تیغ دو لبه مستندات تاریخی شبکه تلویزیونی من و تو

- چند سالی است که تلویزیون منوتو در مستندها و برنامه‌های سرگرم‌کننده‌ی تولیدی‌اش، از تصاویری بهره می‌برد که تنها منبع ممکنِ آن آرشیو تلویزیون ملی ایران است. گذشته از جنبه‌های مثبت در اختیار قرار گرفتن این منابع، تأمل در باب نتایج پخش مستندهایی از جنس «انقلاب ۵۷» در جامعه ملتهب و رو به انفجار ایران، بی‌فایده نخواهد بود.
- فردریش نیچه فیلسوف آلمانی‌ هوشمندانه به این نکته اشاره کرده است که افراط در رجوع به گذشته، می‌تواند به مانعی سترگ برای تغییر در حال آدمیان و در نهایت به نفی اصل زندگی منجر شود.
کیهان لندن - یوسف مصدقی: هفته‌ی گذشته، شبکه‌ی تلویزیونی پر بیننده‌ی منوتو مجموعه مستندی پنج قسمتی با عنوان «انقلاب ۵۷» پخش کرد که در واقع ادامه‌ای بر مجموعه‌ای با همین نام بود که قریب به چهار سال پیش در این شبکه تولید و پخش شده بود. فارغ از کیفیت بالای تولید و فرم هوشمندانه‌ی روایت این مجموعه، آنچه بیش از هر چیز توجه مخاطبین آن را را به خود جلب می‌کرد، حجم زیاد تصاویرِ کمتر دیده‌شده یا اصلا دیده‌نشده‌ی آرشیوی در این مجموعه مستند بود.
چند سالی است که تلویزیون منوتو در مستندها و برنامه‌های سرگرم‌کننده‌ی تولیدی‌اش، از تصاویری بهره می‌برد که تنها منبع ممکنِ آن آرشیو تلویزیون ملی ایران است. از روز روشن‌تر است که عده‌ای از شیعیان پاکیزه‌ی مستقر در صدا و سیمای جمهوری اسلامی- که بنا به سنت اولیاءشان از کفن میت و نعل خرِ مرده هم نمی‌گذرند- بخشی یا حتی تمام آرشیو تلویزیون ملی ایران را در مقابل جیفه‌ی دنیا به مالکین اصلی شبکه‌ی منوتو یا کارگزاران آنها فروخته‌اند.
 
این موضوع از چشم گانگسترهای معارض در «شرکت سهامی جمهوری اسلامی» دور نمانده و گاهی وسط دعواهای جناحی، بهانه‌ای می‌شود برای لیچارگویی و متلک به طرف مقابل. برای نمونه، هفته پیش حسام‌الدین آشنا(مشاور حسن روحانی)- که در کنار شغل اصلی‌اش یعنی دامادی دُری‌ نجف‌آبادی، ریاست مرکز بررسی‌های استراتژیک را هم برعهده دارد- برای تسویه حساب با عزت‌الله ضرغامی (رئیس اسبق صدا و سیمای جمهوری اسلامی) توئیتی کنایه‌آمیز نوشت و در آن با اشاره‌هایی نه‌چندان ظریف، ضرغامی را متهم کرد که در حفاظت از آرشیو تلویزیون ملی اهمال کرده و موجب شده که عده‌ای «اجنه» آن را بدزدند و به شبکه‌ی منوتو بفروشند.
 
باید توجه داشت که این توئیت به تلافی رفتار ضرغامی نوشته شده که دو هفته پیشتر در جلسه شورای‌ عالی فضای مجازی از حسن روحانی گردگیری مبسوطی کرده بود.
زنان ایران پیش از انقلاب ۵۷واقع امر این است که شاید تنها کار مثبتی که در طول ریاست ضرغامی بر صدا و سیمای جمهوری اسلامی انجام شد، این بود که حداقل بخشی از آرشیو رو به نابودی تلویزیون ملی ایران بنا به هر ملاحظه‌ای، دیجیتال شد و از خطر نابودی کامل رَست. قاعدتا اعتبار این کار به پاسدار عقب‌مانده و فاسدی چون عزت‌الله ضرغامی نمی‌رسد اما بانی این کار هر که بوده و به هر سببی که مرتکب این عمل شده، خدمتی ارزشمند جهت حفظ اسنادی از تاریخ معاصر کشور انجام داده است. امید که الباقی این آرشیو هم جایی صحیح و سلامت نگهداری شود تا پس از نابودی فرقه‌ی تبهکار، به کار اهل پژوهش و محققان تاریخ معاصر ایران بیاید.
 
از ماجرای چگونگی انتقال آرشیو تلویزیون ملی به خارج از ایران که بگذریم، تأمل در باب نتایج پخش مستندهایی از جنس «انقلاب ۵۷» در جامعه ملتهب و رو به انفجار ایران، بی‌فایده نخواهد بود.
 
شاید در نگاه نخست، حسی که از دیدار تصاویر ایام انقلاب مصیبت‌بار ۱۳۵۷ در بیننده‌ی غیروابسته به قدرت حاکم برانگیخته شود، افسوس و اسفی باشد ناشی از بر باد رفتن دستاوردهای حکومت پهلوی و از میان رفتن منابع و اعتبار ایرانِ دوران پادشاهی. علاوه بر رنج این «ورشکستگی به تقصیرِ» ملت ایران، دیدن رفتارهای بَدَوی و گاه وحشیانه‌ی «خلق قهرمان ایران» در روزهای منتهی به انقلاب، به‌خصوص شادی و پایکوبی آنها در غارت و آتش زدن اموال عمومی و خشونت افسارگسیخته‌ی این به‌اصطلاح «مردم» علیه کارگزاران و ارتشیان همدل با نظام پادشاهی، حس شرم و انزجار را در هر بیننده‌ی منصفی بر می‌انگیزد.

تا اینجای کار، نه تنها نمی‌توان از پخش این تصاویر ناخرسند بود بلکه منطقی به نظر می‌رسد که به کارکرد آگاهی‌بخش و روشنگر آنها هم امید بست. اما ساخت و پخش مستندهایی از نوع «انقلاب ۵۷» بر همه‌ی باشندگان جامعه‌ی ایران تأثیراتی همگون و همسان نمی‌گذارد. اینکه شما در این مستند می‌بینید که در نتیجه‌ی عدم برخورد جدی با یک مشت شورشی و اوباش خیابانی، لایق‌ترین و تواناترین ژنرال‌های ارتش ایران، سینه‌ی دیوار گذاشته شده‌اند یا اینکه مدیرانی که سال‌ها برای رشد کشور و توسعه‌ی مملکت زحمت کشیده بودند را بدون رعایت هیچ تشریفات قضایی به سرعت تیرباران کرده‌اند، پیامی خطرناک به بخشی از جامعه‌ی کنونی ایران مخابره می‌کند. این تصاویر به جیره‌خواران فرقه‌ی تبهکار و هواخواهان ولایت فقیه، پیام می‌دهد که چون پادشاه فقید ایران و فرماندهان ارتش شاهنشاهی در مقابل موج انقلاب راضی به شدت عمل با اوباش انقلابی نشدند و بدون مقاومت و خونریزی از معرکه کناره گرفتند، عاقبتی شوم برای آنها رقم خورد.
دانشگاه تهران پیش از انقلاب ۵۷پاسدار و بسیجی آدمکش و متجاوز که در چهار دهه‌ی اخیر پشت در پشت با خشونت زیسته و از خشونت ارتزاق کرده، با دیدن عاقبت برخورد خفیف با معترضان به حکومت مستقر، طبیعتا به این پندار دچار می‌شود که نه تنها برای حفظ قدرت بلکه برای بقای خود و بستگانش راهی جز اِعمال خشونت حداکثری بر معترضان ندارد. این خشونت هرچند اخلاقی و انسانی نیست اما از منظر تنازع بقاء برای جُند اسلام ضروری است. تصاویر مستندهایی از قماش «انقلاب ۵۷»، تلویحا به حافظان وضع موجود این هشدار را می‌دهند که نباید به معترضان به وضع موجود امتیاز داد زیرا این امتیازدهی به سقوط نظام حاکم و مجازات هواخواهانش منجر خواهد شد.
 
مستند «انقلاب ۵۷» همچنین حاوی پیامی هولناک برای طبقه‌ی متوسطِ دلال و اجاره‌بگیر ایران است. دیدن عواقب انقلاب، شامل ناامنی، رکود اقتصادی و از همه بدتر موج پابرهنگان و «مستضعفان» غارتگر و مصادره‌چی، مرفهین جامعه را می‌ترساند و مانع همدلی آنها را برای تغییرات بنیادی در وضع موجود می‌شود. نارضایتی‌های ناشی از سرکوب آزادی‌های اجتماعی در حکومت جمهوری اسلامی، هرچند که عاملی مهم برای اعتراض طبقه‌ی متوسط جامعه است اما در مقابل خوف این طبقه از ناامنی و قطع مناسبات فاسد اقتصادی که موجب رشد طبقه‌ی متوسط منحط کنونی در ایران شده است، این طبقه را در نهایت در کنار فرقه‌ی تبهکار قرار می‌دهد. نگارنده طی سال‌های اخیر و به ویژه پس از خیزش دی‌ماه ۱۳۹۶، از بسیاری از طیف‌های متنوع طبقه‌ی متوسط شنیده است که امنیت پادگانی را بر هرج و مرج انقلابی ترجیح می‌دهند. این بخش از جامعه، با خوی دلالی و اجاره‌بگیریِ نامُوَلد و فاسدشان، همواره متحد استراتژیک و نجات‌بخش استمرارطلبان فاسد حکومتی بوده و هستند.
 
آنچه به اختصار در این چند سطر آمد، بیشتر به این جهت است که از یاد نبریم که هر روایتی از تاریخ، فارغ از قصد راوی، حکم تیغی دو لبه را دارد که همواره یک سوی آن رو به روایتگر است. اینکه تصور کنیم صِرف نشان دادنِ ایام خوش و دستاوردهای شگرف گذشته، موجب خواهد شد که جامعه فاسد و پرتعارض امروز ایران یکپارچه برای بر انداختن فرقه‌ی تبهکار برخیزد، اگر حمل بر ساده‌لوحی نشود، نشانه‌ی عدم شناخت از جامعه کنونی ایران است.
 
فردریش نیچه فیلسوف آلمانی‌، در مقاله‌ی دوم از کتاب «تأملات نابهنگام» از سود و زیان پرداختن به تاریخ برای زندگی انسان‌ها نوشته و هوشمندانه اشاره کرده است که افراط در رجوع به گذشته، می‌تواند به مانعی سترگ برای تغییر در حال آدمیان و در نهایت به نفی اصل زندگی منجر شود. او به درستی در دیباچه‌ی این مقاله‌ی گرانقدر می‌نویسد: «ما برای زندگی و کُنِش به تاریخ نیازمندیم؛ نه برای اجتناب کوته‌نظرانه از زندگی و عمل یا حتی[بدتر از آن]، ماستمالی کردنِ زیستِ خودخواهانه و اعمال بدمان».
 
گذشته می‌تواند چراغ راه آینده باشد؛ تنها زمانی که تاریخ به خدمت زندگی و تغییر در حال آدمیان درآید. تفاوت میان تاریخ‌اندیشی و چُسناله در همین نکته است!
منبع: کیهان لندن
+43
رأی دهید
-9

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۳۴
    مساوات - مساوات، ایتالیا

    چند سال پیش یک فیلمی از دیدار یاسر عرفات با اسقف کاپوچی دیدم که عرفات بشدت به اسقف کاپوچی چسبیده بود و ازش لب میگرفت چند بار پشت سر هم و وقتی به ایران اومد و رفت پیش خمینی به همون صورت میخواست از خمینی لب بگیره حالا نمیدونم بعدا کاری هم کرد با خمینی یا نه ولی خمینی برای اولین بار لبخند زد و گل از گلش شکفت فکر میکنم شب رفت تو اتاق آقای خمینی.
    13
    44
    جمعه ۲۶ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۳:۳۲
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۳
    آزاذه - تهران، ایران
    [::مساوات - مساوات، ایتالیا::]. کسانی که قتل و عام مثل نقل ونباته براشون لب گرفتن و دادن را از بچگی تجربه کردن
    4
    4
    جمعه ۲۶ بهمن ۱۳۹۷ - ۲۱:۲۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۴
    حسین سلطانزاده - برلین، آلمان
    [::مساوات - مساوات، ایتالیا::]. آقا دیگه اینقدر شرو ور ننویسین میخواهید بد بگین مثل آدم یک چیزی بنویس این حرفهای بچه بسیجیها را اینجا تکرار نکنید
    2
    4
    شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۱:۱۸
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۲
    شاه و شیخ - قم، ایران
    ای کاش Iranian UK این جستار زیبای نیچه را در نظر میگرفت که بقول نویسنده این مقاله "اینکه تصور کنیم صِرف نشان دادنِ ایام خوش و دستاوردهای شگرف گذشته، موجب خواهد شد که جامعه فاسد و پرتعارض امروز ایران یکپارچه برای بر انداختن فرقه‌ی تبهکار برخیزد، اگر حمل بر ساده‌لوحی نشود، نشانه‌ی عدم شناخت از جامعه کنونی ایران است."
    0
    0
    یکشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۸:۱۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.