تصویری از آماده باش کسی که پس از انقلاب هم به شاه امید بست!

تا چند وقت پیش از خود شاه و خانواده تصاویر کمتر دیده شده یا دیده نشده میدیدیم ازین ببعد باید تصاویر دیده نشده باغبون و نوکر و کلفت و آشپز و راننده های کاخ دیکتاتوریش رو هم ببینیم

شاه و شیخ. قم. اقای عزیز. چه کسی عموی بزرگوار شما را در داخل یک کومه چپانده بود؟؟چه کسی به عموی شما نان و سیب و زمینی میداد تا بچه ها را بزرگ کنند.اگر عموی شما در داخل کومه زندگی میکرد امکانات و لیاقت و درامد ایشان همانی بود که داشتند.ایا عموی بزرگوار شما را کسی بزور در ان کومه چپانده بود؟؟ایا یک سوپور یا یک رفتگر توقع دارد مانند یک سناتور زندگی کند.و یا اصولا مگر قرار است کسی یا مدیری یا سرپرستی بدیگران خانه و مسکن و ما وا بدهد یا هر کسی باید بمزان توان و قدرت کاری برای خود و خانواده اش رفاه و امکانات تهیه کند . در کجای دنیا شخص یا اشخاصی متعهد است زیاد تر از ان چزی که حق و حقوق ان فرد است برای او امکانات تهیه کند. حال فرق نمیکند حکومت شیخ باشد یا حکومت شاه. ایا فکر نمیکنید ما ایرانیها انسانهای پر توقعی هستیم؟؟ایا چشم های شما گرسنه بودن رفتگران را نمی بیند. عموی شما همان نان و سیب زمینی را داشت و لی همقطان عموی شما فعلا کلیه های خودشان را میفروشند تا نان و سیب زمینی تهیه کنند. ایا غیر از این است؟؟؟

من این کلیپ رو ندیدم.حالشم نداشتم.اما با احترام وتوجه به نظر کاربر اول وتیتر مضحک باید عرض کنم که فقط دراز بودن گوش نشانه ...بودن نیست.البته با عرض معذرت از حیوان زحمت کش درازگوش که خیلی هم دوستشون دارم .اما اصطلاحه دیگه .خرهای عزیز ودوست داشتنی به دل نگیرن.

[::شاه و شیخ - قم، ایران::]. فقر مضاعف، قحطی ، کمبود بهداشت ، اعتیاد فر ا گیر ، عدم امنیت اجتمایی، عدم دمکراسی ، و فقدان دولت سازی ، بیسوادی ، خرافات و غیره ریشه هزار ساله در ایران داشت و پدیده جدیدی نبود . برای اولین بار و بطور سیستماتیک رفورم های اساسی توسط رضا شاه و بعد ها پسرش برای رفع مشکلات جامعه انجام شد ، مهم‌ترین میراث رضا شاه ایجاد پایه های دولت سازی بود ، یعنی وزارت آموزش و پرورش ، بهداشت ، دادگستری و غیره ، در همین راستا واکسیناسیون اجباری ، بهبود بهداشت ، سواد آموزی مدرن ، پایه گزارشی شد . آیا این فعالیت ها کافی بود ، خیر ، چرا که همواره هزاران نفر از کودکان و سالمندان ایرانی بخاطر کمبودها جان میدادند ، اما یک نقطه عطفی شد که امثال تو که از ۲ نسل قبل و ادامه‌اش تا هزار سال پیش عموما بیسواد بودند، یاد گرفتید که نه تنها باسواد بشوید بلکه تحصیل کرده هم بشوید . علیرغم تمامی کاستی ها ، و حتی دزدی ها و رشوه خواری هایی که حتی در دوران پهلوی وجود داشت ، اگه این انقلاب نمیشد ایران یک چیزی در حد کره جنوبی شده بود .‌با رشد اقتصادی و حیرت انگیز ۸-۲۵٪ در سال .

[::kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد::]. [::واقع بین ایرانی - هامبورگ، آلمان::]. اینکه آدمی پس از چند دهه اقامت در کشورهای پیشرفته و متمدنی مثل آلمان و سوئد و آمریکا و و و هنوز نفهمد که ارزش انسانها به انسانیت و حق و حقوق انسانی آنان است و نه به شغل آنان, از یکطرف جای بسی شگفتی است و از طرفی جای بسی شکر است که چنین موجوداتی از این مملکت فرار کردند و رفتند. ما به لطف تکنولوژی فضای مجازی اطلاع داریم که در کشورهای اروپایی و کانادا که با نظام سوسیالیستی اداره میشوند, برای قشر زحمت کش رفتگر, اگر نه به اندازه یک سناتور و دکتر و مهندس, حداقل به اندازه یک انسان زحمت کش فرو دست آنقدر برای شفلش اهمیت قایل هستند که این قشر را به لحاظ دستمزد در سطحی قرار میدهند که از حداقل امکانات رفاهی انسانی که همانا یک سرپناه اسناندارد برای خانواده اش باشد بهره مند شود, نه در سطح حیوانی که با 3-4 توله در یک غار ز ندگی کنند. تا آنجایی که ما اطلاع داریم در چنین کشورهایی ارزش کاری, انسانی و اجتماعی یک رفتگر کمتر از یک سناتور نیست!!.

چطور اعلی زرت شما به محض شنیدن صدای انقلاب, حداقل حقوق حقوق بگیران را از 300 تومان به یکباره به 700 تومان افزایش و دستور بیمه سلامت همگانی را صادر فرمودند اما تا قبل از شندین صدای انقلاب قادر به دادن چنین رفرم هایی نبودند؟؟!! البته این مسایل برای شما توضح واضحات است که ولی نعمت شما هم همچون شیخ بی حیا که از یکطرف فریاد آزادی و عدالت و برابری را سر میدهد و از طرفی به چپاول و سرکوب مشغول است ارباب شما هم از یک طرف فریاد تمدن تمدن سر میداد و از طرفی مثل شما بر این باور بود که یک رفتگر آنفدر ارزش انسانی ندارد تا مثل یک انسان زندگی کند.

[::kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد::]. رشد اقتصادی 25% حیرت‌انگیز نیست بلکه بیشتر فاجعه‌آفرین است. البت در سال‌های آخر حکومت پهلوی رشد اقتصادی فکر کنم حدود 10 الی 12 درصد بود که تازه همون هم خوب نیست. شما اگر به میزان رشد اقتصادی کشورهای مدرن دنیا نگاه کنید معمولا چیزی بین 1 الی 3 درصده. این به خاطر این نیست که این کشورها توان ایجاد نرخ رشد بالاتری رو ندارند بلکه به خاطر اینه که نرخ رشد اقتصادی بالا تبعات منفی به همراه داره که دقیقا یکی از عوامل مهم در سقوط حکومت پهلوی همین رشد اقتصادی بالا بود. کشورهای پیشرفته معمولا اجازه نمی‌دهند که نرخ رشد اقتصادی‌شون فراتر از 2 درصد بره مگر این که توان کنترل پیامدهاش رو داشته باشند. شاه نتونست پیامدهای ناشی از رشد اقتصادی بالا رو درست پیش‌بینی و مدیریت کنه و همین زمینه‌ساز سقوطش شد. در کامنت بعدی توضیح می‌دم که چرا نرخ رشد اقتصادی بالا مطلوب نیست.

در هر جامعه‌ای معمولا قشر مرفه درصد کوچکی از جامعه رو شامل می‌شه و اکثریت جامعه در دسته‌های متوسط رو به بالا، متوسط، متوسط رو به پایین و ضعیف قرار می‌گیرند. حالا بذارید با یه مثال ساده مطلب رو بیان کنم. فرض کنید که در یک جامعه با نرخ رشد اقتصادی 2 درصدی، یک کارمند معمولی انتظار داره که با 5 سال کار و پس‌انداز بتونه یک پراید دست دوم بخره، طی پنج سال بعدی بتونه یه ماشین مشابه اما صفر کیلومتر بخره، طی 10 سال بعدی بتونه خونه بخره و با پس‌انداز 10 سال آخر بتونه برای بعد از بازنشستگی سرمایه‌ای داشته باشه که باهاش زندگی رو راحت‌تر سپری کنه. این یک نرخ رشد نرمال است و احتمالا انتظارات اون شخص هم برآورده خواهد شد و شخص از رسیدن به اهدافش احساس رضایت خواهد داشت. اما حالا بیایید فرض کنید که نرخ رشد 12 درصد باشه. حالا کسی که انتظار رسیدن به یک پراید دست دوم را بعد از پنج سال داشت، ظرف دو سال تونسته یک پراید نو بخره، این آدم طی دو سال بعدی پرایدش رو با پرشیا صفر عوض می‌کنه. (ادامه در کامنت بعدی).

این آدم که قبلا به رسیدن به یه پراید صفر بعد از 10 سال راضی بود حالا که 4 ساله به پرشیا رسیده دیگه به این مقدار راضی نیست و با خودش می‌گه چرا پورشه نداشته باشم؟ یعنی سطح مطالبات این آدمی که به یک زندگی معمولی راضی بود ناگهان زیاد شده. کسی که قرار وده توی 10 سال 10 پله ترقی کنه حالا که توی 4 سال 20 پله ترقی کرده انتظار داره که به سرعت وارد دهک‌های بالای جامعه بشه. آدمی که رسیدن به پراید صفر براش راضی‌کننده بود دیگه الان به پرشیا و زانتیا و ماکسیما راضی نیست. از طرف دیگه هیچ دولتی نمی‌تونه یه نرخ رشد اقتصادی بالا رو برای مدت طولانی حفظ کنه. حالا شما در نظر بگیرید که کسی که به نرخ رشد 2 درصدی عادت داشته حالا یه دفعه 10 سال با نرخ رشد 12 درصدی زندگی کرده و اگر ناگهان نرخ رشد اقتصادی مثلا بیاد روی 4 درصد، دیگه اون آدم سطح توقع خودش رو با نرخ 12 درصد تطبیق داده و اگرچه که 4 درصد هم دوبرابر میزان قبلی است اما آدمی که به نرخ رشد 12 درصد عادت کرده اینجا احساس مغبون شدن می‌کنه و فریاد اعتراضش بلند می‌شه.

دولت‌های کارآمد و پیشرفته مملکت‌شون رو طوری اداره می‌کنند که مردم نردبان ترقی رو پله پله بالا برند و هر از گاهی هم یکی دو پله اضافی رو جهش کنند و از این که دو سه بار در طول عمرشون دو پله یکی بالا رفته‌اند لذت ببرند. اما اگر شما مردم رو به جهش‌های 6 پله‌ای عادت بدین و بعد از چند سال بخواهید بهشون بگید که از این به بعد باید دو پله دو پله بالا برید اون‌وقت صداشون در میاد. بلایی که دقیقا بر سر شاه اومد. کشاورزی که 20 سال زمین کوچیکش رو با گاوآهن شخم زده بود و اعتراضی نداشت وقتی که ظرف دو سال گاوآهنش رو به تراکتور تبدیل کرد بعدش زمین بیشتری خرید دیگه سطح مطالباتش با 4 سال پیشش یکی نیست. حالا می‌خواد خان بشه، پس فردا هم توقع داره رضا شاه بشه و اگه به این مطالبات نرسه احساس می‌کنه که حقش دزدیده شده، احساس سرخوردگی می‌کنه، براش عقده به وجود میاد و وقتی که این عقده سر باز کنه شاه رو می‌کشه پایین. زمان شاه تازه داشت وضع مردم خوب می‌شد پس چرا انقلاب کردند؟ به خاطر همون مطالبات، چون سهم نفت می‌خواستند، آب و برق مجانی می‌خواستند و ...! به خاطر همین چیزهاست که نرخ رشد نباید از حد معینی بیشتر بشه.

[::hovakhshatare - تهران، ایران::]. لذت بردم از توضیحاتت.ساده ومکفی.اما دوست عزیز.نرود میخ آهنی علم در ذهن سنگی دگم منوتو بینان .زیاد اذیت نکن خودتو.من بیش از ده ساله اینجا دارم اینجا با این جماعت الکی جروبحث می کنم وکلی مو وریشم سفید شد از دستشون.برام شده مثل اعتیاد وهمزمان خوره.خوبیش اینه دق دلیم از کوته فکری اکثریت مردم بع بع گو جامعه ایران خصوصا ایرانیان خارج از کشور رو اینجا سر همفکران کوته بین وخام اندیشان خالی می کنم.

[::hovakhshatare - تهران، ایران::]. این اراجیف چیه که داری مینویسی ، مرد حسابی در ایران در دوران پهلوی و در طی طی سه دهه میلیونها نفر از مرز فقر مطلق به طبقه خرده بورژوا تبدیل شدند ، در همین چین با رشد اقتصادی که سه برابر اروپا است در طی ۲۰ سال گذشته ۴۰۰ میلیون انسان نیمه گشنه به طبقه متوسط تبدیل شده اند ،من خودم شانگهای بودم و شگفت زده شدم ، طبیعتا همچنان صدها میلیون نفر در چین زندگی بسیار فقیران دارند اما تا چند سال دیگر ورق برمیگردد

[::hovakhshatare - تهران، ایران::]. ادامه ، مشکل اقتصادی ایران از اوایل دهه ۵۰ شروع شد ، شاه نیاز به درآمد بالا از نفت داشت و به اوپک فشار میاورد ، از طرفی غرب و در امریکا خصوصا دمکرات ها خواهان برکناری شاه بودند ، عربستان هم میخواست ایران را کنار زده و اتوریته منطقه را بدست آورد ، اولین گام با تولید مضاعف و غیر منطقی نفت ارزش نفت پایین آمد ، برنامه اقتصادی شاه با کمبود بودجه مواجه شد ، رشد و بهبود شهرها ، میلیونها روستایی که عمدتا ریشه های قویتر مذهبی داشتند، را به شهر ها کشاند ، تورم ، و کمبود مسکن صدها هزار نفر را به حاشیه نشینی شهرها و حلبی آباد ها کشاند ، ، طبقه متوسط هم ناراضی از تورم به جمع مخالفان شاه سوق داده شدند ، پروژه سرنگونی فعال شد و با کمک مزدوران سیا از جمله یزدی و قطب زاده ، اون فسیل هندی زاده را از آب نمک کشاندند بیرون و با کمک بی بی سی تریبون بهش دادند و فرانسه هم با احترام و تشریفات اون شیاد را به کشورش راه داد و الی آخر ، بقیه داستان مشخصه .

[::شاه و شیخ - قم، ایران::]. ببین عزیز، تو چرا نمیخواهی متوجه بشی که ۹۹ درصد ایرانیان در هزار سال گذشته بیسواد و فقیر بودند ، یعنی این پدیده جدیدی نبوده ، اگه احمد شاه هم بر کنار نمیشد و یا یک قجر دیگر هم قدرت را میگرفت و یا مصدق رییس جمهور می‌شد ، باز فرقی نمیکرد ، عموی محترم شما و یا بنده زندگی در حد کانادا و سوعد و آنهم در یک پروسه ۲۰/۳۰ ساله بدست نمی آوردند ، همین مصدق حتی نتوانست حقوق کارمندان را پرداخت کند ، چرا که نفت ملی شده با بایکوت روبرو بود ، من هم مخالف نابرابری اجتمایی و طرفدار راه حل های حتی سوسیالیستی و یا سوسیال دمکراتیک مانند سوعد هستم ، اما همانطور که در کامنت اول توضیح دادم این یک پروسه طولانی است ، سوعد بعد از چند صد سال فقر را تقریبا ریشه کن کرد ، شا ه با تمامی کاستی ها نمیتوانست معجزه کند و تمام ایرانیان را به یکباره به رفاه برساند، اگه امثال خانواده من و شما دنبال ماتحت اخوند نمی افتادند که برق و گاز و مسکن مجانی بگیرند ، شاید زندگی بهتری نسیبشان می‌شد و حداقل شاهد نمیشدند که دختر همسایه برای فحشا بره خیابان و نصف جوان‌ها معتاد و لمپن بشوند

[::mirzadeh i eshghi - آلمان، آلمان::]. میرزاده عشقی و حداقل تو صدات را ببر ، که طرفدار شکنجه کریه المنظر اوین یعنی لاجوردی هستید ، اون رژیم سابق حداقل شرف داشت و به خانواده های مخالفان کاری نداشت ، برادر من را سه دهه پیش اعدام کردند و خواهر کوچکترم که سیاسی هم نبود بهش شغل در دانشگاه ندادند ، چرا که برادر اعدامی و سوسیالیست داشت ، شرم کن کاسه لیس ملا پرست

شاه و شیخ . قم. دوست بزرگوار شما بی جهت موضوع بحث را عوض میکنید من نگفته ام که یک رفتگر در اجتماع محلی از اعراب ندارد. من نگفته ام یک رفتگر دارای شخصیت اجتماعی نیست. اخر اقای شیح تو هم بی جهت مطلب را ببراهه میبری. من در جواب گفتم انسانها بر اصل شغل و تخصص خودشان در امد دارند . و در امد یک رفتگر هیچگاه مساوی با یک سناتور نیست و هر کس باید توقع خودش را محدود کند و چنانچه معنای توقع را نفهمید مفهوم دیگر ان این است که این شخص بدلیل نداشتن تفکر صحیح باید مزاحم اجتماع و دولت و ملت بشود این منظور نظر من است. وانگهی چرا شما خیال میکنید هر کس در خارج از کشور زندگی میکند از نظر شما یک فراری محسوب میشود.عزیز دل مهاجرت و تحول کار انسانهای زنده و سازنده است. مگر قرار است همه مردم در انجا و انطوری زندگی بکنند که تو فکر میکنی. باید بگویم طرز نگاه تو بزندگی بسیار محدود و کوتاه است . همه مردم قرار نیست شبیه هم زندگی کنند و همه مردم قرار نیست یک طرز تفکر داشته باشند. امروزه ارزش انسانها بمیزان سازندگی انهاست اینگونه تفکر خشک که میگوئی ایرانی فرار کرده اند یک تفکر بی مغز و بی معنی است.

[::kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد::]. شما به عقده های خانوادگیت چنگ بزن ومن به حمایتم از حفظ وحافظان تمامیت ارضی ایران حتی با روش های نادرشاهی وآغا محمدخانی وشهید لاجوردی ادامه می دم.برای حفظ تمامیت ارضی کشورم عقده پاکسازی وبیکار شدن پدر ساواکیم رو فراموش می کنم وبا همه بی ایمانی ولائیک بودنم لازم باشه پشت سر سردار سلیمانی ها نماز می خوونم و قد قامت صلوات رو به عربی غلیظ با صدای بلند تلفظ می کنم.بچرخ تا بچرخیم.

[::kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد::]. الان اراجیفت رو دوباره خوندم.اراجیفی که به زعم خودت جوابیه بود به کامنت هووخشتر.باز چرند گفتی ویاوه سرودی.مثل یاوه ات در باره افزایش قیمت سوخت در اروپا وربطش به پارکینگ سی کرونی دم در خونه ات.تو یا واقعا نمی فهمی یا خودت رو به نفهمی می زنی وبا کوته اندیشی و پهن کردن سفره معلومات خنزرپنزیت توو این سایت سعی می کنی ...

[::mirzadeh i eshghi - آلمان، آلمان::]. فعلا به جای چرخیدن ،مشغول ....هستی ، زبان سبز اسلامیت هم قهوه ....شده ، .....نوش جانت

[::mirzadeh i eshghi - آلمان، آلمان::]. عشقی چرخنده؛ حرفه اصلی تو ...است. کاسه لیس بیت رهبری