سئوالی مهم و پاسخی مهمتر از آن

عجب داستانی من دارم با این خاطره "زاویه و قبله"! لوله کش ساختمان، چشم دیدن ترک های هم میهن مهاجر را به شمال شهر نداشت، زیرا آنان بازار کار هم محلی را خراب میکنند و چون بنا هم از آن مسلمانهای مذهبی بود، این امر باعث بیشتر نفرت لوله کش از او بود! و وقتیکه کار به نصب کاسه دستشویی شده بود، چون هر دو ساکن روستای نبودند و در دو روستای گوناگون زندگی میکردند، آن بنا زیاد مطمئن نبود که قبله کدام طرفه، و وقتیکه ازم جویا شد، چون کافر هستم، زیاد پرسش او را جدی نگرفتم، تا اینکه دیدم که این پرسش خیاطی و بسیار سرنوشت ساز در ساخت خانه است، پس این پاسخ را به لوله کش محول کردم و آنان شروع به بحث و جدل، و درد بنا در این بود که حتی یکروز را نمایش باطل نشده و طبق جهت امام ۸ و جهت مکه، او یک نظر دیگری داشت تا لوله کش! نزدیک به تمام بعد از ظهر بحث میکردند تا اینکه حاجی خانم همسایه را پرسان کردم که قبله لعنتی کدام جهته!؟ که او با نظر لوله کش موافق بود! آی ما خندیدم که به بنا خوش لهجه مان گفتیم: برو بمدت چندین سالی که اینجا هستی، نماز را از نو بخوان!

نمیدانم آن کار را کرد و یا نه!؟ ولی شرطی که با ماها بسته بود، رفت که هنوز آنرا ادا کنه و آنهم شرط یک بستنی بود!

واقعا آدم کف میکنه! البته بماند فریضه دستشویی رفتن و آفتابه عمل بسیار مهمی در دین مبین اسلام است.

در حدیث آمده اگر کاسه تولت رو به قبله بود بر مسلمان واجب هست بالانس زده قضای حاجت خویش را بنماید تا رستگار شود