شعر ترانه
زنجیر بابلیان را از هم گسسته نگر
زندان خسته دلان را در هم شکسته نگر
از خنده بر لب ایشان نقشی نشسته نگر
کوروش پیام محبت به جهانیان آرد
منشور او ز سعادت به خدا نشان دارد
...
شهر بابل اینک شد آزاد از غمها
نخلستانش خرم گندمزارش زیبا
همراه آرد کوروش با خود آزادی را
هر ویرانی بیند سوی آبادی را
...
هر جا او قدم نهد
فردی از ستم رهد
شهری در هر قدمش گل میبارد
کوروش پیام محبت به جهانیان آرد
منشور او ز سعادت به خدا نشان دارد