیاویک، ایسلند::]. دقیقا منم مثل شما به فدرالیسم اعتقاد دارم. منظورم این بود که علت مخالفت با فدرالیسم و سخنان محمد خاتمی، ناپختگی سیاسی و باقی ماندن خاطره و روح پاتریالیسم(پدر سالاری) در ایرانیانه، که ملی گرایی رو به وفاداری متمرکز به شاه یا ولی فقیه می بییند.
    2
    2
    یکشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۱:۴۷
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۴
    tiger.man - ریکیاویک، ایسلند
    [::azadi2011 :]. اولا من خودم گفتم جزئی از کل هستم اما مشکل اینجاست که قومیت حاکم گمان می‌کند که خودش کل است در حالیکه نبود و نیست و نخواهد بود و این تفکر در صورت استمرار به متلاشی شدن کشور می‌انجامد دوما در حقوق سیاسی و شهروندی مدرن و دمکراتیک جرمی بنام تجزیه طلبی وجود ندارد و از آن بنام حق تعیین سرنوشت تاکید می‌کنم حق و نه جرم یاد می‌شود که صندوق آرا تعیین می‌کند(نمونه رفراندوم اسکاتلند) ثالثا. فرض قبول عرایض جنابعالی شما حق ایراد به آن اشخاص که مایل به استقلال هستند را زمانی دارید که تمام حق و حقوق خود را دارند ولی کماکان چنین ایده ای دارند در حالیکه صرفا به دلیل تفاوت های قومی و زبانی ودینی و اعتقادی از اساسی ترین حقوق و کلا از حق حیات محروم هستند و انتظار دارید که مثل شما ایران دوست باشند. ایران زمانی ایران همه است که عدالت در آن اجرا شود و الا همان پرشیا باقی خواهد بود و برای من غیر پرشین تاریخ و فرهنگ و همه متعلقات این قومیت غریب و بیگانه است همانطور که فرهنگ ویتنام برایم غریب است مگر اینکه این قومیت هم خود را جزئی از کل بداند و امیدوارم تا دیر نشده این واقعیت بفهمد.
    1
    1
    دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۸ - ۲۳:۲۱
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۴
    tiger.man - ریکیاویک، ایسلند
    [::Liberte - ارومیه، ایران::] بالاخره باید از یک جایی شروع کرد. نمیشه که تا ابد به بهانه عدم بلوغ سیاسی قومیت های مختلف تا ابد به قومیتی خاص به صرف اینکه مالک قدرت است سواری دهد. این نکته را بگم که من بنده مشکلی با قومیت فارس ندارم، آنها هم همچون من انسان هستند و دارای حق اختیار اما متاسفانه بعضی مثلا روشنفکر چنان بنام این قومیت حقوق و تاریخ و هویت و اصالت ملت‌های دیگر را سرکوب و سعی در محو وتاراج و چپاول ملت‌های دیگر کرد که متاسفانه با هر زبانی بیان شود کلا تعمیم می‌شود در حالیکه مشکل خود قومیت حاکم نیست بلکه نظام‌های حاکم با شناسنامه قومیت حاکم است. از آن رضا شاه بگیر که با کشتارها و زنده بگور کردن ها و سرکوب ها شروع شد تا همین خامنه‌ای که می‌بینیم چه می‌کند. خود مردم عادی قومیت حاکم قربانی اصلی این بازی هستند و امیدوارم تا دیر نشده این واقعیت را بفهمند.
    0
    1
    دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۸ - ۲۳:۳۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.