وقتی دزدان در راس امور کشور هستند

خواهش نکن عزیز من طرف خودش دستش تو ماجراست و جالبه مسئول آموزش و پرورش از خیر مدرسه ساز می پرسه چرا اینطوری شده؟ مسئولین آموزش پرورش و مدیران آموزش و پرورش نود ونه درصد سپاهی ها و بسجی ها و کسانی هستند که فقط یک مدرکی گرفتند و آمدند آنجا شدند مدیر منطقه و مدیر و مسئول بخش و استان. اگر کسی بره مناطق و ساختمان مرکزی های آموزش و پرورش در مناطق و شهرها می بینید که الدنگ خونه اس. ما سه واحد کارآموزش در دانشگاه داشتیم و من رفتم یک شرکت دوستان و اونا کار کابل کشی شبکه آموزش پرورش منطقه یک و مرکزی مشهد رو انجام میدادند.یعنی ما از ساعت 8 صبح باید اونجا میبودیم و داکت میزدیم و کابل میکشیدیم تو اتاقها.صبح ساعت هفت و نیم می آمدند و تا هشت و نیم هر اتاق یکی دو نفر مشغول خرید نون و مخلفات صبحانه بود بعد ساعت 9 میرفتند پشت کمدها و بعضی اتاقها هم در رو می بستند میشستند صبحانه خوردن بعد نیم ساعت دستشویی بودند و کسی نبود جواب مردم رو بده برمیگشتند نهایت ساعت ده تا یازدم و نیم کار میکردند بعد باز شروع میشد جیم زدن.دمپایی میپوشیدن برن وضو بگیرن و دیگه میرفت تا ساعت یک تا یک و نیم دوباره اینا رو میدیدی بعد

ساعت یک هم که می آمدند بداخلاق و داد بیداد میکردند و هرکی هم اونجا بود حواله میدادند برای فردا. یک روز ما اتفاقی وارد صحنه صبحانه خوردن یکی از اتاقها شدیم و خبر نداشتیم کسی هست و چون شرکت کلید همه اتاقها رو گرفته بود مسئول ما در رو باز کرد و داشت توضیح میداد و یهو دیدیم یکی آمد بیرون داد و بیداد که کی گفته وارد بشید اینجا امنیتی هستش و شماها جاسوسی میکنید خلاصه داستان اینطوری شد که باید بررسی بشه ببینند ما جزو سازمان مجاهدین نباشیم و از این حرفا حالا موضوع این بود که 5 نفر تو اتاق داشتند صبحانه میخوردن و دو تا از اینا هم جانباز سپاه بودند و بقیه هم مشخص بود دستمالی بودند و برای اینکه موضوع صبحانه و اینکه چرا در رو بستند و ساعت نه و نیم صبح ملت پشت در نسشتند منتظر شروع کردند به داد و بیداد که شماها حتما دارید جاسوسی میکنید طوری که بدبخت مسئول ما از ترس اصلا اون اتاق رو دیگه نگفت کارش رو انجام بدیم و کابلها رو از بیرون اتاق رد کردیم. فساد و دزدی و انقلابی گری سرتاپای این نظام فاسد رو گرفته و هرکی میتونه میدزده و شک نکنید همین مرتیکه و عواملش هر قراردادی به شرکتی میده درصدهای بالا میگیرن