یورونیوز : آیا تا به حال از خود پرسیدهاید که باستانشناسان چگونه قدمت آثار باستانی، مثلا نقاشیها و نگارههای غار لاسکو در فرانسه را که نوع بشر ۱۷٬۳۰۰ سال پیش ترسیم کرد، تعیین میکنند؟ یا قدمت «کفن تورین» در ایتالیا را، که به باور بسیاری کفن عیسی مسیح بوده است؟ یا این که دانشمندان چگونه میتوانند زمان و سال مرگ یک مومیایی را تعیین کنند؟
تعیین قدمت و عمر آثار و اجساد به جا مانده از هزاران سال پیش با اندازه گیری فعالیت یا تعیین عمر کربن۱۴ ممکن شده است.
یک ماده ارگانیک با منشا گیاهی یا حیوانی هم کربن-۱۴ دارد و هم کربن-۱۲. کربن-۱۴ نوعی رادیواکتیو است و میزان آن در هر ماده ارگانیک تا زمانی که زنده است به دلیل ارتباط با اتمسفر، ثابت میماند.
وقتی یک ماده زنده میمیرد دیگر کربن۱۴ جذب نمیکند، با سرعتی ثابت تجزیه میشود و رادیواکتیویته طبیعی آن به آرامی کاهش مییابد.
هر ۵۷۳۰ سال نیمی از اتمهای کربن۱۴ به نیتروژن تبدیل میشوند. به این پدیده نیمه عمر میگویند.
«ویلارد لیبی» آمریکایی به خاطر کشف همین ماهیت «کرونومتری» کربن۱۴ بود که جایزه نوبل شیمی را در سال ۱۹۶۰ از آن خود کرد.
دانشمندان برای تعیین عمر یک ماده نمونه، کمیت کربن۱۴ آن را با اندازهگیری رادیواکتیوته، یا با شمارش اتمهای کربن۱۴ آن ماده به روش طیفسنجی مشخص میکنند. به عبارت دیگر دانشمندان زمان مرگ یک ارگانیسم را با مقایسه میزان کربن۱۴ و کربن۱۲ که همیشه ثابت میماند، معلوم میکنند.
این تکنیک، روشی بسیار دقیق در باستانشناسی، لرزهنگاری و آتشفشان شناسی، هواشناسی، کشاورزی و اقیانوسشناسی است، اما محدودیتهای خود را هم دارد؛ عمر نمونه مورد مطالعه نباید بیشتر از ۵۰ هزار سال باشد چرا که مقدار کربن آن بسیار کم است و فقط در تخمین عمر ارگانیسم زنده جواب میدهد نه به عنوان مثال سنگ.