دیوید اکس در نشنال اینترست نوشت: در نهم آوریل ۱۹۷۲ عراق و شوروی سابق موفق به انعقاد پیمانی تاریخی شدند. شوروی متعهد شد که ارتش عراق را با پیشرفته ترین تجهیزات مسلح کند. در ازای فروش تانک، جت و موشک به عراق، شوروی تنها یک چیز به دست می آورد. نفوذ در منطقه ای که بخش اعظم ذخایر نفت جهان را در خود دارد. خبر اتحاد عراق با شوروی در کشور همسایه یعنی ایران مثل بمب ترکید. ایران که دارای مذهب شیعه است، آن زمان رقیبی برای اقلیت سنی حاکم بر عراق تلقی می شد.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: در تهران محمدرضا شاه پهلوی فورا برای مقابله به مثل دست به کار شد. ابتدا پلیس مخفی را برای سرکوب مخالفان داخلی به راه انداخت و سپس به ایالات متحده روی آورد. شاه به سلاح نیاز داشت اما نه هر نوع سلاحی. شاه که خودش یک خلبان نظامی بود، خواستار پیشرفته ترین هواپیماهای آمریکایی بود که با آنها بتواند بر فراز خلیج فارس تا اقیانوس هند گشتزنی کند.
شاه اشتهای سیری ناپذیری برای جت های جنگنده داشت. یکی از مقامات آمریکایی می گفت او هرچه پرواز کند را میخرد. اما شاه به خرید جنگنده ای علاقه داشت که قدرت پرواز کافی و شلیک از راه دور برای ساقط کردن میگ۲۵ شوروی را داشته باشد. این جنگنده ها در ارتفاع شصت هزار پا با سرعت سه ماخ بر فراز ایران پرواز میکردند. دولت نیکسون نیز راغب بود برای ایجاد توزان قوا برابر شوروی، خواسته شاه را برآورده کند. نیکسون و مشاور امنیت ملی او کسینجر سال ۱۹۷۲ به تهران رفتند و یک چک سفید امضا برای شاه کشیدند. هر هواپیمایی که شاه قادر به خرید آن بود، صرف نظر از سیاستها و محدودیتهای پنتاگون و وزارت امورخارجه، در اختیار ایران قرار میگرفت.
به این صورت بود که ایران به غیر از ایالات متحده تنها کشوری شد که دارای قدرتمندترین جنگنده شکاری ساخته شده تا آن زمان، یعنی گرومن اف۱۴ تامکت شد، یک جنگنده با بالهای جارویی که راداری پیشرفته داشت و به موشک های دوربرد فونیکس هوا به هوا مجهز بود. باید تصریح شود که آمریکایی ها خیلی زود بابت فروش این جنگنده به ایران پشیمان شدند. در سال ۱۹۷۹ مخالفان شاه حکومت او را سرنگون کرده، سفارت آمریکا را تسخیرو [امام] خمینی را به ایران بازگرداندند. این انقلاب ایران را از نزدیکترین متحد آمریکا به سرسختترین دشمنش تبدیل کرد. دشمنی که مالک ۷۹ فروند از خطرناکترین جنگنده جهان بود.
طی پنج دهه آتی، آمریکا غیر از جنگ دست به هر اقدامی زد تا اف۱۴ های ایران را زمینگیر کند اما نتیجه ای نداشت. ایران از طریق مهندسی معکوس، ابتکار و... موفق شد اف۱۴ های خود را سرپا نگه دارد و حتی آنها را ارتقا دهد. این هواپیماها در چندین عملیات شرکت کردند و حتی در برخی موارد با نیروی هوایی آمریکا درگیر شدند. امروز حدود ۴۰ فروند اف۱۴ باقیمانده برای ایران، هنوز از بهترین پرنده های جنگی در خاورمیانه تلقی میشوند. همچنین از زمان بازنشستگی اف۱۴ در نیروی هوایی آمریکا از سال ۲۰۰۶، ایران تنها کشوری است که هنوز از این هواپیما استفاده میکند.
اف۱۴ محصول یک شکست بود. در دهه شصت پنتاگون تصمیم گرفت هزاران جنگنده نیروی هوایی را با یک هواپیمای قادر به انجام حملات زمینی و درگیری هوایی جایگزین کند. نتیجه این تلاش ساخت هواپیمای دونفره اف۱۱۱ بود که دو موتور پیشرفته داشت و به بهترین هواپیمای بمب افکن دوربرد ارتش آمریکا تبدیل شد.
اما به عنوان یک جنگنده نیروی دریایی، اف۱۱۱ عملکردی افتضاح داشت. از هفت نمونه اولیه ساخته شده توسط جنرال دینامیکس با همکاری گرومن، سه فروند سقوط کردند. در سال ۱۹۶۸ کار روی این جنگنده متوقف شد. گرومن در تلاش برای یافتن یک جایگزین، از ایده بال جارویی، موتورهای تی اف-۳۰، رادار awg-9 و موشک دوربرد aim-54 در ترکیب با بدنه ای سبکتر، کوچکتر و ساده تر استفاده کرد. اف۱۴ ساخته شد و نخستین پرواز آزمایشی خود را در سال ۱۹۷۰ به انجام رساند. دو سال بعد نخستین سفارش تحویل نیروی هوایی آمریکا شد و در نهایت گرومن ۷۱۲ فروند از این هواپیما را ساخت.
در سال ۱۹۷۴ شاه سفارش خرید هشتاد فروند از این مدل به علاوه قطعات یدکی و ۲۸۴ موشک فونیکس را به ارزش دو میلیارد دلار مطرح کرد. پیش از فرار شاه و تحریمهای آمریکا علیه نظام جدید ایران، ۷۹ فروند از این هواپیما تحویل ایران شده بود. هشتادمین فروند از این سفارش در نهایت توسط نیروی دریایی آمریکا در یک اسکادران آزمایشی مورد استفاده قرار گرفت.
خلبانان نیروی دریایی آمریکا این هواپیماها را در کارخانه گرومن که در لانگ آیلند مستقر بود تحویل گرفته و سه تا سه تا به سوی ایران میبردند. خلبانان کمی آموزش پرواز با آن را دیده بودند و آن را تجربه ای کم نظیر میدانستند. آنها طی این سفر یک بار در اسپانیا توقف کرده و سپس به سوی فرودگاه اصفهان می رفتند. در طول مسیر تانکرهای سوخت رسان مدام به اف۱۴ ها سوخت می رساندند. در هر مرحله از سفر، شش بار سوخت رسانی انجام میشد. اما سوخت رسانی تنها مشکل نبود. نشستن بیش از هفت ساعت در کابین پرنده، باعث شد که نیروی دریایی به خلبانان پیشنهاد پوشیدن پوشک دهد که البته برخی از خلبان ها آن را نپذیرفتند.
تا سال ۱۹۷۹ ارتش آمریکا به حدود ۱۲۰ خلبان ایرانی و کمکهایی که در صندلی رادار مینشستند، آموزش داد. البته شاه بعدها بابت پرداخت رشوه ۲۴ میلیون دلاری گرومن به دولتمردان ایرانی برای تسهیل روند صدور تسلیحات گلایه مند شد. او از گرومن خواسته بود که رشوه های پرداختی را پس بگیرد. شاه به قدری عصبانی بود که حتی تهدید به لغو قرارداد کرد که وزارت امورخارجه آمریکا نیز در پاسخ به او گوشزد کرد این کار نقض تعهدات قراردادی تلقی میشود. در حین این تنشها، استفاده ایرانیها از تامکت های دریافتی در آسمان کشور باعث شد که شوروی به پرواز هواپیماهای جاسوسی میگ۲۵ بر فراز ایران خاتمه دهد.
در جریان وقایع انقلاب ۲۷ نفر از خلبانان تازه آموزش دیده ایرانی نیز از کشور فرار کردند و مهندسان آمریکایی که برای کمپانی سازنده موشکهای فونیکس کار میکردند، پیش از خروج شانزده موشک را از کار انداختند. اما مهندسان انقلابی در نهایت موفق شدند آنها را بازسازی کنند. ماموران جمهوری اسلامی به خلبانان اف۱۴ مظنون بودند که هوادار شاه و آمریکا هستند. حتی پلیس یکی از آنها را در خانه اش دستگیر کرد اما چند ماه بعد دریافت که برای استفاده از این هواپیماها به تمام خلبانان آموزش دیده خود نیاز دارد. در سال ۱۹۸۰ جنگ بین ایران و عراق آغاز شد. میگ های ۲۵ عراقی به آسمان ایران نفوذ می کردند و جنگنده های اف۴ و اف۵ ایرانی از سرعت کافی برای ممانعت از آنها برخوردار نبودند. طی این جنگ میگ های عراقی دهها فروند هواپیمای ایرانی از جمله یک ec130 بسیار باارزش مختص به جنگ الکترونیک را ساقط کردند. خلبان عراقی، سرهنگ محمد رایان به تنهایی مدعی ساقط کردن هشت هواپیمای ایرانی بود. اما تنها اف۱۴ بود که توان مقابله با میگ۲۵ را داشت. در پایان جنگ دو فروند از اف۱۴ های ایرانی ساقط شده و ۷۷ فروند برای ایران باقی مانده بود. باپراکنده شدن خدمه پروازی و مهندسان و عدم دسترسی ایران به شرکتهای سازنده آمریکایی، بخش بزرگی از ناوگان اف۱۴ ایران زمینگیر شده بود. ایران موفق شد شصت خلبان وفادار و ۲۴ متخصص رادار را حفظ کند. با استفاده از قطعات تامکت های زمینگیر شده، نیروی هوایی ایران توانست دوجین از آنها را عملیاتی نگه دارد که فورا نیز مورد استفاده قرار گرفتند.
در ابتدا از این هواپیما تنها برای هشدار دادن استفاده میشد و هواپیماهای پایین رده برای درگیری وارد عمل میشدند. اما با شدت گرفتن نبرد، اف۱۴ ها وارد عملیات شدند. طی جنگ کادر پرواز اف۱۴ ها مدعی دویست پیروزی در مواجهه با عراقیها شدند که شصت و چهار مورد آن را نیروی هوایی ایران تایید کرده است. یکی از خلبانان ایرانی به نام جلیل زندی ۱۱ رویارویی موفق داشته که او را به هراس آور ترین خلبان ایرانی تبدیل میکند. نصیرخانی میگوید که فرماندهی عراق به خلبانان خود دستور داده بود که در مناطق حضور اف۱۴ از درگیری خودداری کنند.
اف۱۴ ها عموما به توپ بیست میلیمتری و موشکهای فونیکس دوربرد مسلح بودند چراکه تکنیسینهای آمریکایی فرصت نصب موشک های میانبرد اسپارو و کوتاه برد سایدویندر را نیافته بودند. موشکهای فونیکس باید از فاصله ای صد مایلی شلیک شوند اما در فقدان تسلیحات جایگزین، حتی یک خلبان ایرانی گزارش داده که از فاصله ۱۲مایلی از این موشک استفاده کرده است. در طول جنگ هشت اف۱۴ ایرانی سقوط کردند .سه فروند توسط میراژهای عراقی، یک فروند توسط میگ۲۱ عراق و دو فروند به صورت مجهول ساقط شدند. هشت فروند تامکت سقوط کرده در عراق، به گفته تقوایی، فورا توسط نیروهای ویژه آمریکایی منهدم میشدند تا به دست شوروی نیفتند.
تامکت های ایرانی چندین بار میگ های عراقی را فراری دادند اما تنها یک خلبان ایرانی توانست که میگها را سرنگون کنند. در سپتامبر و سپس دسامبر ۱۹۸۲ شهرام روستنی، با استفاده از موشکهای فونیکس توانست به این هدف دست یابد. اما کمبود قطعات یدکی کار را برای اف۱۴های ایرانی دشوار کرد. به گفته نصیرخانی در سال ۱۹۸۴ تنها پانزده فروند اف۱۴ قادر به پرواز بود. تکنیسینها با استفاده از قطعات متعلق به پنجاه فروند زمینگیر شده، ۱۵ فروند دیگر را در شرایط خوبی نگه میداشتند.
از سال ۱۹۸۱ صنایع هوایی ایران کار اورهال و تعمیر اف۱۴ها را آغاز کردند. این اقدامات در نهایت منجر به افزوده شدن موشکهای اسپارو و سایدویندر به تامکت شد. خودکفایی صنایع نظامی ایران با کمک عوامل ایرانی در خارج از کشور برای ارسال قطعات به طور مخفیانه به ایران انجام می پذیرفت. البته دولت ریگان نیز یک بار برای کمک به شورشیان کنترا و آزادی گروگانهای آمریکایی در لبنان، تعدادی موشکهای فونیکس به ایران فروخت. مهندسان ایرانی در سال ۱۹۸۵ با افزودن امکان پرتاب بمب به تامکت، آن را به یک بمب افکن سنگین برای حملات زمینی تبدیل کردند. سالها بعد نیروی دریایی آمریکا نیز همین کار را روی اف۱۴های خود انجام داد. نخستین عملیات این بمب افکن توسط روستنی برای حمله به میادین نفتی عراق انجام شد اما ثمربخش نبود. مهندسان که ناامید شده بودند، بر میزان بمبهای آن افزودند و آن را با بمب سفارشی ۷۰۰۰ پوندی مسلح کردند که یکی از بزرگترین بمبهای سقوط آزاد آن زمان محسوب میشد. در حالی که فرمانده نیروی هوایی ایران، امیر بابایی از نزدیک عملیات را رصد میکرد، یک اف۱۴ این بمب غول آسا را روی هدف انداخت. پس از گذشت زمان لازم هیچ اتفاقی رخ نداد. بابایی قصد بازگشت به خودروی جیپش را داشت که صدای مهیبی به گوش رسید. اگرچه آن بمب به هدف اصابت نکرد، اما اثر روانی عمیقی بر عراقیها گذاشت.
در پایان جنگ، ۳۴ فروند از ۶۸ تامکت باقیمانده، ارزش پروازی داشتند. تنها دو فروند از آنها رادار سالمی داشتند. ایران تمام ذخایر موشک فونیکس خود را مصرف کرده بود. محموله موشکهای فونیکس پس از معامله با دولت رایگان به دست ایران رسید و بعد از جنگ نیز مهندسان ایرانی تسلیحات جدیدی برای اف۱۴ ساختند از جمله موشکهای اصلاح شده زمین به هوای هاوک که شاه از آمریکا خریداری کرده بود و همچنین موشکهای خریداری شده از شوروی. این اقدامات به انعطاف پذیری عملیات اف۱۴ها کمک کردند اما ایران به سرعت ذخایر قطعات یدکی خود را از دست میداد. ایران به منظور جایگزینی محموله های خریداری شده، برنامه های خودکفایی وسیعی در صنایع نظامی و غیرنظامی به راه انداخته بود. در بسیاری از حوزه ها این تلاش نتیجه بخش بود. در صنایع نفت، کشاورزی، فولاد، برق و هواپیمایی مسافری، ایران توانست پیشرفت کند.
اما تولید قطعات پیشرفته اف۱۴ هنوز برای ایران ممکن نبود بنابراین نیروی هوایی ایران تصمیم گرفت با خرید هواپیماهای جدید، جای آنها را پر کند. در دهه نود تنها چین حاضر شد به ایران هواپیمای نظامی بفروشد. اف۸های چینی برای آزمایش به خلبانان ایرانی داده شدند اما آنها فورا این هواپیما را رد کردند. از نظر آنها حتی اف۱۴های زمینگیر شده از جنگنده های چینی بهتر بودند. سال ۱۹۹۸ یک ایرانی به نام پرویز لاوی به اتهام تلاش برای خرید قطعات موتورهای اف۱۴, بازداشت و به پنج سال حبس محکوم شد. در همان سال تعدادی دیگر از تجار ایرانی، کانادایی و مالزیایی به همین اتهام بازداشت شدند.
با تمام اقدامات آمریکا، ایران همچنان بر هدف خود پافشاری میکرد و توانست برخی قطعات مورد نیازش را تهیه کند. در نتیجه حتی بعد از بازنشسته شدن اف۱۴ در ارتش آمریکا، پنتاگون مدلهایی از آن که در موزه نگهداری میشد را نیز با این توجیه که تمام قطعات آن تخلیه نشده و ممکن است به ایران قاچاق شود، ضبط کرد. در سال ۲۰۰۸ کنگره که از بی ثمر بودن تلاشهای پنتاگون برای جلوگیری از رسیدن قطعات به دست ایران مأیوس شده بود، قانون جدیدی برای ممنوعیت فروش هر نوع تجهیزات مرتبط با اف۱۴ به ایران به تصویب رساند.
با این حال تلاشها برای تهیه قطعات این هواپیما متوقف نشد و حتی در سال ۲۰۱۴ آمریکا ادعا کرد از برخی دلالان اسراییلی که دو بار تلاش کردند قطعات اف۱۴ را به ایران ارسال کنند، بازجویی به عمل آورده است. بی دلیل نیست که ایران به دنبال حفظ کارایی اف۱۴ های خود است. در سالهای اخیر با هدف افزودن بر عملیاتهای جاسوسی از تاسیسات هسته ای ایران، آمریکا پهپادهای جاسوسی خود از جمله RQ170 را به منطقه اعزام کرده است که یکی از آنها سال ۲۰۱۱ در ایران سقوط کرد. تامکتها به ربودن این پهپادها کمک میکنند. در اوایل سال ۲۰۰۰ نیروی هوایی ایران یک اسکادران از اف۱۴ ها را در پایگاه هوایی بوشهر مستقر کرد. با از کار افتادن این تامکتها ماموریت آنها پایان یافت اما با ادامه پروازهای جاسوسی آمریکا، سایر اف۱۴های ایرانی به پرواز در اطراف تأسیسات بوشهر و دو سایت دیگر ایران ادامه میدهند. اما این چیزی است که موجب پیچیده شدن شرایط شده است. به گفته تقوایی خدمه اف۱۴ گزارش داده اند که مرتبا شاهد پرواز پهپادهای پیشرفته ای بوده اند. پهپادهای جاسوسی سازمان سیا دارای قابلیتهای منحصربه فردی هستند از جمله پرواز در ماورای جو با حداکثرسرعت ۱۰ماخ و حداقل صفر. تقوایی در پایان می افزاید این پهپادها دارای تجهیزات ضدالکترونیک بسیار قدرتمندی هستند که رادار هواپیمای شناسایی را از کار میاندازند. در سال ۲۰۰۴ یک اف۱۴ ایران موفق به شناسایی یک پهپاد بر فراز تأسیسات اراک شد. وقتی خلبان ایرانی موشک خود را روی هدف قفل کرد، ناگهان صفحه رادار ناپدید شد. پهپاد با پراکنده کردن دود موتور از صحنه گریخت.
اما باید گفت که بعید است سازمان سیا دارای چنین پهپادهای پیشرفته ای باشد. ایرانیها بخصوص در مورد فعالیتهای هسته ای خود بسیار حساس هستند. چه از طریق ساخت قطعات و چه خرید مخفیانه آنها، ایران موفق شده اسکادران اف۱۴ خود را سرپا نگاه دارد. تقوایی در سال ۲۰۱۳ برآورد کرده که چهل فروند از تامکتهای ایرانی قادر به پرواز بوده اند که بالاترین میزان پس از دهه ۷۰ قلمداد میشود. ایران تلاش خود برای تجهیز تامکتها به رادارها، سیستمهای ناوبری و ارتباطی جدید را آغاز کرده است. پس از پنج دهه، کیفیت این تامکتها بهتر و بهتر میشود و در دفاع از سرزمین پارس، اهمیت بیشتری می یابند.